همه ما در طول مدتی که خواب هستیم، رویاهایی می‌بینیم که گاهی اوقات ذهنمان را به خود، مشغول می‌کند. از طرفی شاید برای این رویاها معنای خاصی در نظر نگیریم و نسبت به آن‌ها بی اعتنا باشیم. اما آنچه در بعضی نظریات روانشناسی تحت عنوان تاویل رویا مطرح است، بر این عقیده است که رویاهای ما معانی خاصی را در بردارند و تحلیل معانی آن‌ها می‌تواند مواردی را درمورد شخصیت ما آشکار کند و خاصیت درمانی داشته باشد. اگر کنجکاوید بدانید که نظریه‌های شخصیت چه تحلیلی از رویاهای ما دارند، متن حاضر را مطالعه نمایید.

تاریخچه تاویل رویا

موضوع تاویل رویا موضوعی است که مطالعه‌ی آن از سال‌های خیلی دور، برای انسان‌ها جذاب بوده است. بابلی‌های باستان و مصری‌ها، معتقد بودند که رویاها قدرت پیشگویی درمورد آینده را دارند و برای آن معانی معنوی و آسمانی در نظر گرفتند. ارسطو رویا را به عنوان پدیده‌ای روانشناختی مطرح کرد که معتقد بود زندگی روح فرد را هنگامی که خواب است نشان می‌دهد. در اواسط قرن نوزدهم نیز اولین مطالعه‌ی علمی درمورد رویاها انجام شد. اما این مطالعه به قبل از انتشار کتاب “تحلیل رویا از زیگموند فروید” برمی‌گردد. با انتشار این کتاب، اطلاعات گسترده‌ای درمورد تاویل رویا ارائه شد.

تاویل رویا در روانکاوی فروید

تاویل رویا یک تکنیک درمانی است که بیشترین شهرتش از نظریه روانکاوی زیگموند فروید می‌آید. شاید این تعبیر فروید به گوشتان خورده باشد که رویاها شاهراهی به ناخودآگاه هستند. به این معنا که فروید معتقد بود که از طریق تحلیل و تفسیر رویاهای فرد، می‌توان به جنبه‌هایی از ناخودآگاه فرد، دست یافت؛ جنبه‌هایی که فرد از آن‌ها آگاه نیست اما مشکلاتی را برای او به وجود آورده‌اند. در رویاها سانسور از بین می‌رود و آرزوهای برآورده نشده، تمایلات ناهشیار و تعارض‌های درونی فرد، فرصتی پیدا می‌کنند تا خود را به شکل تغییر یافته‌ای نشان دهند؛ چرا که اگر به شکل اصلی خود ظاهر شوند، بسیار تهدیدکننده و اضطراب آمیز هستند و موجب می‌شوند فرد از خواب بیدار شود. درنتیجه تغییر شکل می‌دهند تا بتوانند راهی را پیش روی فرد قرار دهند تا به واسطه‌ی آن به دنبال کشف تعارض‌هایش گام بردارد.

محتوای آشکار و محتوای پنهان

طبق نظریه روانکاوی، آنچه که ما از رویایمان به خاطر می‌آوریم و تعریف می‌کنیم، محتوای آشکار خواب ما را تشکیل می‌دهد. اما هر آنچه ما در محتوای آشکار رویاهایمان می‌بینیم، نماد مفهوم دیگری است که در ناخودآگاهمان مخفی شده است؛ یعنی آنچه که در روانکاوی تحت عنوان محتوای پنهان شناخته می‌شود. کاری که روانکاو انجام می‌دهد این است که به آنچه ما از رویاهایمان تعریف می‌کنیم گوش می‌دهد و به کمک خودمان و با استفاده از تکنیکی به نام تداعی آزاد، معانی پنهان موجود در آن رویاها را کشف می‌کند. همچنین فروید معتقد است که نمادهای همگانی برای رویاها وجود دارد. مثلاً دندان کشیدن نماد اضطراب اختگی، برهنه شدن در جمعیت نماد میل به مورد توجه قرار گرفتن، خانه با نمای صاف نماد بدن مرد، و خانه با برآمدگی و بالکن‌ها نماد بدن زن است.

یک مثال از تاویل رویا در روانکاوی

لیسا دانش‌آموزی است که رویای خود را برای درمانگرش اینطور تعریف می‌کند: خواب دیدم که در صندلی عقب خودرویی نشسته‌ام، درحالی که درحال حرکت است و راننده‌ای ندارد. ناگهان به چراغ قرمزی رسیدم اما نمی‌توانستم حرکت خودرو را متوقف کنم. نهایتاً درمانگر از طریق تفسیر کردن آنچه لیسا در تداعی آزاد گفته بود، تاویل رویا را ارائه داد. او این رویای لیسا را به تعارضش برای انتخاب شغل، نسبت داد. چرا که والدینش می‌خواستند پزشک شود؛ درحالی که او آرزویش نویسنده شدن بود اما تا به حال چیزی درمورد آن به والدینش نگفته بود.

به عقیده درمانگر، خودروی درحال حرکت، نماد مسیر آینده شغلی لیسا بود و چراغ قرمز به آن معنا بود که وی نمی‌خواست آینده‌اش به آن سمت پیش برود. نشستن در صندلی عقب و ناتوانی برای توقف خودرو، نماد ترس او برای مخالفت با خواسته‌ی والدینش بود. با تاویل رویا به این شکل، لیسا تصمیم گرفت که درمورد خواسته‌اش با والدینش صحبت کند.

تاویل رویا در نظریه یونگ

کارل یونگ هم مانند فروید معتقد است که رویاها حاوی نمادهایی هستند که سرنخی برای دست یافتن به ناخودآگاه فرد هستند. اما می‌گوید توجه به فرد خواب بیننده نیز در کشف معنای رویاهایش اهمیت زیادی دارد. همچنین به اعتقاد یونگ رویاهای ما می‌توانند به جبران تضادهایی که در شخصیتمان وجود دارند نیز کمک کنند و گاهی اطلاعاتی درمورد آنچه در آینده رخ می‌دهد نیز می‌دهند.

یونگ برای تاویل رویا از تکنیکی به نام گسترش (amplification) استفاده می‌کند. این تکنیک براساس همان مفهوم ناخودآگاه جمعی است که در نظریه یونگ، مطرح شده، یعنی ناخودآگاهی که در همه‌ی انسان‌ها مشترک است. به این معنا که یونگ براساس ناخودآگاه جمعی، رویاها را تفسیر می‌کند. مثلاً اگر فرد، خواب سگ را دیده باشد، درمانگر از فرد می‌خواهد تا اطلاعات جهانی درمورد سگ را بگوید؛ مثلاً اینکه سگ بامحبت و وفادار است، یا بهترین دوست انسان است و … سپس از طریق معنای این نمادهای همگانی و با توجه به شخص خواب بیننده، رویای او تفسیر می‌شود.

تاویل رویا در نظریه آدلر

آدلر معتقد بود که رویاها سبک زندگی فرد را نشان می‌دهند. درنتیجه حتما باید با در نظر گرفتن خود شخص، تحلیل شوند. به اعتقاد او رویاها نشانگر تعارضات پنهان یا امیال برآورده نشده‌ی فرد نیستند بلکه احساس‌های فرد درمورد مشکلات زندگی روزمره‌ی او و تلاش برای یافتن راه حل‌ برای آن‌ها را نشان می‌دهند. ذکر رویای آدلر به فهم این موضوع کمک می‌کند. زمانی که آدلر تصمیم داشت که درمورد نظریه‌اش در آمریکا سخنرانی کند، اضطراب زیادی از پذیرفته نشدن نظریه‌اش داشت. درنتیجه در خواب دید که در حالی که با کشتی سفر می‌کرد، کشتی‌اش غرق شد. او به داخل اقیانوس افتاد و تقلا می‌کرد تا بالاخره توانست خودش را به ساحل برساند. این رویا درواقع ترس آدلر برای مطرح کردن نظریه‌اش و تلاشش برای فائق آمدن با آن را نشان می‌داد، یعنی موضوعی که قبل از خواب با آن درگیر بود.

تاویل رویا در گشتالت درمانی

تاویل رویا در گشتالت درمانی با آنچه در روانکاوی فروید و یونگ مطرح شده متفاوت است. طبق این دیدگاه، رویاهای ما پیام‌های وجودی به ما می‌دهند. درواقع این پیغام‌ها کمک می‌کنند که محتوای رویا را با توجه به زندگی واقعی فرد، تفسیر کنیم. به این شیوه به فرد کمک می‌شود تا احساسات را شناسایی و تجربه کند. این کار در گشتالت درمانی از طریق تکنیک ایفای نقش (take the part of)، انجام می‌شود. یعنی از فرد می‌خواهیم که رویایش را تعریف کند و نقش‌های موجود در رویا را بازی کند.

مثلاً اگر فرد خواب دیده که مردی با روپوش بر چهره‌اش در باغ او ایستاده، از فرد می‌خواهیم که در نقش خودش سؤالاتی را از آن مرد بپرسد. مثلاً ممکن است بپرسد: “تو در باغ من چه می‌کنی؟” و بعد در نقش آن مرد روپوش دار به خودش پاسخ بدهد. مثلاً ممکن است بگوید: “من اینجا هستم تا از عزیزانت محافظت کنم”. چنین ایفای نقشی می‌تواند به فرد نشان دهد که احساس “نگرانی” درمورد عزیزانش آنچه است که او باید به آن توجه کند و آن را تجربه کند.

تاویل رویا در رویکردهای معاصر

اگرچه تاویل رویا یکی از اجزای اصلی درمان‌های روانکاوی است اما در رویکردهای معاصر از جمله درمان مراجع محور، درمان شناختی رفتاری و گشتالت درمانی نیز از آن استفاده می‌شود. هرچند استفاده از تاویل رویا در چنین رویکردهایی چندان رایج نیست.