من می خوامش اما اون منو نمی خواد

مشاوره خانواده :‌ من می خوامش اما اون منو نمی خواد

 

سوال:

سلام

به خواستگاری دختری رفتم بعد اینكه مدتی از عقد گذشت فهمیدم كس دیگه رو دوست داشته و خونواده اش نذاشتن باهاش ازدواج كنه اونم برای فرار از خونواده اش و بخاطر اینكه من ازادش می ذارم هرجا می خواد بره، به من “بله” گفته حالا من شدیدا عاشقشم اما اون می گه بهت علاقه ای ندارم تمام وجودم رو غصه گرفته دلم زخم خورده مرگم رو از خدا میخوام می گم: ‌خدایا چرا من؟ چرا من که تاحالا به دختری خیانت نکردم دامن کسی را لک دار نکردم تاوان  کدامین گناه را باید پس بدم به نظر شما من چی کار کنم؟

 

جواب:

سلام

در این زمینه كه می گید تاوان كدام گناه رو پس می دیدید عرض می كنم این مساله به خدا ربطی نداره شما قربانی اشتباه ایشون و خانواده اش شدی یعنی خونواده اش اشتباه كردند به خواست دلش كه فرد دیگری رو می خواست بی اعتنایی كردند و ایشون هم اشتباه كرد كه شما رو وسیله رها شدنش از اون خونه قرار داد

در مورد اینكه با این وضعیت چه كنی؟ عرض می كنم شما می تونی بخاطر اینكه این كار بد رو در حقت كرده طلاقش ندی و مجبورش كنی كه ادامه بده و وارد زندگی بشه اما معلوم نیست كه زندگی با عشق یك طرفه تا چه حد دووم میاره و ادامه پیدا می كنه؟ علاوه بر اینكه ممكنه اگر نخوای طلاقش بدی اون بخواد مقابله به مثل كنه و مهریه اش رو به اجرا بذاره و در اون صورت اگر ممكنه به زندان بیفتی

یه كار دیگه هم می تونی بكنی كه اون از مهریه اش بگذره تو هم طلاقش بدی اما اگر این كار رو بكنی بخاطر علاقه شدیدی كه بهش داری شدیدا اذیت می شی

شاید بهترین راه این باشه كه باهاش صحبت كنی و راضیش كنی كه ادامه بده یعنی بهش بگی كه حتی اگر از من طلاق بگیری معلوم نیست به عشق قبلیت برسی چون شاید اون فرد نخواد با یك دختر مطلقه ازدواج كنه و اگرم بخواد ممكنه خونواده اش نذارن شما به هم برسید علاوه بر اینكه اگر جدا بشی دیگه حتی این ازادی رو كه الان داری نخواهی داشت به همین خاطر بهتره علی رغم میلت با من زندگی رو شروع كنی پس تو با من راه بیا منم قول می دم خواسته های تو رو بر اورده كنم تا هردومون یه جورایی از زندگیمون راضی بشیم

شاید بگید كه اگر اینو بگم اونم قبول كنه چه فایده ای داره چون به هر حال ایشون به من علاقه نداره جوابش اینه كه اگر ایشون قبول كنه و تصمیم بگیره راه بیاد و شما هم بهش محبت كنید و رابطه خوبی باهاش برقرار كنید امكان اینكه به شما علاقه مند بشه هست چون تدریجا دلش از رسیدن به فردی كه دوستش داره نا امید می شه و امكان داره بتونه تو رو در دلش جایگزین اون كنه

البته ممكنه چنین اتفاقی هم نیفته و ایشون بخاطر عدم علاقه به شما نتونه خوب رفتار كنه و زندگی به كام هردوتون تلخ بشه و مجبور بشید بعد یه مدت جدا بشید كه خسارتش بیشتر خواهد بود ولی ممكنه این حسن رو داشته باشه كه وقتی یه مدت ازش بی مهری ببینی ممكنه دلت ازش زده بشه و علاقه ات كم بشه یا از بین بره و در زمان جدایی سختی زیادی رو تحمل نكنی

موفق باشید

 

دوستش دارم اما او از من متنفره

مشاوره ازدواج : دوستش دارم اما او از من متنفره

 

سوال:

سلام

اقای کریمی تورو خدا بهم کمک کنید جواب بدید من دختری 26 ساله هستم که 4 سال پیش تو دانشگاه با واسطه گری و اصرار دیگران با  پسری دوست شدم که هیچ علاقه ای بهش نداشتم چون هم قیافه و تیپش دلخواه من نبود هم من چون پسر دیگه ای رو دوس داشتم که اون علاقه ای به من نداشت اعصابم خرد بود به همون خاطر تمام دق دلیهامو سر اون بیچاره خالی میکردم همش باهاش دعوا میکردم اذیتش میکردم بهش خیانت میکردم تا ولم کنه باید بگم اون 3 سال از من کوچیک بود اما درک و فهم بالایی داشت طوری حرف میزد و رفتار میکرد که انگار خیلی از من بزرگ تر بود من همیشه عشق اون پسری رو که دوسش داشتم به سرش میزدم بهش فحش میدادم ولی اون در عوض بهم محبت میکرد هر کاری میخاستم واسم میکرد هر جچی میخاستم واسم میخرید ولی من ازش مثل یک ابزار استفاده میکردم کوچکترین اهمیتی بهش نمیدادم بهم میگفت از دست بدیهام مریض شده ولی من میگفتم گم شو ربطی به من نداره اون به زور واسم همه چی میخرید منم قبول میکردم به خدا من خیلی تلاش میکردم باها ش خوب باشم ولی نمیتونستم دوسش داشته باشم حس میکردم اون منو از عشقم جدا کرده ازادیمو ازم گرفته. اخه خیلی بهم گیر میداد مجبورم کرد از اون پسره جدا شم وقتی بهش میگفتم نمیخامت دیوانه میشد مریض میشد منم دلم واسش میسوخت خالاصه پذیرفتم که قبولش کنم که باهاش ازدواج کنم اما خیلی دلم ناراضی بود خلاصه 2 سال به دوستیمون ادامه دادیم باید بگم اون واقعا پسر خوب و پاکی بود و تو 2سال دوستمون حتی ازم نخاست با هم دست بدیم میگف من انقد دوست دارم که حیفم میاد بهت دست بزنم ولی من تو بد کردن و فحاشی بهش کم نمیذاشتم انقد اذیتش کردم بهش خیانت کردم که یه روز گفت دیگه از زندگیت میرم منم گفتم گم شو از خدامه…… بعد اون روز واسه همیشه رف ولی زندگی من کن فیکون شد اقای کریمی به قران از اون 2سال پیش که اون رفته یک دقیقه هم ارامش ندارم زندگیم از هم پاشیده دیوانه وار عاشقش شدم هر چقدر بهش التماس کردم بر نگشت گفت اون محمد دیگه مرد برو دمبال زندگیت! من قبول دارم بهش خیلی بدی کردم ولی منم به خاطر عشق اون سوختم تو روی خانوادم وایسادم بهترین خاستگارامو رد کردم ولی اون الان از من متنفر هست تو این 2 سال انقد بهش التماس کردم که اندازه نداره ولی اون حتی حاضر نیس 1 کلام هم باهام حرف بزنه میگه تو همان ادمی به قران من الان هم خیلی خیلی خاستگار دارم ولی به قدری دیوانه وار محمد و دوس دارم که حتی فکرشم نمیکنم با کس دیگه باشم ولی اون دیگه علاقه ای به من نداره میگه محمد و خاک کردی مرد  وقتی خاستگاری واسم میاد و میخام خودمو مجبور به ازدواج کنم زهرم میترکه همش گریه میکنم حاله بد میشه کنترلی به خودم ندارم تورو خدا اقای کریمی شما بگین من چیکار کنم خیلی پشیمانم خیلی از گذشتم خجالت میکشم خیلی خودمو سرزنش میکنم جوونیم داره از دست میره دارم تمام خاستگارامو از دس میدم به خاطر کسی که از من متنفر شده خواهش میکنم به من جواب بدید شما بگید چطور میتونم اونو به طرف خود م بر گردونم بعضی وقتا حس میکنم به یکی دیگه دل بسته دنیا جلوی چشام سیاه میشه طاقت ندارم ببینم اون انقد بی خیالم شده کسی که 2 سال زندگیشو زیر پام گذاشت ولی من انقد بدی کردم که از دستم رفت وقتی بهش میگم دوست دارم پشیمانم میگه ول کن به خودت برس میگه بخشیدمت حلالت کردم ولی حاضر نیس یه کلام باهام حرف بزنه من چیکار کنم به هد دری زدم جواب نگرفتم از زندگی سیر شدم من فقط از اون یه محبت یه کمک میخام ولی اون نمیخاد

 

جواب:

سلام

محبت خواستی قلبی است زورکی که نمی شه، شما خودتو جای او بذار، زمانی که دوستت داشت تو بهش تمایل نداشتی و هرکاری کردی نتونستی دوستش داشته باشی و به همین خاطر به خودت حق دادی که ردش کنی پس الانم به او حق بده که وقتی نمی تونه دوستت داشته باشه ردت کنه، علاوه بر اینکه اگر او قبول کنه به خاطر علاقه تو باهات ازدواج کنه فایده ای نداره بخاطر اینکه وقتی علاقه یک طرفه باشه زندگی در معرض خطر رو به زواله، چون اولا: یک طرف دائما طالب و دیگری دائما مطلوبه و طالب باید دائما ناز مطلوب رو بکشه و هرکاری رو که می خواد براش انجام بده تا او بهش توجه کنه و ثانیا: اونی که علاقه نداره از یک طرف زندگی برای خودش سخت می شه و از طرف دیگه با برخوردهای سردش زندگی رو برای طرفش مشکل می کنه که در نتیجه ممکنه علاقه فرد عاشق هم کم بشه و طرفین بعد مدتی راضی به جدایی بشن و مسلما خسارت جدایی در این زمان خیلی زیادتر از ازدواج نکردنه، چون اگر ازدواج نکنند اخرش اینه که فرد عاشق یه مدت رنج می کشه و بعد فراموش می کنه و با فرد دیگری ازدواج می کنه و اگرم نتونه فراموشش کنه و حتی نتونه ازدواج کنه بازم بهتره، چون مجرد موندن بهتر از ازدواجیه که منجر به طلاق بشه چون ادم مجرد بخاطر محرومیت از ازدواج رنج می کشه اما اگر ازدواجش خراب بشه غیر از اینکه خسارت مالی و عاطفی زیادی نصیب خود و خانواده اش می شه مثل این خسارتها به طرف مقابل و خانواده اش هم وارد می شه علاوه بر این که ازدواج بعد طلاق برای هر دو طرف سخت می شه

بنابر این اینکه تلاش کردی اونو با خواهش و تمنا و عذر خواهی برگردونی نادرست بوده و الانم اگر نظرت اینه که کاری کنی دلش به رحم بیاد و با تو ازدواج کنه فکرت اشتباهه چون این نوع ازدواج عاقبت نداره، اما اگر نظرت اینه که کاری کنی اون دوباره بهت علاقه مند بشه اینو بدون که راهش التماس و خواهش تمنا نیست بلکه شاید راهش این باشه که همون کاری رو که اون با تو کرد باهاش بکنی، یعنی همون طور که وقتی اون ولت کرد تو متوجه علاقه به او شدی تو هم اگر ولش کنی ممکنه او علاقه اش به تو بشه و به طرفت کشیده بشه، پس علی رغم علاقه ای که بهش داری رهاش کن و حتی خواستگار داشتنت رو به گوشش برسون تا اگر بهت علاقه داره زودتر جلو بیاد

اگر ولش کردی اما بعد مدتی ازش خبری نشد بدون که دلش رو از علاقه به تو خالی کرده و در نتیجه تو هم باید با قبول واقعیت، مقابله به مثل کن و اونو از دلت بیرون کن و سعی کن فراموشش کنی

خیلی لطمه روحی خوردم

مشاوره ازدواج : خیلی لطمه روحی خوردم

 

سوال:

سلام

من توی سایت همسر یابی با آقایی آشنا شدم ، که توی مراحل اولیه مورد پسند همدیگر قرار گرفتیم ، وقرار بود که ایشان به خانواده خود اطلاع داده وبه من خبردهند ، ولی بعد از آن دیگر تماسی بامن نگرفتند ومن چند بار با او تماس گرفتم ، ولی جواب ندادند ، وفهمیدم که توی سایت همسریابی هنور فعالیت دارد ؛ واین خیلی به روحیه من لطمه زده ، وتوی شرایط روحی بدی هستم ، واعتمادم نسبت به این سایت های همسر یابی از دست دارم ، وباعث شرمساری من پیش مادر وخواهرم که توی جریان  ارتباط ما بودند ، لطفا مرا راهنمایی کنید .با تشکر

 

جواب:

سلام

این که دو نفر مورد پسند اولیه همدیگه قرار بگیرند اما در مراحل بعدی یکیشون عقب بکشه خصوصیت سایتهای همسریابی نیست که شما بهش بی اعتماد بشید بلکه ممکنه در بیرون هم اتفاق بیفته یعنی امکان داره کسی به خواستگاری شما بیاد اما بعد پسندیدن شما عقب بکشه پس شما نباید اشتباه کنید و فکر کنید که با پسند اولیه همه چیز تمومه بلکه تا زمانی که عقد انجام نشده نباید اطمینان داشته باشید که ازدواج به هم نمی خوره پس اگر در مواردی که براتون خواستگار میاد  – حالا از هر طریق که می خواد باشه چه بیرون و چه اینترنت- شما باید تا قبل عقد به دیده تردید نگاه کنید و اصلا دل نبندید تا در صورت به هم خوردنش احساس شکست نکنید و همچنین احساس شرمساری پیش خواهر و مادرتون هم به شما دست نده چون وقتی بگید هنوز چیزی معلوم نیست و ممکنه نشه، در صورت عقب کشیدن طرف ، اونا نگاه بدی به شما نخواهند داشت و خجالت زده نخواهید شد

موفق باشید

عقب نشینی پسر

عقب نشینی پسر

 

سلام بسیار متشکرم از سایت خوبتون من خیلی استفاده میکنم از راهنماییهاتون. همین جند روز پیش هم به توصیه ی شما با پسری که به مدت یک و نیم ماه به قصد اشنایی برای ازدواح رابطه داشتم قطع رابطه کردم وگفتم با خانوادش بیان جلو. لازم به ذکر است که من با ایشون تو یک دانشگاه بودیم وهر دو از علاقه ی همدیگه باخبریم اما من حس کردم دارم کم کم بر خلاف قراری که با خانوادم گذاشتم وابسته میشم واسه همین دیدم که به صلاحمه قطع کنم این رابطه رو(امنحان ارشدم هم نزدیکه) البته خانواده ی اون هم خبر دارن اما میگه شرایط ازدواج رو نداره .در صورتی که به نظر من داره حالا …من سوالم اینه که: فکر میکنین حداکثر مدت زمانی که اون بخواد یک اقدام رسمی کنه چه مدته؟ وقتی ما هیچ ارتباطی با هم نداشته باشیم ایا مهر من از دلش نمیره و کم کم علاقشو به من از دست بده و اصلا دیگه جلو نیاد؟ تولدش هم نزدیکه آیا بهش تبریک بگم یا نه؟کادو بخرم واسش؟ ممنونم از راهنماییتون. من همیشه دعاتون میکنم که جوونا رو راهنمایی میکنین

جواب

سلام کار خوبی کردید که رابطه رو قطع کردید شاید بهتر باشه شما برای رسیدن به اون سر و دست نشکنید و خودتونو کوچیک نکنید بگذارید اگر قصدش جدیه با خانوادش پا پیش بگذاره. و درسته که شرایط را نداره ولی لااقل می تونه که شما رو برای خودش نشون کنه. این حداقل کاریه که میتونه بکنه برای اینکه اگر خواستگار دیگه ای برای شما آمد، خانواده شما ، شمارو مجبور به ازدواج با کس دیگری نکنن و همچنین خودش و خانوادش دستی بجنبونن و شرایط را برای یک ازدواج آسان و سریع مهیا کنن.

بنابراین پا پیش نگذاشتن شما اگر قراره به دل کندن اون از شما منجر بشه نشونه خوبی از واقعی نبودن علاقش به شماست و شما بهتر متوجه حقایق اطرافتون میشید و عاشق رو از غیر عاشق تشخیص میدید. پس نه اینکه کادو نمی دهید و تبریک نمی گویید بلکه هرگز در موردش فکر هم نکنید. اگر سراغتون هم آمد و درخواستشو مبنی بر ادامه ارتباط مطرح کرد ، کافیه همون مطلبی رو که گفتید بگید. اگر برای نشون کردن و یا یک دیدار غیر رسمی والدین با هم تمایل نشون داد و اونرو عملی کرد، شما هم به طور جد پیگیر باشید و الا به حکم عقل این راه به ترکستان ختم خواهد شد. و تجربه عملی نشون می ده کسی که کسی رو دوست داره با تردید اقدام نمی کنه و تردید نشانه تزلزل در محبت و یا عدم انگیزه واقعی برای ازدواجه

در مورد اینکه گفتید حد اکثر زمانی که بخواد اقدام کنه چقدره عرض می کنم با توجه به اینکه اون از علاقه شما خبر داره نمی شه براش مدت تعیین کرد و شاید بخواد هر وقت که شرایط مالیش جور شد جلو بیاد بنا بر این شما می تونید یه کاری کنید زودتر بیاد به اینکه یه جوری به گوشش برسونید که خواستگار دارید در این صورت اگه شما رو بخواد سریعا عکس العمل نشون می ده

در مورد اینکه می ترسید با قطع ارتباط مهرتون از دلش بره عرض می کنم اگر شما رو بخواد با قطع رابطه بیشتر دلتنگ می شه تا اینکه مهرش به شما کم بشه پس اگر دیدید که از شما دور شد معلوم می شه که چندان علاقه ای به شما نداشته خلاصه هر چه بزرگوارانه و سنگین برخورد کنید و طرفش نرید بهتره

چرا بعد ازدواج با قبلش فرق میکنه ؟

چرا بعد ازدواج با قبلش فرق میکنه ؟

 

سوال:

سلام

من همه سایت رو تقریبا نکات مهمش رو خوندم و الان خیلی گیج شدم چرا قبل از ازدواج دختر باید بر خلاف میلش به پسری که دوستش داره بی محلی کنه تا اون پسر طالب ازدواج باهاش بشه ؟ چرا بعد از ازدواج دختر باید اونقدر بیش از توانش محبت کنه یا حتی از خیانت مرد بگذره ؟ یعنی همه روحیات مردها با یک امضا برای ازدواج عوض میشه ؟ مگه زنها شخصیت ندارن از خودشون که همش باید فیلم بازی کنن ؟ نمیشه من خودم باشم و کسی منو بخواد ؟من دوست ندارم برای کسی فیلم بازی کنم و از این کار متنفرم … محبت الکی برای جلب رضایت شوهر …..بی محلی الکی برای بدست آوردن عشق ؟؟؟؟!!!!!
من دوست دارم خودم باشم آیا باید همیشه تنها بمونم بخاطر اینکه میخوام خودم باشم ؟
اگر کسی منو میخاد باید بخاطر خصوصیات منحصر بفرد من پا جلو بزاره نه بی محلی های من !!!!
پس چرا تو خارج یک مدت با هم زندگی میکنن بعد ازدواج میکنن ؟(البته من خودم شخصا به خاطر اعتقاداتم این شیوه رو قبول ندارم) ولی مگه مردای اونور با اینور ذاتشون فرق داره ؟ یا ذات مردهای ایرونی فقط اینجوریه ؟ تا بهشون محبت میکنی فکر میکنن خبریه و طاقچه بالا میزارن؟؟؟
من الان یک مدتی با یک آقایی دوستم و دوستیمون پاک بوده و داریم برای ازدواج همدیگرو میشناسیم ولی دیگه از دستش خسته شدم چون از وقتی مطمئن شده که خیلی دوستش دارم و علی رغم اینکه از نظر تحصیلی و یک سری چیزهای دیگه از من پایین تره بدم نمیاد باهاش ازدواج کنم رفتاراش عوض شد و تغییر رویه داد (چند بارم بهم گفته تو این دوره و زمونه دیگه شوهر گیر نمیاد !!!که وقتی دید خاستگار دارم دهنشو بست و نشست سرجاش )و هروقت که بهش ابراز علاقه کردم گستاخ شده البته ابراز علاقه 2 طرفه بوده و من طالب نشدم و الان هم دیگه تصمیم گرفتم که ولش کنم اصلا خیلی سرد شدم با این کاراش حالا به نظر شما اگر مردی دختری رو واقعا دوست داشته باشه و پسندیده باشه برای ازدواج و در کنارش خیلی هم مغرور و لجباز و یکدنده باشه آیا با اینکار برای ازدواج اقدام میکنه یا کلا به خاطر کل کل و غرور کاذبش میره دنبال کارش ؟ سوالم رو به بحث هم بذارید که نظر دوستانم رو هم بدونم باتشکر از سایت خوبتون

 

جواب:

سلام

علت اصلی مشکل دخترایی مثل شما اینه که دلتون از عقلتون جلوتر حرکت می کنه اخه کدوم عقلی می گه که دختر اول عاشق بشه و بعد طرف رو برای ازدواج راضی کنه عقل می گه باید برعکس عمل کرد یعنی اول اصل ازدواج مسلم بشه و بعد عاشق بشن به این صورت که به جای دوست شدن به طرف بگه اگر منو می خوای به خواستگاریت بیا و اگر اومد و خونواده ها هم موافقت کردند و ازدواج حتمی شد اونوقت می شه عاشق شد و عشق هم در این صورت ضرر نداره و لازم هم نیست که دختر بر خلاف میلش بی محلی کنه اما حالا که اشتباه رفته باید ضررش رو هم تحمل کنه

در مورد شما هم که گفتی دارید هم رو برای ازدواج می شناسید عرض می کنم اشتباه شما این بوده که رابطه شما زیاد طول کشیده و شما دلبسته شدی و توجه نکردی که این رابطه برای اشنایی است نه عشق و عاشقی و بعدشم توجه نکردی که این رابطه به معنی ازدواج نیست و ممکنه طرفت نظرش عوض بشه و تو رو نخواد و از اینا گذشته از کجا معلوم که خونواده ها موافقت کنند لذا بدون توجه به این موارد دلت خیال کرد که ازدواج مسلمه و عاشق شد و گیر افتادی

پس اگر تن به چنین رابطه ای نمی دادی هم عاشق نمی شدی و هم احترامت به جا بود و لازم نبود که منت پسر رو بکشی که برای ازدواج بیاد و هم لازم نبود که علی رغم میلت بی محلی کنی پس بدون که خودت اشتباه کردی و این راه حل رو بخاطر اشتباه خودته که باید انجام بدی

البته یه احتمال دیگه هست که ایشون از اول برای ازدواج نیومده باشه یا اینکه بعدا نظرش عوض شده باشه بخاطر اینکه اگر کسی برای ازدواج جلو بیاد وقتی می فهمه طرفش دوستش داره به جای اینکه عقب نشینی کنه بیشتر شائق می شه که برای ازدواج اقدام کنه پس احتمالا ایشون از اول هم قصد ازدواج نداشته یا اگرم داشته بعدا قصدش منتفی شده لذا من به شما توصیه می کنم که برای بیشتر سبک نشدن این رابطه رو کلا تموم کنی و دیگه از طریق رابطه به سمت ازدواج نری تا دوباره گیر نیفتی

تصور هم نکن که همه مردها بعد ازدواج روحیه شون عوض می شه و از زنشون زده می شن چون اگر علاقه بین زن و شوهر وجود داشته باشه هیچ وقت به طرفش بی محلی نمی کنه که لازم باشه طرفش محبت زیادی کنه

بعدم ما نگفتیم زنی محبت الکی به شوهرش کنه بلکه می گیم طوری رفتار کنه که اون دوست داره بخاطر اینکه نتیجه رفتار مناسب زن به خودش برخواهد گشت یعنی وقتی زنی شوهرش رو خوب تحویل می گیره اظهار علاقه مرد به زن بیشتر می شه و این اظهار علاقه زن رو راضی خواهد کرد

در مورد اینکه گفتید ما می گیم به شوهر خیانت کار محبت کنه عرض می کنم منظور ما اینه که با این کار ممکنه بتونه دل مردش رو به سمت خودش بکشه تا سمت فرد دیگه نره

اینم که نمی گیم طلاق بگیره بخاطر اینه که طلاق بیشترین خسارت رو برای زنهای مطلقه داره و بسیاریشون تا اخر عمر باید مجرد بمونن

موفق باشید

دوستیمون فقط یه دوستی اجتماعی بود !

دوستیمون فقط یه دوستی اجتماعی بود !

 

با سلام و عرض خسته نباشید

از حدودا 2 ماه پیش به علت مسائل درسی و مشترک بودن موضوع پایان نامه رابطه ام با یکی از همکلاسی های آقا بیشتر شد و به صورت تلفنی و پیامک یا در محیط دانشگاه با هم درباره مسائل درسی صحبت میکردیم ولی ایشون 2 هفته پیش مستقیما گفتن که از من خوششون میاد و پیشنهاد دوستی دادن (دوستی کامل) که من قبول نکردم و گفتم در حد دوست اجتماعی باشیم که ایشون قبول کردن و خیلی کم در حد پیامک درباره مسائل روزانه رابطمون بیشتر شد.ایشون در شهر دیگه ای زندگی میکنن و بیشتر با پیامک با هم در تماسیم اما از 4 روز پیش  پس از اینکه نتایج امتاحانا رو اعلام کردن وایشون خیلی موفق نبودن و بعد از جواب ندادن به چند تا پیام و خاموش کردن گوشی براشون ایمیل زدم که نگرانتون هستم و ایشون اینطوری جواب دادن

 

salam khanom mohandes.mer30 az inke negaranam bodi .khili khili mamnon vali haghighatesho bekhay man aslan ahle rabete o dosti nistam va aslan doste khobi vasaton nemitonam basham/va dost nadaram vabastegi beinemon pish byad va baese narahati beshe vase hamin benazaram faghat dar had hamin rabete hamkelasi behtare.etefaghe khasiam ke beinemon

nyaoftade ke bekhaim narahat bashim/mazerat.bye

بعد از این ایمیل درباره مسائل درسی اون شروع به ایمیل فرستادن کرد ولی گوشیش همچنان خاموش هست

پاسخ

از صحبت های شما معلومه که بعد از اون مدت رابطۀ معولی که با هم داشتید شما به ایشون وابسته شدی و احتمالا خواستی با قبول درخواست دوستی اجتماعی این رابطه قطع نشه. به مرور این وابستگی شما بیشتر شده و بعد از اینکه ایشون کلا رابطشو قطع کرد دوست نداشتی این اتفاق بیفته. از اون جا که معمول رابطه های خانوم ها به قصد ازدواجه و دوست ندارن مورد سوء استفاده قرار بگیرن ظاهرا شما هم با همین قصد جلو رفتی. ولی ایشون هیچ حرفی از ازدواج مطرح نکرده و همون طور که گفتی بعد از مدتی، همون رابطۀ دوستی اجتماعی رو هم به هر دلیلی قطع کردن. این کار ایشون جدای از اینکه نباید از اول درخواست دوستی کامل رو مطرح می کرد، درسته، و دلیلی هم که آورده منطقیه؛ چون بعد از مدتی که رابطه بین دختر و پسر ادامه پیدا کنه، دو طرف به هم وابسته میشن و اگه این رابطه منجر به ازدواج نشه برای اینکه همدیگه رو فراموش کنن  باید رنج زیادی رو متحمل بشن؛ مخصوصا دختر.

لذا اگه ایشون قصد  ازدواج داشت، حتما پیگیر میشد و اقدام می کرد. حالا که رفته، شما نباید از این کار ایشون ناراحت باشی و بلکه باید خدا رو هم شکر کنی که قبل از اینکه وابستگی بیشتر بشه و یا اینکه رابطه از این حدی که بوده فراتر بره، همین جا تموم شده. علاوه بر این، برای اینکه شما از این دلبستگی جدا بشی، باید همین رابطه درسی رو هم که با ایمبل اتفاق میفته رو قطع کنی و ظاهرا هر چند موضوع بایان نامتون یکیه ولی لزوم چندانی نداره گه با ایشون رابطه تو ادامه بدی. اگر هم ضروریه، این رابطه رو به حد اقل برسون و سعی کن با زودتر تموم کردن بایان نامه، به این رابطه خاتمه بدی تا رنج دل کندن از اینی که هست سختر نشه.

خیلی به همسرم شک دارم

مشاوره خانواده : خیلی به همسرم شک دارم

 

سوال:

سلام

خیلی به همسرم شک دارم همش دنبال موقعییتم که موبایل و ایمیلشو چک کنم ساعت کاری ما تا 4.5 هست ولی همسرم تا 7 و 8 می مونه همش با خودم میگم الان داره چیکار میکنه داره چت میکنه یا داره تلفنی صحبت می کنه از این فکرا دارم دیوونه میشم بعضی وقتا تصمیم می گیرم میکروفون بخرم بذارم زیر میزش ببینم چیکار میکنه ولی نمیتونم پیدا کنم خیلی مراقب تلفونشه یه بار نگاه کردم همه رو پاک میکنه هر جا میره با خودش میبره حموم هم میره یه دفعه سرک میکشه که ببینه من نگاه میکنم یا نه لطفا راهنماییم کنید

 

جواب :

سلام

شما دنبال این هستید که بفهمید شوهرتون با زن دیگه ای رابطه داره یا نه؟ من عرض می کنم فکر نکنید که اگه حقیقت رو بفهمید الزاما وضع بهتر می شه چون بر فرض که متوجه بشید اون با زن دیگه رابطه داره نتیجه اش اینه که زندگیتون به اختلاف شدید کشیده می شه یا اینکه ازش جدا می شید

شاید بگید کار درست همینه چون اگر فهمیدم شوهرم با زن دیگه رابطه داره باید ازش جدا بشم در جواب عرض می کنم یک زن تنها در صورتی باید از همسرش جدا بشه که اون مرد اهل رابطه نادرست بوده باشه و بنا هم داشته باشه که کارش رو ادامه بده اما در صورتی که اون مرد مقید و متدین باشه و سابقه رابطه خلاف رو هم نداشته باشه و ناخواسته – مثلا بخاطر شیطونی یک زن- درگیر رابطه شده باشه در این صورت زنش به جای اینکه ازش دور بشه بهتره یه کاری کنه که شوهر از اون زن کنده بشه و به سمت او برگرده

شاید بگید هرچند این طور هم باشه این مرد به درد زندگی نمی خوره من عرض می کنم در صورتی حرف شما درسته که این رابطه ناخواسته سبب خراب شدن مرد شده باشه یعنی طوری  شده باشه که اگه این رابطه تموم بشه سراغ دیگری خواهد رفت ، اما اگه خودشم قلبا ناراحت باشه به طوری که بعد قطع رابطه تصمیم نداشته باشه که رابطه برقرار کنه در این صورت می شه برای ادامه زندگی بهش اعتماد کرد

بنا بر این اگر همسر شما ادم مقیدیه و قبل ازدواج هم اهل رابطه نبوده و اگر رابطه ای در کار باشه احتمال میدید علی رغم خواست خودش در گیرش شده، در این صورت فعلا در پی کشف علت این رفتارهاش نباشید سعی کنید بوسیله بالا بردن جذابیت خودتون دلش رو به سمت خودتون بکشید تا از اون فرد احتمالی کنده بشه

در این مرحله حتی اگر مطمئن هم شدید که اون رابطه داره نباید بدونه که شما می دونید چون تا اینو نفهمیده راحت تر رهاش می کنه چون می ترسه شما بفهمید و براش شر درست بشه لذا بی سر و صدا تمومش می کنه

به همین خاطر در کنار جذب همسر گاهی هم بهش غر بزنید که چرا مخفی کاری می کنه و اگرم توجیه کرد قبول کنید اگه این کار رو بکنید اون بخاطر اینکه نفهمید رابطه اش رو تدریجا تموم می کنه

پس اگه شوهر شما اهل این حرفا نبوده و احیانا گرفتار شده با استفاده از دو عامل جذابیت و ترس او درمانش کنید

اما در صورتی که تقیدات مذهبی همسر شما ضعیفه و قبل ازدواج هم اهل رابطه بوده و حدس می زنید که اگه رابطه ای باشه ادامه دار خواهد بود در این صورت لازمه که مساله رو روشن کنید منتها قبل از اینکه خودش اعتراف کنه که رابطه داره یا اینکه دلیل قطعی محکمه پسند پیدا کنید منزل رو ترک نکنید و به دیگران هم اطلاع ندید بخاطر اینکه اگه بعدا بفهمید اشتباه کردید یا نتونید ارتباط رو ثابت کنید همین کارهای شما به ضرر شما خواهد شد چون اون می گه با این کارهات ابروی منو بردی و ممکنه طلبکار بشه و شما هم به عنوان تهمت زدن به شوهر سر افکنده بشید و دیگه کسی حرفتون رو در زمینه ارتباط نادرست شوهر قبول نکنه

برای شفاف شدن مساله می تونید قدم به قدم پیش برید در مرحله اول به وضع فعلی معترض بشید و ازش بخواید که شفاف سازی کنه و علت این رفتارهاش رو توضیح بده در این مرحله می تونید از اهرم احساسات استفاده کنید تا اونو وادار کنید که حرف بزنه و اگر جواب نداد یا توضیحش قانع کننده نبود، در مرحله بعد با بزرگترهاش مثل پدر و مادرش مطرح کنید و به عنوان اینکه کارهای مشکوک می کنه از اونا بخواهید که باهاش صحبت کنند

این دو مرحله رو انجام بدید و بر اساس نتیجه ای که به دست میاد تصمیم به ادامه کار بگیرید و اگه ندونستید چه کنید بفرمایید تا راهنماییتون کنم

موفق باشید

دوست دختر داره

مشاوره خانواده : دوست دختر داره

 

سوال:

سلام

مدت چند ماهه عقد کردیم متوجه شدم همسرم به تازگی با یه دختر دوست شده می خوام ازش جدا بشم به نظر شما کار درستیه

 

جواب :

سلام

تصور می کنم اینکه تصمیم به جدایی دارید علتش اینه که فکر می کنید همین که شوهر شما با دختری دوست شده دیگه شما رو نمی خواد و اونو جای شما توی دلش نشونده

در صورتی که اصلا این طور نیست چون پسرا در این زمینه با دخترا فرق دارن طبیعت دخترا اینه که وقتی به کسی دل می بندند کس دیگه ای رو نمی بینن و چشم و دلشون رو به روی هر پسر دیگه می بندند اما طبیعت پسرها این طور نیست اونا می تونن که به همسرشون عشق بورزند اما در عین حال با دختر دیگه هم رابطه داشته باشن
به عبارت دیگه دخترها وقتی ازدواج می کنن در دلشون رو  به روی هر پسر دیگه می بندند اما پسرها اصلا این طور نیستن و تمایلشون نسبت به دخترای دیگه از بین نمی ره علتشم اینه که دخترا عمدتا عاطفی هستن و عاطفه وحدت طلبه ولی پسرها عمدتا جنسی هستند و کشش جنسی تکثر طلبه یعنی ذاتا می تونه به چند نفر هم تمایل داشته باشه مگر اینکه ایمان به خدا تقوای الهی اونو از این کار باز داره

به همین خاطر وقتی پسر ارتباط پیدا می کنه دلیل بر این نیست که با همسرش مشکل داره یا می خواد اونو ول کنه یا جای اون بنشونه بر خلاف دختر که بیش از یک نفر کسی در دلش جا نمی گیره

پس وقتی پسر رابطه برقرار می کنه بخاطر لذت کلامی یا دیداری جنسی است اما هیچوقت نمی خواد که اونو جای همسرش قرار بده در صورتی که دختر وقتی می فهمه که شوهرش دوست دختر داره اونو به خودش قیاس می کنه و فکر می کنه همه چیز تمومه و اون پسر از او بریده و به اون دختر دل بسته

من نمی خوام بگم این کار شوهرتون درسته بلکه شرعا حرامه اما اون طور هم که شما فکر می کنید فاجعه بار نیست و این طور نیست که فکر کنید حالا که رابطه داره دیگه شما رو نمی خواد پس نباید فکر کنید همه چیز تمومه و تنها راه باقی مونده جدایی است بلکه این رابطه رو مثل گناهان جنسی دیگه از قبیل دیدن فیلم سکسی ببینید و عکس العملتون هم در این مورد هم مثل گناهان دیگه باشه و سعی کنید اونو از این کار باز دارید نه اینکه تصمیم به جدایی بگیرید چون وقتی شوهر شما اصلا قصدنداره کس دیگه ای رو جای شما قرار بده و حد اکثر اینه که قصد لذت از اونو داره همون طوری که قصد لذت جنسی از یه فیلم یا عکس رو داره ، چرا به گناهی که قصدشو نکرده باید مجازات بشه پس جدایی در این موارد مجازات برای گناهیه که انجامش نداده  چون اون اصلا قصد جایگزین کردن دیگری رو به جای شما نداره

پس بهترین کار اینه اگه می تونید این رابطه رو اثبات کنید باهاش صحبت کنید و از این کار منعش کنید و در صورتی که اثر داره از اهرم دینی استفاده کنید و اگر اثر نداره از راه تهدید به لو دادن رابطه به خانواده یا تهدید به طلاق استفاده کنید

بعد از قطع رابطه برای اینکه چنین کاری تکرار نشه سعی کنید که از همه لحاظ خصوصا رابطه زناشویی تحویلش بگیرید و بهش برسید تا زمینه رفتن سراغ غیر شما در او کم رنگ بشه و احساس نیاز به غیر شما پیدا نکنه

موفق باشید

 

چیزی ازش ندیدم اما بازم بهش شک دارم

مشاوره خانواده : چیزی ازش ندیدم اما بازم بهش شک دارم

 

سوال:

سلام

با سلام و تشكر از شما من خانمی هستم متاهل چیزی كه ازش می ترسم اینه كه در غیاب من شوهرم زن بیاره خونه من خیلی می ترسم با اینكه می دونم شوهرم مرد خوب و متعهد و با ایمانیه ولی می ترسم تا حالا سابقه ای نداشته فقط یكبار چند سال پیش دیدم كه تمامی اس ام اس هاشو پاك كرده و این تو ذهن من مونده كاش همون موقع ازش دلیل كارشو می پرسیدم
گاهی دوست دارم پیش خانوادم بمونه شوهرم تهران كار می كنه و بعضا به من اجازه می ده كه شهرمون بمونم از اینكه شوهرم تنهاست می ترسم یه چیز دیگه اینكه من و شوهرم قبل از ازدواجمون با هم دوست بودیم و رابطه فیزیكی هم داشتیم خودمون صیغه خوندیم البته ما مدت 3سال قبل از ازدواج با هم بودیم تا درس شوهرم تمام شد و كار پیدا كرد تو این مدت هم هیچ چیزی ازش ندیدم و همون موقع كه ازدواج كردیم هر دوتامون بخاطر این كارمون توبه كردیم شوهرم مرد خانوادست تحصیل كرده با ایمانه ولی وقتی ازش دور میشم می ترسم دست خودم نیست حساس شدم از بس كه می خونم مردا به زناشون خیانت می كنن می ترسم خواهش می كنم راهنماییم كنید من هم دوست دارم گاهی پیش خانوادم باشم ولی شوهرم نمی تونه خیلی مرخصی بگیره لطفا خواهش می كنم زود جوابمو بدین

 

جواب:

سلام

شما با وجود اینکه از شوهرتون چیزی ندیدید بهش شک دارید و عمده علتش هم طبق حرفای خودتون اینه که بسیار در نوشته ها می خونید که مردها به همسرشون خیانت می کنند وگرنه خودتون هم می دونید که پاک کردن اس ام اس در چند سال پیش دلیل بر چیزی نیست

در مورد خیانت مردان به زنان باید عرض کنم اولا : لازمه بدونید ما در کشورمون 17 میلیون مرد متاهل داریم و از این تعداد عده بسیار کمی شون سراغ غیر همسر می رن پس نباید بگید تعداد مردان خیانت کار زیاده ثانیا: اونا هم که سراغ غیر همسر می رن معمولا بی علت نیست و یه مشکلی دارن مثل اینکه همسرشون ارضاشون نمی کنه یا اینکه خودشون ناتوانی جنسی دارن یا اینکه هرزه هستند و اهل ارتباط با زنها و دخترهای نامحرمند یا اینکه اهل دیدن فیلم و عکس مستهجن و ماهواره و چشم چرانی هستند که در نتیجه به رابطه حرام کشیده می شن و…

پس وقتی کسی هیچ کدوم اینا رو نداره دلیلی نداره که سراغ غیر همسر بره البته نمی گم احتمالش منتفی است و غیر ممکنه چنین کاری رو بکنه اما عرض من اینه که وقتی دلیلی نیست نباید به احتمال خیانت توجه کرد، وگرنه مثل کسی می شه که همه احتیاطها رو کرده اما بازم می ترسه که بچه اش رو به مدرسه بفرسته بخاطر اینکه نکنه زیر ماشین بره یا خطر دیگری اونو تهدید کنه، یا اینکه همه نوع لباس گرم پوشیده اما بازم در زمستون می ترسه سرما بخوره و از منزل بیرون نمیاد یا اینکه با وجودی که احتیاط می کنه از خیابون عبور نمی کنه چون می ترسه که ماشین بهش بزنه یا اینکه علی رغم اینکه احتیاط می کنه بخاطر اینکه می ترسه تصادف کنه اصلا رانندگی نمی کنه

پس می بینید اگر قرار باشه ادم به صرف اینکه احتمال خطر هست، بترسه، باید زندگیش رو تعطیل کنه و حتی ازدواج هم نکنه بخاطر اینکه احتمال خیانت نسبت به همسر هیچوقت به صفر نمی رسه پس کسی که از احتمال ضعیف بی دلیل هم می ترسه باید دور ازدواج رو هم خط بکشه

نتیجه اینکه: احتیاط شرط عقله و اگر انسان دلیلی بر خطر دید باید بهش توجه کنه ولی اگر دلیلی نبود عقل می گه که بدون ترس اقدام کن وگرنه باید اصل کار رو تعطیل کنی

در این مورد خاص هم که شما می ترسید شوهرتون خیانت کنه عقل می گه اگر دلیلی بر این مطلب دارید بهش توجه و پیگیری کنید اما اگر دلیلی ندارید و صرفا احتمال می دید بی خودی زندگیتون رو با یک احتمال بی پایه خراب نکنید و با ترستون خوشی زندگی رو به تلخ کامی مبدل نکنید

و اینم بدونید که اگر همین طور ادامه بدید و هی بترسید اون قدر توهمات بر شما غلبه می کنه که بدبینی به همسر در رفتار و گفتارتون با همسر نمود پیدا خواهد کرد و یواش یواش اون می فهمه که بهش شک دارید و سر کوچکترین چیز با هم دعواتون می شه و تدریجا دلاتون از هم دور می شه و بعد یه مدت می بینید که با دست خودتون زندگیتون رو نابود کرده اید پس جا داره که تا زندگیتون نابود نشده از توهم خیانت همسر دست بردارید

موفق باشید

از یه دختر حمایت می کنه

مشاوره خانواده : از یه دختر حمایت می کنه

 

سوال:

سلام

من و نامزدم 8سال باهم دوست بودیم وهمدیگر را خیلی دوست داریم مشکلی که هست از زمان دوستیمون همسرم با دختری آشنا شد که خانواده درست نداشت و همسرم او را کاملا حمایت میکند و مواظب اون دختر است ولی علاقه و دوست داشتنی بهش ندارد ولی دختره خیلی او را دوست دارد و میدونه که من و همسرم چقدر بهم وابسته ایم دختره به تازگی عقد کرده ولی هنوز با همسرم رابطه داره و من از این موضوع خیلی عذاب میکشم هرچی به همسرم میگم رابطه قطع بکنه میگه نمیتونم پشت اش خالی بکنم و حمایتش نکنم به من میگه بی خیالش شم و به فکر نکنم اصلا همچین دختری وجود دارد که اعصابم بهم نریزد ولی من نمیتونم چیکارکنم با دعوا وقهر و ابراز محبت همه جوره صحبت کردم ولی فایده ای نداشته همسرم میگه دلیلی نداره چون ازدواج کرده دیگه حمایتش نکنه تورو خدا کمکم کنید ما همدیگر را خیلی دوست داریم وهیچ مشکلی به غیر از این نداریم

 

جواب:

سلام

اگر همسر شما بهش علاقه نداره و فقط بهش کمک می کنه دلیلی نداره که شما نگران باشید اینم که می گید اون دختر همسر شما رو دوست داره در صورتی که علاقه اش بخاطر این باشه که حمایت کننده اوست اشکالی نداره خصوصا که اون دختر الان ازدواج کرده و دلش رو به همسرش داده چون معمول زنها علاقه همسرانه به بیشتر از یک نفر پیدا نمی کنند پس اگر اون دختر به شوهر شما علاقه همسرانه داشت دل به کس دیگه نمی داد و همسرش نمی شد در نتیجه نگرانی شما الان باید کمتر از قبل ازدواجش باشه یعنی اگر اون دختر تا قبل ازدواج با همسر شما ارتباط نادرستی نداشته احتمال ایجاد این رابطه بعد ازدواجش بسیار کمتره

البته تمام این حرفها در صورتیه که بین شوهر شما و اون دختر هیچ رابطه نادرستی حتی نگاه و صحبت گناه الود نباشه ولی اگر نگاه و صحبت گناه الود داشته باشن احتمال اینکه حتی به رابطه بدنی کشیده بشه هست پس اگر شوهر شما اهل این نوع رفتارها نیست بدونید که نگرانی شما خصوصا با توجه به این که اون دختر ازدواج کرده بی جا است

البته برای اینکه خیالتون راحت بشه کارهایی می تونید بکنید مثل اینکه به همسرتون بگید : تمام ارتباط هاش رو با اون دختر شفاف کنه و علنی انجام بده تا در معرض تهمت قرار نگیره یعنی ابایی نداشته باشه که دیگران خصوصا شما و همسر اون دختر بدونند که رابطه این دو نفر در چه زمانهایی و به چه صورته و محتوای ملاقاتها هم معلوم باشه که چه چیز گفته می شه

یا اینکه ازش بخواید خودش رابطه مستقیم با اون دختر نداشته باشه و این ارتباط رو از طریق شما انجام بده به این معنی که اون دختر نیازهاش رو به شما بگه و شما هم به اطلاع شوهر تون برسونید و نتیجه رو هم شما به اون دختر بگید و اگر نمی شه بعض اوقات این کار رو به شما واگذار کنه

موفق باشید