از «والدین هلیکوپتری» چه می دانید؟!
از والدین هلیکوپتری یا همان والدین با استعداد و حمایت کننده، به آن دسته از والدین اطلاق می شود که در رشد و تربیت فرزندان خود، بسیار محافظه کار و دقیق هستند. آنها در تمامی جوانب زندگی فرزندانشان، از تحصیلات و کارآگاهی تا رفتارها و سلامت، بسیار دخیل و مراقب هستند. این نوع والدین به دلیل علاقه و همراهی فراوان به بچه هایشان، ممکن است عاطفی و بیش از حد محافظه کار به نظر برسند و به آنها نام “والدین هلیکوپتری” داده شده است. آنها به دلیل تجربه و دانش بیشتر، ممکن است به جلوگیری از خطرات و تصمیمات نادرست فرزندانشان علاقه مند باشند. اما برخی از افراد معتقدند که این سبک تربیت ممکن است باعث دست و پا زدن وابستگی فرزندان به والدین شود و آنها نتوانند از خودشان مستقل شوند. هر چند که موانع و محدودیت هایی وجود دارد، اما در نهایت این والدین عاشق و مهربان هستند و می خواهند بهترین زندگی را برای فرزندانشان فراهم کنند.
حتما شما هم با دیدن عبارت «والدین هلیکوپتری» تعجب کردید. اما با یک جست و جوی ساده در اینترنت متوجه خواهید شد که والدین هلیکوپتری وجود دارند!
این والدین دقیقا چه ویژگیهایی دارند و چرا به آنها این لقب را داده اند؟ والدین هلیکوپتری به والدینی گفته میشود که مدام در حال مراقبت کردن از تمام چیزهایی اند که با فرزندشان مرتبط است. آنها از نوع لباس پوشیدن فرزندشان گرفته تا تصمیماتی که در زندگی میگیرد را کنترل میکنند. دلیل این که به آنها هلیکوپتری گفته میشود نیز همین است. آنها مانند یک هلیکوپتر همه زندگی فرزندشان را از بالا زیر نظر گرفته و کوچک ترین رفتار و حرکت او نیز از نظرشان دور نمیماند.
یکی از دلایلی که باعث میشود والدین در مقابل فرزندشان این گونه رفتار کنند، فرهنگ رقابتی حاکم بر جامعه است. همه افراد میخواهند در رقابت خوب بودن نفر اول باشند! بسیاری از والدین معتقد اند که در هیچ یک از وظایف شان کوتاهی نکرده و تا جایی که توانسته اند برای فرزندشان پدر یا مادر خوبی بوده اند. اما متاسفانه این تلاش بیش از اندازه برای خوب بودن، نه تنها مفید نیست، بلکه زیانهای بسیاری دارد.
برای مثال، دو نوع از والدین را تصور کنید: یکی، پدر یا مادری که هر وقت فرزند اش درخواست کمک دارد و یا واقعا نمیداند که چه باید بکند، او را در انجام تکالیف مدرسه اش کمک میکند، و دیگری، پدر یا مادری که هر شب ساعتها کنار میز فرزند اش میماند و در مرحله به مرحله تکالیف اش او را راهنمایی میکند. این دو نوع والدین بسیار با هم متفاوت اند.
در مثالی که عنوان شد، والدین دوم دقیقا همان والدین هلیکوپتری هستند. والدینی که رفتارشان در طولانی مدت باعث به وجود آمدن مشکلات بسیاری برای فرزندشان میشود. آنها با داشتن نقش پررنگ در زندگی فرزندشان او را از داشتن یک زندگی طبیعی محروم میکنند. متاسفانه، تعداد والدین هلیکوپتری روز به روز در جامعه بیشتر میشود. به دنبال این موضوع، تعداد کودکانی که در زندگی بزرگسالی خود با مشکلات جدی رو به رو میشوند نیز افزایش خواهد یافت.
تحقیقات نشان میدهد کودکانی که والدین هلیکوپتری دارند، نسبت به سایر کودکان، افسرده و عصبی تر هستند. همچنین، این تحقیقات ثابت کرده است جوانانی که در مقابله با مشکلات ضعیف تر اند؛ نمیتوانند خلاقانه فکر کنند و قدرت حل مسئله و مدیریت بحران ندارند، در کودکی والدین هلیکوپتری داشته اند.
والدین چگونه هلیکوپتری میشوند؟
!نخستین عاملی که باعث میشود والدین به والدین هلیکوپتری تبدیل شوند این است که میخواهند از فرزندشان مراقبت کنند. والدینی را تصور کنید که پا به پای فرزندشان کنار تمام وسایل پارک میایستند و او را زیر نظر دارند. حتی برای این که از آسیب دیدن فرزندشان جلوگیری کنند، مدام دست او را میگیرند!
البته در بعضی شرایط، نگران بودن منطقی است. اما اگر دلواپس بودن برای امنیت کودک طولانی شود و شما مدام در هر شرایطی او را زیر نظر داشته باشید، نه تنها خودتان، بلکه تمام افراد خانواده را درگیر این احساس ناخوشایند خواهید کرد.
والدین باید این موضوع را درک کنند که آسیب دیدنهای جزئی در پارک و &#۸۲۳۰; ، کاملا عادی است و حتی میتواند برای کودک مفید نیز باشد؛ زیرا به مرور میآموزد که چگونه به تنهایی از خودش مراقبت کند. از طرفی، ممکن است کودک در آینده، زمانی که دیگر والدین اش با او نیستند تا به او هشدار دهند، با آسیبهای فیزیکی جدی تری رو به رو شود و به اصطلاح کاملا خود اش را ببازد!
آسیبهای جزئی در دوران خردسالی، آن هم در محیطهای امن ( مثلا پارکهایی که مخصوص بازی کردن کودکان طراحی شده اند) به فرزند شما کمک میکند تا بیاموزد چگونه خود را از خطرات احتمالی حفظ کند. در واقع، کودکان میبایست بدانند والدین همواره کنارشان نخواهند بود و از همین سن باید مراقبت از خود را تمرین کنند.
عامل دیگری که باعث میشود والدین، هلیکوپتری شوند، این است که آنها فرزندشان را دوست داشته و نمیخواهند هیچ کمبودی داشته باشد. والدین عمیقا خواهان موفقیت فرزندشان هستند و درست به همین دلیل، میخواهند مطمئن شوند که در قبال فرزندشان به بهترین شکل ممکن رفتار میکنند.
آنها میخواهند فرزندشان و تواناییهای او همواره ایده آل باشد. آنها نمیخواهند که کوچک ترین چیزی به فرزندشان آسیب زده و یا در زندگی با کمبودهای دردناکی مواجه شود. این در حالی است که با جلوگیری از رو به رو شدن فرزندشان با کمبودهای کوچک، مانع از این میشوند که او بیاموزد چگونه از پس کمبودهای بزرگ آینده بربیاید؛ کمبودهایی که مشکلات فراوانی را برای او ایجاد خواهد کرد.
سومین عامل نیز اعتماد به نفس منفی والدین هلیکوپتری است. بسیاری از والدین شخصیت فرزندشان را شخصیت خود میدانند! در واقع آنها با اعتماد به نفس منفی ای که دارند معتقد اند میتوانند به جای فرزندشان با کمبودها و موفقیتهای زندگی او مواجه شوند و اساسا این کار را خیلی بهتر از او انجام میدهند! بنابراین، شروع میکنند به موفق شدن به جای فرزندشان و به این ترتیب، در بلند مدت، به شکل گیری شخصیت او آسیب میزنند. برای جلوگیری از این موضوع، والدین میبایست مرز مشخصی میان شخصیت خود و فرزندشان قائل باشند تا با تصمیم گیری مداوم به جای او، شخصیت اش را تخریب نکنند.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.