آیا با افزایش سن روابط اجتماعی کاهش می یابد ؟
با افزایش سن، فرد به طور طبیعی تغییرات فیزیکی و روانی بسیاری را تجربه می کند. این تغییرات فیزیکی می تواند منجر به تغییراتی در نحوه ارتباط با دیگران شود. همچنین، با پیشرفت در سن، فرد تجربه های متنوع و گسترده تری در زندگی خود دارد که می تواند تأثیر مستقیمی بر روابط اجتماعی او بگذارد.
به طور کلی، با افزایش سن، فرد بیشتر متمایل به برقراری روابط عمیق تر و پایدارتر با دیگران می شود. این به دلیل داشتن تجربه های بیشتر و توانایی درک بهتر شخصیت و نیازهای خود و دیگران است. همچنین، با افزایش سن، فرد می تواند دسترسی به گروه های اجتماعی مختلف بیشتری داشته باشد که باعث می شود روابط اجتماعی او گسترده تر شود.
از طرف دیگر، با پیشرفت در سن، فرد می تواند با مشکلات و تحمل فشارهای مختلف رو به رو شود که ممکن است در برخی مواقع تأثیر منفی بر روابط او با دیگران داشته باشد. علاوه بر این، با افزایش سن، فرد ممکن است به دلیل شرایط جدید و تغییرات در زندگی خود به دنبال تغییر در جو و رابطه با دیگران باشد، که می تواند به پایین آوردن سطح ارتباطات او با دیگران منجر شود.
با این وجود، با افزایش سن و تجربه های متنوع، فرد به طور کلی می تواند بهتر بفهمد که ارتباطات موفق بر اساس صداقت و احترام متقابل استوار می شوند. بنابراین، اگر فرد توانایی ایجاد ارتباطات عمیق و مستحکم را داشته باشد، افزایش سن ممکن است منجر به بهبود روابط اجتماعی او شود. به علاوه، با پیشرفت در سن، فرد شاید به دنبال تغییراتی در روابط اجتماعی خود باشد که برای حفظ و سازگاری با تغییرات زندگی او لازم است.
به طور خلاصه، با افزایش سن، روابط اجتماعی فرد نه تنها کاهش نخواهد یافت بلکه ممکن است بهبود یابند. با توجه به تجربه های فرد در زندگی و توانایی درک بهتر شخصیت ها، روابط او می توانند عمیق تر و پایدارتر شوند و به صورت کلی در برابر تغییرات زندگی او قوی تر باشند.
آیا با افزایش سن روابط اجتماعی کاهش مییابد ؟ آیا اخیرا ترجیح میدهید با افرادی که به شما نزدیک تر هستند دیدار کنید؟ آیا تعداد دوستانی که برنامههای دورهمیبا آنها به هم میخورد، افزایش یافته است؟ممکن است آگاهانه و یا ناخود آگاه، تعداد دوستان خود را کاهش دهید. شاید به دلیل بلوغ ۳۰ سالگی و یا افزایش ارزشهایی باشد که در سنین بالاتر رخ میدهد. ناگهان به خود میآییم و به یک باره متوجه میشویم که فقط دوستان صمیمیو نزدیک در اطراف مان باقی مانده اند. در سالهای قبل، از یک مهمانی به مهمانی دیگر میرفتیم، اما حالا از یک وعده عصرانه آرام درکنار دوستان لذت میبریم.
سم زدایی دوستانبزرگ ترین و مهم ترین قدم در کاهش روابط اجتماعی، همین است. معمولا تعیین تعداد دوستان در سنین پایین امکان پذیر نمیباشد؛ به مدرسه میرویم، با هم کلاسیهای مان گرم میگیریم. در فعالیتها، کمپها و یا کلاس زبان با دانش آموزان دیگر دوست میشویم. قطعا خودمان آنها را انتخاب میکنیم، اما حداقل تا زمان رفتن به دانشگاه انتخابهای قطعی انجام نمیدهیم.
زمانی را که در دبیرستان مادر تان با دوست شدن با افراد خاصی مخالفت میکرد و شما دلیل او را درک نمیکردید را به خاطر بیاورید. معمولا حق با او بود، این طور نیست؟
چند بار در زندگی ارتباط خود را با دوستان مان قطع میکنیم؟ قطع ارتباط با فردی که زمانی او را دوست خطاب میکردید، به دلیل این که اعتقاد دارید به شما آسیب میرساند و هیچ فایده ای برای تان ندارد، با گذر زمان چندان هم سخت به نظر نمیرسد. پس از سن معینی دوست داریم افرادی که خوشحال مان میکنند، در اطراف مان باشند؛ انسانها را بهتر میشناسیم، بهتر ارزیابی میکنیم و زمانی که کسی به ایجاد ارتباط با ما علاقه مند باشد، دوری از او را حق خود میدانیم.
به روزهای تولدی که تا حالا تجربه کرده اید فکر کنید. چه تعداد از کسانی که در تولدهای قبلی در کنار شما بودند، هم اکنون نیز کنارتان هستند؟ چه تعداد از آنها امسال در تولدتان کنار شما خواهند بود؟
سازش نمیکنیمبا کاهش صبر و تحمل، میزان سازگاری نیز کمتر میشود. با گذشت زمان بر تعداد محیطهایی که در آنها حضور پیدا میکنیم افزوده میشود، به هر جلسه ای که میرویم و در هر دعوتی، با افراد جدیدی آشنا میشویم. گاهی افرادی که بعدها میشناسیم از کسانی که قبلا میشناختیم، ارزشمندتر میشوند، اما این رفتار محتاطانه با کسی که تازه وارد زندگی مان شده است را نقض نمیکند. وقتی اشتباهی از فردی که تازه شناخته ایم سر بزند یا به طرزی نامناسب صحبت کرده و رفتار کند، ترجیح میدهیم که زیاد سازشگر نباشیم. بعد از مدتی، کم و یا زیاد شدن یک نفر در زندگی، تغییر چندانی ایجاد نمیکند.
دوستان اجباریشاید دوستانی که هر روز در محل کار خود میبینیم را نتوانیم انتخاب کنیم، ممکن است نخواهیم در گروه دوستانه ای که همه بیش از حد با هم صمیمیهستند وارد شویم، اما درجه صمیمیت خود با آنها را میتوانیم تنظیم کنیم. از آن جایی که عدم برقراری ارتباط امری غیر ممکن است، دوستیهای موقت و سطحی ایجاد میشوند. دوستیهایی با منافع معین به وجود میآید که حاضر نیستیم در اواخر روز آنها را به همراه داشته باشیم. در این مورد نیز یک سری نکته وجود دارد؛ زیرا که هنگام دعوت به مهمانی خانگی یا تولدها، اجباری به شرکت در آن مراسم احساس نمیکنیم. البته که روز تولد و روزهای خاص آنها را تبریک گفته و گرامیمیداریم، اما پس از تبریک گفتن بدون ایجاد شلوغی کنار میرویم.
سخت گیریدر این گیر و دار، اصل سخت گیری نیز اضافه میشود و در برابر کسانی که وارد زندگی ما میشوند، محتاطانه تر رفتار میکنیم. آیا تا به حال به مردی که زمانی دیوانه وار عاشق او بودید نگاه کرده و با خود گفته اید که «من چطور با او وارد رابطه شدم؟» در طول سالها همان گونه که ترجیحهای مربوط به روابط مان دچار تغییر میشوند، در مورد دوستان خود نیز سخت گیرانه تر برخورد میکنیم.
اهمیت خانوادهاعضای خانواده که در دوره بلوغ و کمیپس از آن، از سپری کردن وقت با آنها خوشحال نمیشدیم، در طول زمان از اهمیت بیشتری برخوردار میشوند؛ زیرا با افزایش سن اهمیت خانواده را بیشتر درک میکنیم. قبول داشته باشیم یا نه، هر روزی که میگذرد پدر و مادرهائپیرتر شده، بیمار میشوند و حتی سختیهایی را پشت سر میگذارند. در چنین مواقعی تنها دوستان واقعی مان کنارمان خواهند بود. به یک باره متوجه میشویم که قسمت بزرگی از زندگی خود را با اعضای خانواده ای که زمانی خیلی هم خواهان بودن در کنار آنها نبودیم، تقسیم کرده ایم. به جای رفتن به مهمانیهای روز جمعه، ترجیح داده ایم با خانواده مان وقت بگذرانیم.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.