۵ دلیل برای مقاومت در برابر درمان
ممکن است که راه ترمیم سریعی وجود نداشته باشد ولی عواقب هیچ کاری انجام ندادن را در نظر بگیرید.
امروزه، مثل همه دوران های گذشته، اکثر مردم با اینکه سالانه صدها دلار هزینه برای لباس های نو، گجت های جدید یا بروز ترین ست تلویزیون در بازار کنند مشکلی ندارند. و هنوز بسیاری برای خرج کردن در زمینه های راهنمایی زندگی، تراپی(روان درمانی)، مشاوره و دیگر فُرم های پیشرفت شخصی یا سرمایه گذاری روی خود (Self-Investment)، بشدت بی میل هستند.
چرا؟
نهایتاً مردم میخواهند که شاد باشند. میخواهند که به اهدافشان برسند. میخواهند که کمتر بجنگند، کمتر نگران باشند، کمتر تنش داشته باشند و از آرامش و رضایت بیشتری در همه بخش های زندگی لذت ببرند. به کار گرفتن یک تراپیست میتواند برای دستیابی به همه آن اهداف و بسیاری دیگر کمک کند. حالا چرا بیشتر افراد مِیلی به این “سرمایه گذاری” ندارند؟
در اینجا ۵ تئوری مطرح است؛
-
نمیخواهیم با احساسات خود مواجه شویم
این مسئله مایه تأسف است و همچنین کاملاً قابل درک است. اگر شما برای طلاق یا یک اصطلاحاً کات کردن در رابطه در حال غصه خوردن هستید، این بسیار “آسان تر” است که یک تیپ و لباس جدید را انتخاب کنید تا شرم، ترس و اضطراب خود را به یک غریبه تمام عیار شرح دهید. برخی افراد نگران این موضوع هستند که اگر با هرآنچه که حس میکنند “شاخ به شاخ” کنند، باعث خواهد شد که یک چیز خطرناک و غیرقابل مدیریت “رها” شود. بعضی مراجعین به من گفته اند که “اگر شروع کنیم به گریه کردن، معلوم نیست که بتوانیم آن را متوقف کنیم.” این ترس باعث میشود که مردم درخواست کمک نکنند. آنها فقط نمیخواهند که “کار به آنجا” بکشد.
-
در آرزوی یک “اصلاح سریع” هستیم
تراپی و هدایت (Coaching) فرآیندهای قدرتمندی هستند، ولی به ندرت پیش میآید که یک شَبه به نتیجه برسند. هردوی آنها نیازمند این هستند که شما حضور بهم رسانید و “کار را انجام دهید” که اغلب برای مدت چند هفته تا چند ماه به طول میاَنجامد. وقتی صحبت از سلامت روحی میشود، هیچ مَرهم معجزه آسایی وجود ندارد. از نقطه نظر مصرف گرایی، تعهد و فداکاری در راستای بهبود روحی در یک بازه زمان بر، ممکن است به اندازه یک تبلت جدید که به راحتی در ظرف شاید کمتر از دو روز پشت درب منزل شما میرسد، شور انگیز و جذاب نباشد. ما مایل به ترمیم یا “اصلاح سریع” هستیم و این چیزی نیست که یک تراپی(خوب) بتواند به شما وعده اش را بدهد.
-
حس میکنیم که سرمایه گذاری در راستای شادی خودمان “بیهوده” است
برخی افراد در سنین کودکی میآموزند که در جست و جوی خوشحالی بودن بیهوده یا حتی خودخواهانه است. این درس ها میتوانند به طرز عمیقی در فرد ریشه کنند. من شنیده ام که افراد میگویند: “من لایق نیستم که برای این بازرفتاری(یا برنامه) هزینه کنم. این بیهوده است.” با این حال همان فرد، حاضر است صدها دلار هزینه برای بلیط کنسرت یا سفر به لاس وِگاس کند، چیزی که حس لذت بردن آنی و مقطعی را که به سرعت از بین میرود فراهم میکند. عجیبه، نه؟ این در فرهنگ ما پذیرفته شده است که برای سرگرمی خودمان خرج های سنگین کنیم ولی برای رشد شخصی و بهبود یافتن(Healing) بسیار کم.
-
ما احساس خجالت میکنیم که درخواست کمک کنیم
بسیاری از افراد احساس خجالت میکنند از اینکه دارای “مشکلاتی” باشند، در نتیجه قطعاً بسیار شرمگین هستند از اینکه چاره جویی کنند. من اغلب چیزهایی مثل این میشنوم که “من دکتر هستم. من باید خودمو جمع و جور کنم و این مسخره بازی ها برای من نیست..”، “من یک آدم بالغ هستم، نه یک بچه. نباید بیشتر از این با مسئله کَلَنجار برم…” یا، “من مدیرعامل یک کمپانی هستم، من آدمای زیادی رو مدیریت میکنم، من Ph.D. دارم، من باید توانایی این رو داشته باشم که خودم شخصاً مشکل پرخوریم رو حل کنم!”
واقعیت این هست که همه آدم ها، بدون توجه به اینکه چقدر بالغ هستند، تحصیل کرده هستند یا حرفه ای، نیاز پیدا میکنند که گاه گُداری درخواست کمک کنند. ولی کار کردن روی آن کمک میتواند از نظر روحی فریب انگیز باشد. بعضی از ما حس میکنیم که کمک درخواست کردن به این معناست که به همه اعلام میکنیم ما ضعیف هستیم، تنبل هستیم یا شکست خورده ایم که هیچ کدام از آنها دست نمیباشد. متأسفانه ننگ اجتماعی وابسته به تراپی و هدایت، برخی افراد را از بدنبال کمک رفتن منصرف میکند.
-
ما باور نداریم که این «تراپی» “کار” خواهد کرد
بالاتر از همه عواملی که نام برده شد، این یک سَد برای خیلی از آدم ها میباشد. شخصی ممکن است به سایت من یا شخص دیگری مراجعه کند و بیاندیشد که”خب، خیلی هم عالی، همه این ها خوب بنظر میرسند. ولی آیا هدایت واقعاً برای من مؤثر خواهد بود؟ آیا ضمانت شده است؟ چطور میتونم مطمئن باشم که مطابق میزان پول پرداختی، نتیجه خواهم گرفت؟”
وقتی که یک گَجِت را آنلاین سفارش میدهید، شما میتوانید ۱۰۰ درصد مطمئن باشید که محصول تان به دست شما میرسد یا پول تان را پس میدهند. وقتی یک بُرِش چیزکیک از قنادی مورد علاقه تان سفارش میدهید، شما تقریباً مطمئن هستید که خوشمزه خواهد بود و (به صورت موقت) شما را خوشحال میکند.
از سوی دیگر وقتی که روی تراپی و مشاوره گرفتن سرمایه گذاری میکنید، اطمینان بسیار کمتری وجود دارد. شما یک اِسنَک یا یک محصول خریداری نمیکنید؛ شما در یک فرآیند با وابستگی میان فردی سرمایه گذاری میکنید و به منظور اینکه “کار” کند، شما میبایست که حضور داشته باشید و نقش خودتان را به همان اندازه و کیفیت نقش متخصصی که خود را به او سپرده اید، ایفا کنید. سرمایه گذاری در رشد فردی، بسیار پیچیده تر و جزئی تر حس میشود و نسبت به خریدن اجناس بسیار کمتر قطعیت دارد.
اگر میخواهید که زندگی تان را عوض کنید و درباره تراپی(درمان) یا هدایت کنجکاو هستید ولی حس مردد بودن میکنید، از مطالب بالا چه چیزی را میتوانید برداشت کنید؟
۱- زمانی را برای درون اندیشی (Self-reflect) اختصاص دهید
چه ترس هایی، شک هایی، ننگ هایی یا جبه گیری هایی ممکن است بی مِیلی شما را افزایش دهد؟ فکر کنید که چه چیزی و چرا شما را عقب نگه میدارد؟
۲- عواقب “هیچ” کاری نکردن را در نظر بگیریم
اگر این الگوی یکسانی که امروز شما را ناراحت میکند ادامه دهید، دو یا سه سال بعد کجا خواهید بود؟ “هزینه” این اقدام نکردن یا در گیر مشکلات ماندن چقدر خواهد بود؟ درواقع ممکن است که خیلی زیاد باشد.
۳- رفتار خود را تنظیم کنید
آیا نیاز دارید که نگاه تان را نسبت به سرمایه گذاری در شادی، سلامتی و احوال خوب عوض کنید؟ آیا واقعاً میتوانید یک اِتیکِت قیمت روی آرامش و خرسندی درون خود یا احوال خوش خانواده تان بگذارید؟ سلامتی شما چقدر برای تان “میاَرزد”؟ امیدواریم که خیلی زیاد.
۴- به خودتان اجزاه بدهید
هیچ “اشکالی” وجود ندارد که خودتان را به چیزها یا تجربه های زیبا دعوت کنید؛ طعم یک غذای خوب را در رستوران مورد علاقه تان بچشید، از یک پیکنیک کنار دریاچه لذت ببرید، یک کتاب تازه بگیرید یا یک مدل موی بی نظیر را تجربه کنید. فقط به یاد داشته باشید، به همان میزانی که آن تجربیات لذت بخش هستند، به همان میزان رَونده و فرار میباشند. از طرف دیگر، تغییری که میتوانید در خِلل تراپی یا برنامه های هدایت محور تجربه کنید، امکان دارد که تا آخر عمر با شما بماند.
هیچ سرمایه گذاری، سودی به فراوانی سرمایه گذاری روی خودتان نخواهد داشت.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.