اسکیزوفرنی در کودکان
اسکیزوفرنی در کودکان
اسکیزوفرنی کودکی یک اختلال نادر است و به نظر نمیرسد که موجودیت تشخیصی جدای از اتیسم نوزادی داشته باشد. مطالعات پیگیری نشان میدهد که حتی در خلال سالهای مدرسه ابتدایی کودکان دارای اوتیسم نوزادی از نوجوانای دارای اسکیزوفرنی قابل تشخیص هستند. تفاوت عمده بین این دو گروه این است که کودکان اوتیستیک معاینه بالینی، توهمات شنیداری یا دیداری یا هذیان ندارند. در حالی که کودکان اسکیزوفرنی این نشانهها را تجربه میکنند. نسبتا تحقیقات کمی در زمینه داروهای روان گردان بر روی کودکان اسکیزوفرنی در دوره قبل از بلوغ وجود دارد. اگر چه، در اولین تحقیقات مربوط به اوتیسم و سایکوز شکی وجود نداشت، اما این موجودیت به طور جداگانه بررسی نشده است. بر اساس پیشینه مربوط به نوجوانان و بزرگسالان، نورولپتیک هایی که بیشتر تحریک کننده هستند معمولاً ترجیح داده می شوند. اینکه داروها واقعا توهمات، هذیانها، و اختلال تفکر را در کودکان اسکیزوفرنی قبل از دوره بلوغ متوقف می سازند مدرکی وجود ندارد، و مواردی از شکست دارویی گزارش شده است. در درمان این اختلال با داروهای روان گردان، همان احتیاطها و رهنمودهای کنترل بالینی مربوط به اوتیسم کاربرد دارد.
نوجوانان
مطالعات روش شناختی دقیق کمی در زمینه اثر بخشی داروهای نورولپتیک برای درمان اسکیزوفرنی در نوجوانان وجود دارد. یکی از مطالعات انجام شده توسط پول، بلوم، میلکی، رونیگر و گالانت نشان داد که هالدول و لوکزیتان در کنترل نشانههای سایکوتیک موثرتر از داورنما بود. همین طور، ریل موتو، اریکسون، یلین، هوب وود و گرین برگ نوجوانانی که ملاریل و ناوان دریافت می کردند مطالعه کردند و دریافتند که درمان با هر یک از داروها با کاهش اضطراب، تنش، تهییج، و توهم، و تا حد متوسطی آشفتگی شناختی همراه بود. متاسفانه با وجود کاهش نشانهها، نوجوانان همچنان کاملا آسیب دیده بودند و تا پایان مطالعه، تنها نیمی بهبود یافتند. مزاحمت خاصی که مشاهده شد، خواب آلودگی ناشی از دارو بود که نه تنها برای ملاریل بلکه برای ناوان نیز که حداقل برای بزرگسالان نورولپتیک کمتر خمودگی زاست مشاهده شد. در نوجوانی، عوارض ناخواسته داروی نورولپتیک باید در مقابل شدت اختلال روانپزشکی ارزیابی شود. برای مثال، آسیب جزئی در عملکرد هوشی در بیماری که توهمات و هذیان هایی را که تجربه میکند و بجز اینکه با داروی نورولپتیک درمان شود باید در موسسه نگهداری شود و ارتباط بالینی ندارد. کنترل سایکوزهای حاد نگرانیهایی کمی را درباره نورولپتیک ها ایجاد میکند. بیشتر عوارض جانبی آنها منحصر به خود و برگشت پذیرند یا، در موارد نشانگان خارج هرمی با داروهای آنتی کولینرژیک قابل درمان هستند.
مشکل بالینی عمده برای نوجوانانی است که به درمان های مزمن یا بلند مدت نیاز دارند. متاسفانه، یافته های یک مطالعه حاکی است که نوجوانان اسکیزوفرنی پاسخ ضعیفی می دهند. علاوه بر این، درمان بلند مدت نورولپتیک ممکن است موجب دیسکینزی تاخیری در بعضی از بیماران شود و همچنین تغییراتی را در ترشحات هورمونی و آسیبی را در عملکرد شناختی ایجاد کند. در حال حاضر استفاده بلند مدت از درمان نورولپتیک باید به طور دقیق مورد ملاحظه قرار گیرد. اگر اختلال نوجوانی از طریق دارو به طور قابل ملاحظه ای بهبود یابد، تنها مساله ممکن است آن باشد که سعی شود مقدار داروی مصرفی را در پایین ترین سطح نگه داشت و هر گاه که ممکن باشد از داروهایی که در مقادیر کم دارای قدرت زیاد هستند استفاده کرد. ظهور عوارص جانبی جدی معمولا قطع دارو و توجه به سایر رویکردهای درمان را ضروری میسازد. در موارد اسکیزوفرنی، مداخله اجتماعی و شغلی از جنبههای مهم درمان است و تنها تکیه بر دارودرمانی احتمالا موثر نیفتد.