راهکارهایی برای رهایی از توقع و انتظارات بی جا از دیگران
نظرات و انتظارات ما از دیگران طیف وسیعی از اعمال و رفتارها را در بر میگیرد. اما گاهی اوقات، انتظارات بیش از حدی داریم که از سوی دیگران برآورده شود. این مسئله میتواند منجر به آشفتگی و اندوه دورههایی در زندگی ما شود و باعث محدود شدن روابط اجتماعی و شکستن دوستیها شود. برای اینکه از توقعات بی جا نسبت به دیگران رهایی یابیم، بهتر است راهکارهایی را در نظر بگیریم که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد.
۱. پذیرش واقعیت
اولین قدم برای رهایی از توقعات بی جا نسبت به دیگران، پذیرش واقعیت است. باید به این نکته توجه داشت که هر فردی دارای زندگی، تجربه و نگرش متفاوتی است و احتمال دارد که گاهی اوقات نتواند انتظارات ما را برآورده کند. پذیرش این واقعیت و درک این موضوع که دیگران نمیتوانند همیشه به انتظارات ما پاسخ مناسب بدهند، میتواند ما را از روابط سرشکن و دوستیهای شکستنی حفظ کند.
۲. بهبود خودآگاهی
واقعیت این است که انتظارات بیش از حد از دیگران، در واقع نشان از ضعف خودآگاهی و عدم توجه به نیازهای واقعی خود است. برای رهایی از این الگوی منفی، باید به خودآگاهی و توجه به نیازها و خواستههای واقعی خود اهمیت دهیم. این کار میتواند باعث ارائه انتظارات منطقیتر و برآوردهپذیرتر به دیگران شود.
۳. تغییر نگرش
گاهی اوقات انتظارات بیش از حد نسبت به دیگران بر اساس نگرش منفی ما نسبت به خودمان استوار است. ممکن است احساس کنیم که دیگران باید ما را تایید کنند یا نیازهای ما را بخشیده باشند. برای رهایی از این نگرش منفی، باید سعی کنیم به این موضوع فکر نکنیم که همه چیز در مورد ما است و دیگران باید تحت وقفه ما باشند.
۴. ارتقای همبستگی
یکی از دلایل انتظارات بیش از حد از دیگران، عدم وجود همبستگی و احساس نادرست ما از خود و دیگران است. برای رهایی از این مشکل، باید سعی کنیم درک بهتری از نیازها، مشکلات و موضوعاتی که به درک وجود دیگران در زندگی خود داریم، پیدا کنیم. با ارتقای همبستگی و درک بهتر موضوعات، میتوان تا حدی از انتظارات بیش از حد در روابط با دیگران رهایی یافت.
۵. تمرین مهارتهای ارتباطی
یکی دیگر از عوامل مهم در رهایی از توقعات بیش از حد نسبت به دیگران، مهارتهای ارتباطی است. با تمرین مهارتهای ارتباطی، میتوان به طور موثرتر و متعادلتر نیازها و خواستههای خود را به دیگران ابراز کرد و از انتظارات بیش از حد جلوگیری کرد.
۶. تنظیم انتظارات
گاهی اوقات، انتظارات بیش از حد برای رفتارهایی از دیگران داریم که در واقع غیرمنطقی و بیش از حد است. برای رهایی از این الگو، باید سعی کنیم انتظارات خود را به نحوی تنظیم کنیم که با قابلیت واقع بینی و برآوردهپذیر بودن مطابقت داشته باشد.
در نهایت، لازم است به این نکته توجه داشت که هیچکس نمیتواند تمام نیازها و خواستههای ما را برآورده کند و هر فرد و موقعیتی دارای مشکلات و محدودیتهای خود است. بنابراین، رهایی از توقعات بیش از حد از دیگران به ما کمک میکند تا روابط خود را با دیگران بهبود داده و بهترین نحو ممکن از زندگی لذت ببریم.
توقع و انتظارات بی جا از دیگران چه آسیبی به ما می رساند؟
انسانها به طور طبیعی هیجانات، احساسات و توقعاتی را در دل خود نهادینه میکنند که از آنها به عنوان نتیجهای برای رفتارهایشان انتظار میروند. اما بسیاری از ما به علت کمتوجهی و ناشی بودن توقعات خود از دیگران، گاهی اوقات با انتظارات بی جا در مقابل دیگران مواجه میشویم که میتواند به آسیبهایی مانند افسردگی، تنشهای اجتماعی و از دست دادن روابط دوستانه منجر شود.
توقع بی جا، یک احساس قوی است که باعث میشود انسانها به دیگران، رفتارها، حرکات و حتی پاسخهای مورد انتظار خود متعهد شوند. ممکن است این انتظارات در مورد واکنشهای مثبت یا منفی شخصیتی در دیگران، وضعیت مالی یا حتی امور شخصی آنها باشد. این انتظارات معمولاً با استفاده از تجربههای گذشته و نظرات نزدیکان به انسان شکل میگیرند. این استدلال به نظر میرسد که توقعات بیش از حد، توانایی ما در تصمیمگیری و تحلیل موقعیت را محدود میکند و میتواند به بیشتر دلایل، به ما آسیب برساند.
یکی از آسیبهایی که این انتظارات بی جا به ما وارد میکنند، ایجاد تنشهای اجتماعی و ناسازگاری با اطرافیان است. زمانی که انتظارات ما از دیگران بیشتر از حد معمول است، شاید موقعیت حقیقی منطبق بر آنچه که تصور میکنیم نباشد. به عنوان مثال، شخصی که از دوستش انتظار دارد همواره تماس با او داشته باشد ولی دوستش انتظار او را ندارد، احساس درمانده و ناشی از عدم درک دیگران میکند که میتواند با مرور زمان به تنشها و ناسازگاریهای اجتماعی منجر شود.
همچنین، انتظارات بی جا باعث بروز افسردگی در افراد میشود. تصور وجود داشتن چیزی که به آن نیاز داریم ولی زندگی ما آن را برایمان فراهم نمیکند، باعث افسردگی و نارضایتی میشود. مثلاً فرض کنید فردی از همکارش انتظار دارد با او همکاری کند ولی او این انتظار را نداشته باشد، ممکن است فرد تصور کند که بیارزش و مورد توجه نیست و از حس خودش در مقابل دیگران خودداری کند، که این میتواند به افسردگی و نارضایتی منجر شود.
با این حال، توقعات بی جا را نباید به طور مطلق منتقل کرد. این توقعات میتوانند به عنوان نتیجهای از سیاستهای برنامه ریزی شده و راهبردهای مناسب ایجاد شوند که به انسان شکافی مناسب بین واقعیت و تصوری از جهان اطراف ایجاد نمیکند و باعث فشارهای ذهنی نمیشود. به این ترتیب، توقعات ما برای رسیدن به چیزی که درونمان برای خود هم ایجاد کردهایم راحتتر میتواند توسعه یابد.
در نتیجه، باید به یاد داشت که انتظارات بی جا میتوانند به ما آسیب برانگیزنده باشند و لازم است که با شناخت واقعیتهای دنیای اطرافمان و تحلیل موقعیتهای مختلف، از ساختن انتظارات بیش از حد پرهیز کنیم. همچنین، باید به تجربه و مهارتهای مناسب در روابط اجتماعی مجهز شویم تا بتوانیم بهتر درک و مدیریت انتظارات خود و بقیه دیگران باشیم و آسیبهای ناشی از توقعات بی جا را کاهش دهیم. در نهایت، باید به یاد داشته باشیم که دیگران و دنیای اطرافمان نه به دلیل تامین تمامی انتظارات ما وجود دارند، بلکه به عنوان همراهان و همتیمیهای صمیمانه میتوانند با ما در مسیرهای زندگی همراهی کنند و این یک عامل مهم در رسیدن به خوشبختی و رضایت در زندگی است.
توقع داشتن در روانشناسی چگونه تعریف میشود؟
توقع یکی از مفاهیم مهم و پرکاربرد در روانشناسی است که در مورد آن میتوان مطالعههای بسیاری انجام داد. در اصل، توقع به معنای یک انتظار و پیشبینی در مورد ما حول و حوش است. از مادران که مدام توقع دارند کودکانشان خوب رفتار کنند گرفته تا رئیسان که از کارکنانشان انتظار دارند به طور مداوم عملکرد بالا داشته باشند، همه افراد در طول زندگی خود با مفهوم توقع آشنا هستند. اما در روانشناسی، توقع به صورت یک الگوی روانی به تحلیل میشود که تأثیر بسیار بزرگی بر روی رفتار افراد دارد.
توقع ها در روانشناسی به دو دسته تقسیم میشوند، توقع های خود (self-expectation) و توقع های از دیگران (other-expectation). توقع های خود به معنای انتظاراتی هستند که افراد از خودشان دارند. مثلاً اینکه فردی انتظار دارد در زندگی خود موفق باشد و در زمینه های مختلفی از جمله شغل، عشق، خانواده و موارد دیگر به خواستههای خود برسد. از طرف دیگر، توقع های از دیگران به معنای انتظاراتی است که فرد از دیگران در مورد خودش دارد. به عنوان مثال، فردی انتظار دارد که دوستانش به او احترام بگذارند و خانواده اش او را قبول کنند.
توقع ها در زندگی ما اثرات گستردهای دارند و میتوانند روی رفتار، احساسات و حتی سلامت عمومی ما تأثیر بگذارند. توقع های مثبت میتوانند به ما انگیزه و تشویق بدهند و در صورت مواجهه با موفقیت، رضایت و اعتماد به نفس ما را افزایش دهند. از طرف دیگر، توقع های منفی میتوانند عوارض جانبی ناخواسته را به همراه داشته باشند. مثلاً فردی که انتظار دارد توسط دیگران مورد تحسین و توجه قرار گیرد، ممکن است در صورت نتوانستن به این توقع پاسخ دهد، احساس عدم ارزشی و افسردگی کند. همچنین، توقع های زیاد و نامتناسب در برابر کودکان و موافقت به همه درخواست های آن ها ممکن است منجر به بروز مشکلات رفتاری و ناتوانی در مدیریت هویت شخصیتی شود.
اما توقعات بالا بردن و کمک به دیگران به اندازه صحیح در برابر آن ها میتواند به تعادل و باور به نفس کمک کند. توقع های گوناگونی با محیط های مختلف مانند سایر افراد، وظایف و اهداف مرتبط هستند و در نتیجه اصلاح و تصحیح آن ها میتواند در مسیر بهترگشتن آن ها و پرورش روحیه و اعتماد به نفس آن ها کمک کند.
در نهایت، مهم است که به ویژگی های خاص و ساختار توقعات خودمان آشنا شویم و سعی کنیم تغییرات موضعی در توقعات داشته باشیم. میتوان از روش های مختلفی مانند تغییر طرز تفکر، تصحیح و بهبود تصویر خود، مشاوره و تمرینات روانشناختی استفاده کرد تا به موفقیت و رضایت الزامی برای حقوق و توانایی شخصیتمان دست پیدا کنیم.
چگونه انتظار بیش از حد از دیگران را به انتظاری معقول تبدیل کنیم؟
زندگی انسان همواره با انتظاراتی پر از امید و آرزوها پر شده است. انتظارات می تواند احساس موفقیت و خوشبختی به فرد بدهد اما اگر به طور نا متعادل و بیش از حد باشد، ممکن است به ایجاد تنشها و ناراحتی در روابط انسانی منجر شود. در این مقاله به بررسی راهکارها برای تبدیل انتظارات بیش از حد به انتظارات معقول می پردازیم.
اولین گام برای تبدیل انتظارات بیش از حد به انتظارات معقول، درک این موضوع است که همه انسانها دارای مشکلات و نقاط ضعف خود هستند و هیچ کس کامل نیست. انتظار کردن از دیگران که همواره درست و به موقع عمل کنند و همیشه حرف و حال خوبی داشته باشند، غیر واقعی است و ممکن است باعث دلسردی و سرخوردگی شما شود. به جای اینکه به بیش از حد از دیگران انتظار داشته باشید، سعی کنید این انتظارات را به چالشی برای خود کنید و به جای آن، قبل از انتظار داشتن از دیگران، از خودتان انتظار داشته باشید.
دومین راهکار برای تبدیل انتظارات غیر واقعی به انتظارات معقول، ارتباط برقرار کردن با دیگران و صحبت کردن با آنها در مورد انتظاراتتان است. ممکن است اغلب انتظار دارید که بدون اینکه حرفی بزنید، دیگران بتوانند نیازها و انتظارات شما را بخوانند و برآورده کنند. اما واقعیت این است که دیگران نمی توانند به روحیات و پنهانیتان برسند و بدون اینکه شما با آنها در مورد انتظاراتتان صحبت کنید، نمی توانند به شما کمک کنند. بنابراین صحبت کردن با دیگران و ارایه یک توضیح واضح و درست از انتظاراتتان، می تواند موجب رفع ابهامات و تبدیل انتظارات بیش از حد به انتظارات معقول شود.
سومین راهکار، تمرکز بر روی همین لحظه است. گاهی اوقات بیش از حد انتظار داشتن از دیگران، ناشی از برگردهای گذشته است. احساس موفقیت و خوشبختی در گذشته می تواند باعث افزایش انتظارات در آینده شما شود. بنابراین به جای فکر کردن در مورد آینده و انتظاراتتان، سعی کنید به لحظههای حالتان توجه کنید و از زندگی برای هر ثانیه لذت ببرید.
در نهایت، حمایت از خود در مواجهه با انتظارات بیش از حد می تواند موثر باشد. باید به خودتان یادآوری کنید که بیش از حد انتظار داشتن از دیگران، یک معضل شخصیتی است و بایستی سعی کنید به جای اینکه انتظار داشته باشید دیگران تغییر کنند، خودتان را تغییر دهید. به خودتان اجازه دهید انسانی باشید که می توانید انتظارات معقولی داشته باشید اما به شخصیت خود فشاری نیفرانید و همچنان مواظب خودتان باشید.
در کل، انتظار داشتن از دیگران برای رسیدن به خواستههای شخصیتی ممکن است بسیار مهم و ضروری به نظر برسد اما همانطور که میدانیم، تعادل در هر زمینه ای ضروری است. بنابراین سعی کنید همیشه انتظاراتتان را در مرزهای معقول به حداقل برسانید و به این نکته توجه کنید که انسان ها کامل نیستند و هر کسی حق دارد که با نقاط ضعف خود زندگی کند.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.