واکنش شما به چالش هایی که در زندگی با آن رو به رو می شوید چیست؟ به تلاشتان ادامه می دهید و با مشکلات رو به رو می شوید یا به سرعت دست می کشید؟ خودکارآمدی یا اعتماد به توانایی های خود جهت رو به رو شدن با موقعیت های گوناگون، نه تنها در چگونگی احساس فرد نسبت به خود بلکه در دستیابی موفقیت آمیز اهداف در زندگی نقش مهمی ایفا می کند. خودکارآمدی اشاره به ایمان کلی شما به کسب موفقیت در زندگی دارد اما انواع اختصاصی تری نیز دارد مانند خودکارآمدی در تحصیل، ورزش، سلامت و… گرچه این ویژگی حس ارزشمندی و اعتبار به عنوان یک انسان را در خود دارد اما با عزت نفس یا اعتماد به نفس متفاوت است.

اعنماد به نفس واژه ای غیر قابل توصیف است که اشاره به قدرت باور فرد دارد، اما دقیقا معلوم نیست این باور راجع به چیست؛ خودکارآمدی به معنای اعتقاد به توانمندی های خود است که می تواند منجر به کسب دستاوردهایی در زندگی شود.

بندورا، ۱۹۹۷

خودکارآمدی در نظریه بندورا

این ویژگی از دل تحقیقات بندورا ایجاد و رشد کرد و مفهومی کلیدی در نظریه اوست. نظریه بندورا به تأثیرخودکارآمدی، یادگیری مشاهده ای و تجربیات اجتماعی در رشد شخصیت تأکید دارد. طبق نظر بندورا دیدگاه، توانایی ها و مهارت های شناختی افراد، سیستم خود (self) فرد را تشکیل می دهند، این سیستم در چگونگی دریافت و پاسخ به موقعیت های گوناگون نقش مهمی دارد. خودکارآمدی بخش قابل توجهی از این سیستم است. او این ویژگی را اینگونه توصیف می کند “باور به توانایی های خود جهت سازماندهی و اجرای عملکرد فرد در موقعیت های گوناگون”.

از زمانی که مقاله بندورا تحت عنوان “خودکارآمدی: به سمت نظریه یکپارچه سازی تغییر رفتاری” در سال ۱۹۷۷ به چاپ رسید تا کنون خودکارآمدی یکی از بیشترین موضوعاتی بوده که در حوزه روانشناسی مورد مطالعه قرار گرفته است. طبق گفته بندروا دلیل این مورد توجه قرار گرفتن را می توان تأثیر این ویژگی بر هر چیزی از شخصیت گرفته تا رفتار و انگیزش دانست. اعتماد به توانمندی های خود در کسب موفقیت در چگونگی تفکر، عملکرد و احساس فرد نسبت به خود و جایگاهش در این دنیا تأثیر گذار است. بندورا همچنین نشان داد خودکارآمدی می تواند نحوه کاربرد راهکارهای مقابله ای در زمان مواجهه با استرس و چالش را تغییر دهد و بر میزان تلاش فرد برای دستیابی به اهدافش و مدت زمانی که هدف را پیگیری می کند نیز مؤثر است.

منابع خودکارآمدی

چگونه خودکارآمدی ایجاد می شود؟ این باورها از کودکی در مواجه با تنوعی از تجربیات، تکالیف و موقعیت های مختلف در کودک شکل می گیرد. لازم به ذکر است که رشد خودکارآمدی در فرد متوقف نشده و در طول زندگی از طریق کسب دانش، مهارت و تجربیات جدید ادامه میابد. طبق نظر بندورا چهار منبع خودکارامدی وجود دارد:

تجارب موفقیت آمیز:

به تجربه هایی گفته می شود که در مواجهه با چالش هایی موفقیت آمیز زندگی بدست می آیند. بندورا معتقد است این تجارب یکی از بهترین منابع افزایش خودکارآمدی در فرد است و تجربه عدم موفقیت و ناکامی نیز باعث تحلیل این ویژگی می شود.

تجارب نیابتی:

به داشتن الگو ونمونه ای موفق در زندگی گفته می شود که با مشاهده سطح سالمی از خودکارآمدی در این الگو، ما نیز میزانی از این باورهای مثبت راجع به خود را کسب می کنیم. بندورا معتقد است با مشاهده افرادی مانند خود که با تلاش بسیار به موفقیت می رسند این باور در ما نیز تقویت می شود که ما نیز توانایی های لازم برای پیشرفت را دارا هستیم.

تشویق کلامی:

عامل تشویق کلامی اشاره به چگونگی تأثیرمثبت گفتار و کلام ما بر خودکارآمدی دیگران دارد. وقتی به یک کودک گفته می شود تو از پس هر چالش و مشکلی بر خواهی آمد این گفته شما در او انگیزه ایجاد خواهد کرد. دریافت ترغیب کلامی از دیگران به شما کمک می کند تردید را از خود دور ساخته و در عوض تمام تلاش خود را برای انجام کار مورد نظر بکار ببرید.

پاسخ های روانشناختی:

به اهمیت سلامت کلی و بهزیستی فرد در رشد و حفظ خودکارآمدی اشاره دارد. منظور از بهزیستی حالت های عاطفی و هیجانی، واکنش های فیزیکی و سطح استرس فرد است. فردی که هنگام صحبت کردن در جمع دچار استرس می شود حس خوشایندی نسبت به توانایی های خود ندارد و تأثیر منفی روی خودکارآمدی وی دارد. بندورا خاطر نشان کرد شدت واکنش های هیجانی و فیزیکی افرد مهم نیست بلکه چیزی که از اهمیت بسیار برخوردار است، نحوه دریافت و تفسیر وقایع می باشد.

توجه به حالت های روانی و بهزیستی هیجانی خود و فرزندانتان تکه ای حیاتی از پازل خودکارآمدی است.

خودکارآمدی و استرس، اضطراب و افسردگی

شاید باورتان نشود اما خودکارآمدی می تواند در مدیریت استرس و رهایی از نشانه های اضطراب و افسردگی مؤثر واقع شود و در واقع از فرد در برابر اختلال های اضطرابی و افسردگی محافظت می کند. محققان به بررسی این ویژِگی و پیشرفت تحصیلی پرداختند، آنها دریافتند حتی زمانی که دانشجویان با استرس رو به رو بودند خودکارآمدی به آنها کمک کرد تا نمرات بالایی کسب کرده و موفق شوند. در مادرانی که تازه صاحب فرزند شده اند نیز خودکارآمدی به آنها در تطبیق با شرایط و استرسورهای جدید کمک کرده و یکی از عواملیست که در برابر افسردگی پس از زایمان از آنها محافظت می کند. کارآفرینان گروه دیگری هستند که خودکارامدی بالا در آنها نه تنها در کاهش نشانه های افسردگی بلکه در افزایش رضایت شغلی کمک کننده است.

بندورا نیز به ارتباط بین خودکارآمدی و اضطراب اشاره و خاطر نشان کرد که افرادی که خودکارآمدی پایینی دارند بر این باورند که قادر به کنترل شرایط و تهدید های احتمالی نخواهند بود و منجر به افزایش اضطراب در آنها می شود. درنتیجه این اتفاق دور معیوبی ایجاد خواهد کرد. خودکارآمدی پایین منجربه اضطراب و رفتارهای اجتنابی بیشتر شده که خود باعث احساس ناکارآمدی و در نتیجه فرصت و موفقیت کمتر در مقابله با نگرانی و پریشانی در فرد می شود و همین عدم موفقیت در مقابله با اضطراب مجددا باعث کاهش خودکارآمدی و ادامه این چرخه معیوب در فرد خواهد شد.