آرنولد باس و رابرت پلامین، در نظریه خلق و خو سه عامل را مشخص کردند که به اعتقاد آن‌ها، عناصر اصلی شخصیت هستند. این سه مورد عبارتند از: تهییج پذیری (Emotionality)، فعالیت (Activity) و معاشرتی بودن (Sociability). این دو محقق و نظریه‌پرداز شخصیت معتقد بودند که شخصیت هر فرد از مقادیر مختلفی از این سه عامل تشکیل شده است. این خلق و خوها با هم ترکیب می‌شوند تا الگوهای شخصیت یا صفات معروف، مانند برون‌گرایی و درون‌گرایی را تشکیل دهند.

باس و پلامین بر اساس تحقیقاتی که انجام داده بودند، به این نتیجه رسیدند که خلق و خو عمدتاً ارثی و ژنتیکی است. چون این سه خلق و خو گسترده هستند، تفاوت‌های فردی موجود در رفتار را توجیه می‌کنند. در نتیجه هر فرد نسبت به دیگران بی‌همتا است.  این خلق و خو ها در طول عمر ادامه می‌یابند. بنابراین، یادگیری حاصل از تعاملات اجتماعی و محیطی، اثر زیادی بر آن‌ها ندارند.

برخی از یافته‌های پژوهشی، از وجود رابطه‌ی نیرومند بین آمادگی‌های خلقی و پنج عامل اصلی شخصیت حکایت دارند. این پنج عامل عبارتند از: روان‌ آزردگی، برون‌گرایی، گشودگی به تجربه، توافق‌پذیری و وجدان گرایی. در نتیجه می‌توان نظریه خلق و خو را نیز در دسته رویکردهای صفت قرار داد.

تهییج پذیری

خلق تهییج پذیری به سطح انگیختگی یا تحریک پذیری ما اشاره دارد. این خلق از سه عنصر تشکیل می‌شود: اندوه، ترس و خشم. وقتی افراد را هیجانی توصیف می‌کنیم، منظورمان این است که آن‌ها به راحتی ناراحت می‌شوند و از کوره در می‌روند. در یک انتهای پیوستار تهییج پذیری، افرادی قرار دارند که به نظر می‌رسد بی‌تفاوت هستند و هیچ چیزی آن‌ها را آشفته نمی‌کند. در انتهای دیگر، افرادی قرار دارند که نسبت به کوچکترین تحریک حساس هستند. هر دو پاسخ افراطی، ناسازگارانه هستند، زیرا به انسان اجازه نمی‌دهند به صورت مناسب به موقعیت خاصی واکنش نشان دهد. میزان مطلوب تهییج پذیری، فرد را برانگیخته می‌کند تا به سرعت، به صورت مناسب و هشیارانه واکنش نشان دهد.

در نظریه خلق و خو ، تهییج پذیری به هیجان‌های منفی یا ناخوشایند اشاره دارد. یعنی به هیجان‌هایی مانند اندوه، ترس و خشم؛ نه احساس‌های خوشایندی مثل شادی یا عشق. ما واژه هیجانی شدن را بیشتر در مورد افرادی به کار می‌بریم که به آسانی ناراحت یا برانگیخته می‌شوند. تهییج پذیری در کودکی نسبتاً ثابت است و تا سال‌های بزرگسالی ادامه می‌یابد.

فعالیت

باس و پلامین، فعالیت را بر اساس نیرو و بنیه جسمانی تعریف می‌کنند. همه ما افرادی را می‌شناسیم که نیرومندتر و فعال‌تر از دیگران هستند. آن‌ها انرژی خود را در موقعیت‌های گوناگون نشان می‌دهند. آن‌ها تند راه می‌روند و حرف می‌زنند، آرام نشستن برایشان دشوار است و با انگشتان خود ضرب می‌گیرند و آن‌ها را تکان می‌دهند. تحقیقات نشان داده است این عنصر نیز در طول دوران کودکی و بزرگسالی، تقریباً ثابت است.

یک عنصر فعالیت در نظریه خلق و خو ، «گام» نام دارد؛ یعنی سرعت عمل. کودکانی که راه رفتن و صحبت کردنشان سریع‌تر از دیگران است، از پله با سرعت بالا می‌روند و در کل، سریع‌تر از اطرافیان خود هستند، این ویژگی را دارند. بزرگسالان با این ویژگی، چابک، پرجنب و جوش و فرز هستند. در طرف دیگر طیف، افرادی هستند که این ویژگی را کمتر دارند؛ آنها شمرده صحبت می‌کنند، گویی در حال پرسه زدن هستند و در کل در مقایسه با اطرافیان خود، وقت تلف می‌کنند.

عنصر مهم دیگر در فعالیت، «توان» است؛ یعنی پاسخ‌های جسمانی و نیروی بیشتر در امور. کودکان پرتوان، بلندتر از دیگر کودکان صحبت می‌کنند، بیشتر داد می‌زنند و با شدت بیشتری به چیزهایی مثل اسباب بازی ضربه وارد می‌کنند. بزرگسالان پرتوان، احتمالاً خنده‌های بلندی دارند، وقتی قدم برمی‌دارند، گویی به زمین ضربه می‌زنند و درها را با نیروی زیادی هل می‌دهند. در سوی دیگر طیف، کسانی هستند که آرام صحبت می‌کنند و می‌خندند، به ندرت داد می‌زنند، آهسته گام برمی‌دارند و درها را به آرامی باز می‌کنند.

معاشرتی بودن در نظریه خلق و خو

خلق معاشرتی به میزان اولویت قائل شدن برای تماس داشتن و تعامل با دیگران اشاره داد. افرادی که خیلی معاشرتی هستند، فعالیت‌های گروهی و هم‌نشینی با دیگران را ترجیح می‌دهند. افرادی که معاشرتی نیستند، فعالیت‌های تکی را ترجیح داده و از دیگران اجتناب می‌کنند.

برخی کودکان هنگام روبه‌رو شدن با افراد ناآشنا، رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که آن‌ها را «کمرو» می‌نامیم. این کمرویی اجتماعی، به احتمال زیاد با سطح پایین معاشرتی بودن ارتباط دارد.

معاشرتی بودن در نظریه خلق و خو ، خصوصیتی انطباقی و سازگارانه است. ما برای این که نیازهای خود را ارضا کرده و تقویت مثبت به‌دست آوریم، باید با دیگران تعامل کنیم. بسیاری از کارها و فعالیت‌های اوقات فراغت، به صورت اجتماعی لذت بیشتری دارند تا به صورت فردی. شواهد پژوهشی در مورد این سه خلق و خو، از معاشرتی بودن بیشتر از دو مورد دیگر حمایت می‌کنند.

پژوهش‌های انجام شده در مورد ویژگی‌های کلی شخصیت، حاکی از نقش حدوداً ۵۰ درصدی ارثی بودن شخصیت فرد می‌باشد. در مجموع تأثیر نسبی وراثت و محیط بر شخصیت، هرچه که باشد، شواهد نیرومندی وجود دارند که نشان می‌دهند خلق و خو از تولد تا بزرگسالی ادامه می‌یابد. نیرومندی این ثبات، بعد از ۳ سالگی به نحو چشمگیری افزایش می‌یابد. پلامین شواهدی ارائه داد مبنی بر این‌که عوامل ژنتیکی بر برداشت ما از رویدادهای زندگی استرس‌زا مانند بازنشستگی یا مرگ فرزند و همسر، تأثیر می‌گذارند. بنابراین، خلق و خوهای ارثی، تأثیرات فراگیر و بادوامی بر رفتار ما بر جای می‌گذارند.

سنجش خلق و خو

باس و پلامین، برای ارزیابی شخصیت بر اساس نظریه خلق و خو ، دو آزمون را ساختند:

  • زمینه یابی تهییج پذیری، فعالیت و معاشرتی بودن برای بزرگسالان (EAS)
  • زمینه یابی خلق و خوی تهییج پذیری، فعالیت و معاشرتی بودن کودک (EASI)

در مورد آزمون دوم، پرسشنامه را والدین پر می‌کنند.