۴ راه طلایی برای برخورد با شوهر بچه ننه
شوهر بچه ننه
در این مقاله، ما نیاز داریم در جهت شرح چهار راه حل برای مقابله با شوهر بچه ننه مانند صحبت کنیم.
متغیری که در اوج سن و سال خود هنوز هم به مادرش بستگی دارد و قادر به مستقل شناختن زندگی خود و نیاز به کمک او نیست.
قبل از اینکه به شرح چهار راه حل بپردازیم، صحیح است که ما این نکته را مطرح کنیم که صرفاً اشاره داریم به آن متغیری که در همه جنبههای زندگی به سراغ مادرش میرود و میخواهد در همه لحظات کنار او باشد.
پس به درستی نباید آن متغیر را که فقط از رابطهی صحیح با مادرش برخوردار است و به او احترام فراوان نشان میدهد، شوهر کودکنما بخوانیم و او را با بیکفایتی در امور زندگی خود متهم کنیم.
۱-به درخواست های مداوم او تن در ندهید!
اگر همسرتان در هر موقعیتی به مادرش وابسته باشد و خواستههای غیرقابل تحققش را به واسطهی علاقهی نادرست مادرش به او دست پیدا کند، بهتر است به او یادآوری کنید که شما همسر او هستید، نه مادرش! به او بگویید که دوران کودکی را پشت سر گذاشته است و سرانجام به عنوان همسر، انتظار دارید که بتواند از خودش محافظت کند. البته شاید دلخواه خود را با تحت تاثیر قرار دادن احساساتتان به دست آورده ولی خیلی سریع نباشید که وی همچنان از این روش استفاده کند و به عنوان یک غافلگیر، عاجز و بیتوجه محکوم شوید. بیشتر مراقب خود و کیفیت زندگی خود باشید و نه فقط تمرکزتان را به اخلاق و اصول مادرش محدود کنید.
۲-با پیشنهاد مادرش برای نقل مکان به خانهی آنها، مخالفت کنید.
در صورتی که همسر شما مردی بچه ننه باشد،خوب نخواهد بود به خانهی پدری او نقل مکان کنید؛ زیرا این امر نادرست است.
این کار باعث میشود رابطهی او با مادرش، از روابط زناشویی شما بهتر باشد و باعث ایجاد اولویت در میان شما و مادرش شود.
این موضوع به تمام جانبههای زندگی شما تأثیرگذار خواهد بود و ممکن است مادر را درگیر مسائل روحی و روانی کنید.
بنابراین، بهتر است از اینگونه همسر جلوگیری کنید و در صورت ضرورت هم نظری برای این نقل مکان در نظر بگیرید و خود را برای انتقال به خانهی خود آماده کنید.
۳-تحت هیچ شرایطی با مادر شوهرتان درگیر نشوید!
در صورت تمایل به بهبود رفتارهای همسر خود، بهترین فرد برای بحث و تبادل نظر همسر شما است، نه مادرش.
باید به یاد داشت که در مورد احساساتتان تنها با همسرتان صحبت کنید و به او بیان کنید که میخواهید بیشتر به وقت خود بگذرانید.
اعلام کنید که این یک زندگی مشترک است و همسرتان اکنون دارای زندگی مستقل و متفاوت از مادرش میباشد، در عین حال، باید به او تضمین کنید که نیازی به قطع رابطه با مادرش نیست، اما باید بتوانند بهصورت مشترک به رشد و پیشرفت دو نفره بپردازید.
بیان دهید که آنگاه که مادرش را به خانه خود دعوت میکنید، مرزهایی برای زندگی زناشویی تان وجود دارد و این باعث میشود تا همهی مسائل بهصورت کاملاً محرمانه میان شما و همسرتان باقی بمانند.
۴-با رعایت احترام، به مادرش اجازه ندهید بجای شما در زندگی تصمیم بگیرد!
تصور میکنین اگر ما نه تنها کنترل زندگیمون رو در اختیار خودمون نداشته باشیم، بلکه به کارهای فرزندپروری، امور مالی و تصمیمگیری های بزرگ و کوچک زندگیمون هم اجازه بدیم که دیگران تصمیم بگیرن؟
شکلگیری چنین شخصیتی با تأثیر فراوان مادر در فرزندش در افرادی که قصد روند زندگی سالم و میانه را ندارند، اتفاق میافتد.
پس در صورتی که میخواهیم در زندگی مشاور و همراه شویم، باید تصمیم بگیریم که آیا خودمون هم مشارکت داشته باشیم یا خیر؟ به یاد داشته باشید که اگر میخواهید زندگی خودتون رو داشته باشید، نباید به خودتون این فرصت رو ندین که اموری مشابه رو برایتون راسپت کنند.
در آخر، اگر از همسرتون احترام نداشته باشیم، نوع تعامل موثرمان را هم نشان نمیدهیم. پس در زمان عملی کهمی خواهیم با هم اقدام کنیم، هرگز فراموش نکنید که هر مشکلی رو برای حفظ احترام به جایی که به این نظم و نظری برای انجام طرحهای مشابه دست پیدا میکنید، نیاز به توقف دارد.
در این مقاله، به چهار راهکار برای برخورد با شوهری که همچنان به مادرش وابسته است، پرداخته ایم. ممکن است که این مرد، با وجود گذشتن سالهای زیادی از عمرش، هنوز به مادرش وابسته بوده و قادر به اداره زندگی خود به صورت مستقل نباشد. قبل از اینکه به چهار راهکار بپردازیم، لازم است توضیح دهیم که منظورمان از “شوهر بچهننه”، صرفاً مردی است که در تمام امور زندگیاش، مادرش را دخیل میکند و در لحظات مختلف، نیاز به حضور نزدیک او را دارد. بنابراین، نباید این شوهر را که فقط دارای رابطه خوبی با ماد
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.