نحوه برخورد با رئیس جدید / فن بیان
نحوه برخورد با رئیس جدید همیشه یک چالش برای افرادی است که به عنوان کارمند در مجموعه های بزرگ و کوچک مشغول به کار هستند.
نحوه برخورد با رئیس جدید همیشه یک چالش برای افرادی است که به عنوان کارمند در مجموعه های بزرگ و کوچک مشغول به کار هستند.
اگر سال ها باشد که در مجموعه ای مشغول به کار باشیم با شخصی که به عنوان رئیس یا مدیر ما بوده اُخت شده ایم، فارغ از اخلاق های خوب یا بد، به هرحال ما با آن رئیس قدیمی آشنا هستیم و از روحیاتش باخبر هستیم.
اما زمانی که رئیس قدیم جایش را به رئیس جدید می دهد موضوع کمی متفاوت می شود.
اینجاست که چالش برای ما شروع می شود و باید سعی کنیم با توجه به نحوه برخورد با رئیس جدید شرایط را برای خودمان بهتر کنیم و محیط کاری بدون چالش داشته باشیم.
متاسفانه بعضی از افرادی که به عنوان رئیس جدید می آیند، می خواهند خودشان را نشان دهند و از همه زهرچشم بگیرند و ممکن هست که برخورد هایی کنند که نه در شأن ما باشه و نه در شأن خودشان.
اما خوشبختانه تعداد رئیس های خوب نسبت به رئیس های بد بیشتر هست و رفته رفته نیروهای با سوادتر و به روزتر در مجموعه ها فعالیت می کنند.
به هرحال رئیس خوب یا بد (البته از دیدگاه ما) یکسری خصوصیات دارند که می بایست آن ها را بدانیم، و باید بدانیم که با رئیس جدید خودمان چطور رفتار کنیم.
خارج از اینکه ما چه سِمَت یا شغلی داشته باشیم ما همگی انسان هستیم و نقاط مشترک زیادی با هم داریم.
با احتیاط رفتار کردن
خوبه که با رئیس جدید خودمان در ماه های اول کمی با احتیاط تر رفتار کنیم تا کم کم رفتار ها و سلایقش دستمان بیایید، چراکه اگر در روزهای اول بخواهیم کاری را انجام دهیم که مخالف میل رئیس جدید باشد امکان دارد که ما با چالش مواجه بشیم.
خیلی از رئیس های جدید طرز فکر اشتباهی دارند که می گن:
روال کار قبلی اشتباهه و باید با این روال جدیدی که من می گم کار کنید
حالا با توجه به این پیش فرض به شما پیشنهاد می کنم که در ابتدا یک بار روال کار خودتان را برایش بازگو کنید (البته اگر از شما خواسته شد) تا بعدا با مشکل مواجهه نشید.
به نظر منی که سال ها به عنوان مدیر و یا کارمند جزء و ارشد در شرکت های خصوصی مختلفی کار کردم بهتره که اگه قرار هست روال کاری عوض بشه این موضوع به مرور زمان صورت بگیره و اگر رئیس جدیدی به مجموعه آمده بهتر هست که ابتدا چند ماه روال انجام شدن کار ها را بررسی کنه و بعد از اون تصمیم به عوض کردن روال و روتینی که از قبل بوده بگیره.
متاسفانه این موضوع از همان روز های اول به خاطر اینکه رئیس جدید می خواهد خودی نشان دهد بسیار پُر رنگ و مشهود است.
در سال هایی که به عنوان کارمند مشغول بودم یک رئیس جدید به جای رئیس قبلی من به مجموعه ای که ۵ سال در آنجا مشغول به کار بودم آمد، ایشان در همان روز ها و هفته های اول تغییرات انقلابی انجام دادند، (حالا بماند که کلی زمان گذاشتیم روی مواردی که خواسته شد بود و از طرفی هم به خاطر تغییر روال و اضافه کردن یک سری موارد جدید حجم کاری ما هم بالا رفته بود)، چند ماهی از تغییرات اساسی رئیس جدید ما گذشته بود که مشکلات کم کم بیرون می زد و ما مجبور بودیم یک وقت اضافه هم صرف کنیم تا مشکلاتی که به وجود آمده بود را برطرف کنیم.
اگر این شخص به جای تغییر دادن به یک باره کارهای ما چند ماهی صبر می کرد و روال کاری که ما چندین سال برایش زحمت کشیده بودیم بررسی می کرد و یک مشورت هم از ما می خواست مشکلات بعدی برای ما و مجموعه به وجود نمی آمد.
به هرحال اگر رئیس جدید از شما خواست تا تغییرات اساسی در روال کاری شما ایجاد کنه می تونید به صورت خیلی دوستانه این مورد رو باهاش در میان بگذارید و ازش بخواهید که یک بار باهم دیگه روال کاری شما و همکارانتان را بررسی کند و بعد هرکجا که نیاز بود تغییرات را اعمال کنید.
یک نکته ای که وجود داره و خیلی از مدیران به آن دقت نمی کنند این هست که کارمندان و افراد قدیمی هر مجموعه جزو ثروت های آن مجموعه هستند و این ثروت مخصوصا برای مدیران و رئیسان جدید بسیار ارزشمند تر از افراد دیگه هست.
پس سعی کنید بااحتیاط با رئیس جدید خودتان برخورد کنید تا کم کم روحیاتش دستمان بیاید.
لو ندادن هر چیزی
در نحوه برخورد با رئیس جدید بهتر هست که همه چیز رو به یک باره به رئیس مان نگوییم.
مخصوصا اگر این موارد در مورد نوع رفتارهای همکاران و یا دیگر مدیران باشد.
در کل حرف زدن پشت سر دیگران اصلا کار خوب و حرفه ای نیست. این موارد خاله زنک بازی هستند و اگر زیاد در محیط کار به این صورت باشه مشکلات زیادی برای ما و همین طور همکاران دیگه پیش می آمد.
همان رئیس جدیدی که در آن مجموعه داشتیم خیلی دوست داشت که در کارهای دیگران سرک بکشد و پشت سر هرکسی از بدی های شخص دیگه می گفت.
چون من کارمند ارشد بودم، میز رئیس بغل دست من بود و همش از من می خواست در مورد خصوصیات افراد دیگه (مخصوصا افراد قسمت های دیگه مجموعه که اصلا ربطی به ما نداشت) می خواست اطلاعات بگیره.
منظور من این نیست که یکسری از مواردی که خیلی برای شرکت حیاتی هست را بازگو نکنیم و آن ها را برای خودمان نگه داریم.
منظور من این است که در مورد دیگران هر چیزی را نگوییم، مثلا فلان مدیر فلان کار را دو سال قبل انجام داد هیچ دردی را دوا نمی کند که رئیس جدید بداند یا نداند.
پس بهتره که یکسری موارد که نیاز به بیان کردن نداره و هیچ فایده ای هم برای ما، مجموعه و رئیس نداره بیان نکنیم.
یافتن علایق رئیس جدید
یکی از مواردی که در نحوه برخورد با رئیس جدید و یا حتی رئیسی که سال ها هست باهاش در ارتباط هستیم این است که علایق رئیس خودمان را بدانیم.
البته من پیشنهاد می کنم علایق همکاران دیگر را هم بدانیم (ولی به شرط اینکه سراغ علایق خصوصی اون طرف نریم)
اصلا قرار نیست علایق خیلی خاص و سری رو بدونیم، مثلا یکی از همکاران قدیم (ن.خوش بهار) لواشک خیلی دوست داشت و من هر روز یا یک روز درمیان با یک لواشک تُرش خوشحالش می کردم.
بها دادن به علایق خیلی کوچیک دیگران باعث می شه که ما خیلی دوست داشتنی تر بین همکارانمان باشیم. مثلا یکی از رئیس های قبلی ام را با سروقت انجام دادن کارها و عالی انجام دادنش خوشحال می کردم و همیشه همه کارهام روی روال بود.
یا یک رئیس دیگه داشتم که می دانستم از گپ زدن خوشش می آمد و من بعضی وقت ها یک نسکافه برای جفتمان می ریختم و باهم شروع می کردیم به گپ زدن (البته این موضوع برای زمانی بود که همه کارهایم را انجام داده بودم و می دانستم رئیس هم کار خاصی ندارد.)
یک رئیس دیگه داشتم که دوست داشت کارمند هاش همیشه از لحاظ ظاهری مرتب و اتوکشیده باشند و من هم همیشه سعی می کردم این موضوع را رعایت کنم. البته قانونی در این رابطه وجود نداشت و من این موضوع رو از روی نوع رفتاری که با افراد نشان می داد متوجه شدم.
به هرحال یافتن علایق رئیس آن قدرها هم سخت نیست و فقط باید کمی دقیق شوید و البته این موضوع کمی هم نیاز به زمان دارد، چون قرار نیست ما مستقیم بریم از رئیس بپرسیم شما چی دوست داری رئیس؟
پیدا کردن مواردی که رئیس جدید ازش بدش می آید
قطعا پیدا کردن مواردی که رئیس جدید ازش بدش می آید خیلی ساده است و ما می توانیم از رفتارهای رئیس به خوبی متوجه شویم.
برای مثال اگر رئیس از موضوعی عصبانی شود ما خیلی راحت می توانیم این موضوع را متوجه بشیم.
اگر رئیس از موضوعی خوشش نیاید به احتمال زیاد از نحوه رفتار و یا زبان بدنش می شه متوجه شد.
معمولا این نوع چیزها در ذهن ما می ماند، اما اگر فکر می کنید که سلایق رئیس تان را فراموش می کنید پیشنهاد می کنم که این موارد را برای خودتان یادداشت کنید.
یک رابطه دوستی متعادل ایجاد کنیم
چند سالی هست که رابطه کارمندی رو رئیسی کم رنگ تر شده و این رابطه بیشتر به سمت دوستانه پیش رفته.
دلیلش این هست که “سواد رابطه ای” افراد رشد کرده (یا با مطالعه و یا با کسب تجربه) و متوجه شده اند که دیگه زمان رئیس بازی به سر آمده و اگر یک رابطه دوستی بین رئیس و کارمند باشه کارها خیلی راحت تر و بهتر انجام می شه و از طرفی هم بیشتر به کار دل می سوزانند.
زمانی که کارها با دوستی و دل سوزاندن انجام می شه همه چیز عالی پیش می ره.
پس اگر شما مدیر و یا رئیس مجموعه ای هستید که در حال مطالعه این مقاله هستید به شما پیشنهاد می کنم که سعی کنید یک رابطه دوستی البته با مرز و حد و حدودی خاص با کارمندانتان داشته باشید و یا اگر هم کارمند هستید شما سعی کنید این رابطه دوستی را شکل دهید، البته به شرط اینکه آن حرمت رئیس کارمندی را هم رعایت کنید.
یک نکته را در نظر داشته باشید:
هر چقدر که رئیس ما، با ما راحت بود، ما یک پله از رئیس باید رسمی تر رفتار کنیم.
برای مثال اگر رئیس به من می گه، امیر جان… من بهش نگم چشم عباس جون، بهتر که نامش رو با آقای/خانم … صدا کنم.
پس یک سری حرمت ها نباید شکسته شه، چرا که اگه مدیر یا رئیس ما یک لحظه احساس کنه که ما از حد خودمان گذشتیم دیگه روی ما هیچ حسابی نمی کنه.
نیاز به ضعیف نشان دادن خودمان نیست
قرار نیست که ما در مقابل رئیس مان ضعیف باشیم و یا خودمان را ضعیف حس کنیم.
رئیس هم مثل ما یک انسان هست فقط سِمَت و جایگاه فعلی ما از نظر شغلی فرق دارد.
معمولا افرادی که اعتماد به نفس ندارند خودشان را در مقابل افراد بالاتر از خودشان (از لحاظ سطح اجتماعی) ضعیف تر حس می کنند.
فرقی نمی کنه که ما بنز سوار می شویم یا پیکان، این رفتارهای ما هست که ما را از بقیه متمایز می کنه.
شأن و منزلت هر شخص سِمَت یا ماشینی که سوار می شه نیست.
بنابراین اصلا نیاز نیست ما خودمان را نسبت به بقیه افراد که از نظر اجتماعی از ما بالاتر هستند پایین بدانیم.
اگر ما برای خودمان احترام قائل نشویم قطعا دیگران هم برای ما احترامی قائل نخواهند شد و هر طور که دوست داشته باشند می توانند با ما رفتار کنند.
پس در هر زمان که می خواهیم با رئیس خودمان و یا افراد دیگه که از ما بالاتر هستند می خواستیم صحبت کنیم اصلا نیازی نیست که بترسیم یا خودمان را خار و ذلیل نشان دهیم.
از طرفی هم وقتی خودمان را بیشتر دوست بداریم و به خودمان بیشتر احترام بگذاریم و اعتماد به نفس مان بیشتر باشد خیلی راحت تر می توانیم در محیط کار پیشرفت کنیم و ما هم می توانیم سِمَت های بهتر و جدیدتری را به دست بیاوریم.
رئیس جدید را به رسمیت بشناسیم
در بعضی از شرکت ها زمانی که یک رئیس جدید وارد می شه، خیلی از افراد هنوز رئیس جدید را به رسمیت نمی شناسند و اصلا دوست ندارند که با این شخص برخورد کنند و حرف شنوی داشته باشند.
شاید اولین کاری که می کنیم این باشد که رئیس جدید را به رسمیت بشناسیم.
در بعضی از موارد کارمندان از حرف های رئیس جدید حرف شنوی ندارند و کار خودشان را انجام می دهند، یا در بعضی از مواقع هم یکسری افراد تصور می کنند که با ورود رئیس جدید منافشان به خطر می افتد و به همین خاطر می خواهند با به رسمیت نشناختن رئیس جدید جًو بدی را برای رئیس جدید به وجود بیاورند.
پس ما اولین کاری که می کنیم این است که رئیس جدیدمان را به رسمیت می شناسیم.
البته بماند که یکسری از افراد پاچه خوار در همان روز های اول بنر و تبریک و دسته گل ترتیب می بینند، این افراد بیشتر به خاطر جلب توجه و اینکه نشان دهند ما از انتخاب شما به عنوان رئیس جدید خوشحال هستیم این کارها را انجام می دهند، جالب اینجاست که چند ماه بعد هم از رئیس توقع دارند که کاری برایشان انجام دهد.
به هرحال نمی شه گفت که این نوع پاچه خواری بد هست، هر کس با دیدگاه، شخصیت و جایگاهی که داره این کارها را انجام می ده.
خوش رو و باانرژی باشیم
به احتمال خیلی زیاد هیچ کس دوست ندارد با آدم های بد اخلاق، اخمو، کم حوصله و بی حس و حال معاشرت داشته باشد.
حالا فرض کنید که شما رئیس شرکتی شدید و چندین کارمند شما این خصوصیات را دارند.
آیا اخراجشان می کنید؟ با این افراد چه می کنید؟
از شما می خواهم که کمی به خودتان و رفتارهایی که در روز دارید دقت کنید و ببینید آیا شما هم این رفتارها را در خودتان می بینید؟
اگر می بینید پس بهتر است که یک تجدیدنظر روی رفتارهای خودتان داشته باشید.
ما با رفتارهای مناسبی که انجام میدهیم میتوانیم اطرافیانمان را تحت تأثیر قرار دهیم، پس خوب است که حواسمان به رفتارها و بازخوردهای خودمان باشد.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.