جسمانی سازی دفاعی است که در دسته‌بندی دفاع‌های نابالغ قرار می‌گیرد. وقتی فردی توان و ظرفیت رویارویی با پدیده‌ها یا افراد مهم و حساسیت‌برانگیز زندگی‌اش را نداشته باشد، گاهی به این صورت با این تنش کنار می‌آید که باعلائم جسمانی، درد روانی‌اش را برای مدتی التیام دهد.

تبدیل شدن پدیده‌های روان‌شناختی به نشانه‌های جسمانی و گرایش به واکنش بر اساس تظاهرات جسمانی،‌ به جای واکنش روانی. در بدنی‌سازی‌زدایی، افکار و عواطف جایگزین پاسخ‌های بدنی کودکانه می‌شود. در بدنی‌سازی مجدد،‌ واپس‌روی به حالت‌های جسمانی ابتدایی در هنگام رویارویی با تعارضات حل نشده مشاهده می‌شود.

جسمانی سازی در چه کسانی وجود دارد؟

مرد ۴۲ ساله‌ای را تصور کنید که خستگی مزمن و فیبروملاژیا دارد. این وضعیتش باعث شده تا ۱۳ ماه سر کار نرود و حقوق ازکارافتادگی بگیرد. اکنون به خاطر این که در شانه‌هایش یک درد طولانی مدت تجربه می‌کند، مراجعه کرده است. همان‌طور که متخصص تاریخچه بیماری او را بررسی می‌کند، متوجه می‌شود که او دستانش را به هم می‌فشارد و به نظر می‌آید که در تنش است.

خانم ۳۸ ساله‌ای را در نظر بگیرید که بیماری رفلاکس معده، سندرم روده تحریک‌پذیر و همچنین افسردگی دارد که به مدت ۲ سال نتوانسته سر کار برود. هنگام مصاحبه بالینی، وضعیت آرمیده‌ای به خود گرفته و هیچ علائم اضطرابی در او دیده نمی‌شود.

هر دو این بیماران، یک مشکل مشترک دارند: جسمانی سازی، ترجمان هیجانات به مشکلات و شکایات جسمانی. این نوع بیماران برای ویزیت اولیه پزشک و ارائه شکایات جسمانی‌شان، زیاد مراجعه می‌کنند. به همین ترتیب، تحت آزمایشات،‌ درمان‌ها و بستری‌های غیرضروری قرار می‌گیرند. در نهایت نیز، هم بیمار و هم پزشکان به علت نبود علت جسمانی، سرخورده می‌شوند.

۴ الگوی جسمانی سازی

از نظر آلن عباس (۲۰۰۵)، که این بیماران را با روش گرفتن فیلم مورد پژوهش قرار داد، ۴ الگو برای جسمانی‌سازی وجود دارد:

تنش عضلات مخطط

اضطراب ناهشیار در فشردن دستان، آه کشیدن، و حتی نفس نفس زدن که ممکن است از آن آگاه نباشیم. اگر اضطرابمان این‌گونه خود را نشان می‌دهد، ممکن است درگیر حملات هراس ، درد قفسه سینه، سردرد، فیبروملاژیا، و شکایات استخوانی-عضلانی شویم. این وضعیت‌ها اغلب برای خانواده، کارکنان، و پزشکان سرخورده‌کننده است؛ چون وضعیت‌هایی مثل درد مزمن به درمان پاسخ نمی‌دهند یا خیلی به آرامی پاسخ می‌دهند.

تنش عضلات صاف

اگر اضطراب ناهشیار ما منجر به اسپاسم یا سفتی حاد یا مزمن رگ‌های خونی، دستگاه گوارش، راه‌های تنفسی، و مثانه شود؛‌ عضلات صاف ما درگیر هستند. اگر این وضعیت را تجربه می‌کنیم، ممکن است علائمی را نشان دهیم که عبارتند از مشکلات دستگاه گوارشی، میگرن، فشار خون بالا، تکرر ادرار، و انقباض راه‌های هوایی فوقانی که شبیه آسم است. افراد در این دسته، اغلب تاریخچه‌ای دارند از افسردگی، اختلال آسیمگی (پانیک)، سوءمصرف مواد، اختلالات شخصیت، و مورد سوءاستفاده جنسی یا فیزیکی قرار گرفته‌اند.

جسمانی سازی و آشوب شناختی ادراکی

وقتی اضطراب ناهشیار ما خود را به صورت تاری دید، دید تونلی، فقدان رشته مناسبی از افکار، گیجی، مشکل در حافظه،‌غش کردن و امثال این علائم نشان دهد،‌ به این معنی است که به صورت موقت،‌ عملکردهای شناختی ما مختل شده است. افرادی که این‌گونه اضطراب خود را تخلیه می‌کنند، به صورت مزمن در حافظه و تمرکز ضعیفی دارند.

تفاوت جسمانی سازی با تبدیل (conversion)

تبدیل، نشان دهنده ضعف یا فلج عضلات در ماهیچه‌های ارادی است. بیمارانی که اختلال تبدیل حاد دارند، ممکن است اشیاء را یبندازند یا حتی روی زمین بیفتند چون بدون هیچ علت خاصی عضله‌شان از کار می‌افتد. آن‌ها اغلب تاریخچه بیماری را نشان می‌دهند که در آن به صورت خشونت‌آمیزی مورد سوء استفاده قرار گرفته‌اند.

دفاع‌هایی که به جسمانی سازی منجر می‌شوند

وقتی جسمانی سازی می‌کنیم، در اصل جداسازی عاطفه می‌کنیم. هیجانات ما وقتی کامل در روان ما ابراز می‌شوند و اصطلاحأ آنان را تجربه می‌کنیم که بتوانیم اثراتش را در بدنمان ببینیم. در جداسازی عاطفه، ما از هیجاناتمان بدون آن که اثرات آنان را در بدنمان تجربه کنیم، فقط آگاه هستیم. مثلا می‌دانیم عصبانی هستیم ولی به علائم جسمانی همراه خشم، افزایش ضربان قلب، برافروختگی، انرژی در عضلات و امثال آن را توجه نمی‌کنیم.

دفاع دیگری که در جسمانی سازی وجود دارد، سرکوب کردن است. به این ترتیب که هیجانات مستقیمأ راهشان را به بدنمان می‌رسانند بدون آن که بدانیم و به آن توجه داشته باشیم. تصور کنید بابت مسئله یا موضوع مهمی،‌ نسبت به فردی خشم شدیدی تجربه کنیم. در این حال،‌ ممکن است آه بکشیم و یا حتی حملات آسیمگی (پانیک) را تجربه کنیم بدون آن که متوجه این باشیم که هیجانی در کار است.

خود بیمار پنداری یا هیپوکوندریا با جسمانی سازی چه فرقی دارد؟

تبدیل ملامت و سرزنش ناشی از داغدیدگی و تنهایی،‌ و یا تکانه‌های غیرقابل پذیرش پرخاشگری، به سرزنش خود و شکایت‌های جسمانی همچون درد، ضعف اعصاب، و ناراحتی‌های جسمی هیپوکوندریا یا خود بیمار انگاری نامیده می‌شود. در این دفاع، در یک بیماری با هدف واپس‌روی یا فرار اغراق می‌شود. تفاوت این دفاع با جسمانی سازی در این است که در خود بیمار پنداری از مسؤلیت اجتناب می‌شود، احساس گناه مهار می‌گردد و تکانه‌های غریزی از خود رانده می‌شوند.