دوره غیر حضوری تله های روابط عاطفی
آیا شما هم چنین تجربه هایی دارید؟
آیا شما هم در روابط عاطفی این شرایط را تجربه کرده اید؟
- وارد هر رابطه ای میشم اولش همه چیز خوبه، طرف کلی دوستم داره، عاشقم میشه، اما بعد یکدفعه میذاره و میره.
- فقط کسایی به من علاقه مند می شوند که من هیچ احساسی بهشون ندارم. کسایی هم که من بهشون علاقه مند می شم به من علاقه ای ندارند و هرچقدر بیشتر تلاش می کنم بهشون نزدیک بشم بیشتر از من فاصله می گیرند.
- تو رابطه هام به طرف مقابلم خیلی محبت کردم، اما در عین ناباوری هرچقدر من بیشتر محبت می کردم اونها بیشتر از من دور می شدند. نمیدونم واقعا ایراد از منه یا اونها.
- زمانی که به همسرم زنگ میزنم و جواب نمیده حسابی بهم می ریزم، انواع و اقسام فکرها میاد تو سرم، همیشه حس می کنم میخواد منو بذاره و بره و من تنها بمونم.
- وقتی به رابطه های گذشته نگاه می کنم می بینم همیشه جذب آدم هایی می شدم که هنوز درگیر رابطه های قبلی شون بودند. یک بار با یک مرد زن دار دوست شدم، یکدفعه هم با آقایی که ظاهرا رابطه ش با نامزدش تموم شده بود ولی هنوز باهم بودند، ارتباط داشتم. کلا جذب روابطی میشم که توش رقیب داشته باشم.
- همیشه فکر می کنم رابطه هرچقدر هم خوب و عالی باشه بالاخره تموم میشه و طرفم منو رها می کنه و میره. یا ترکم می کنه یا میذاره میره با یک نفر دیگه. مطمئنم، طاقت این رها شدن و تنهایی رو ندارم.
- همیشه با آدم هایی وارد رابطه شدم که وقت کافی برای من نداشتند.
- خجالت می کشم بگم، ولی باور کنید هرچقدر بیشتر طرفم بهم بی توجهی می کنه من حس می کنم جذاب تره، و بیشتر جذبش میشم. خودم هم نمیدونم دقیقا جذب چی میشم. فقط میدونم هر دفعه که بهم میگه میخواد ترکم کنه تبدیل میشه به جذاب ترین آدم دنیا واسم و حاضرم هرکاری کنم که ترکم نکنه.
اینها تنها بخشی از شرایط آزاردهنده ای هستند که در بعضی روابط عاطفی تجربه می شود.
اگر حتی یک مورد از الگوهای بالا را تجربه کردید مطمئن باشید این دوره به دست شما رسیده است تا تغییر چشم گیری در روابط عاطفی و زندگی شما ایجاد کند.
آیا شما هم چنین تجربه هایی دارید؟
در این دوره به کدام سوالات من پاسخ داده میشه؟
- چرا آدم های اشتباهی وارد زندگی من می شوند و آخر هم می بینم که فقط عمر و احساسم رو پاشون هدر دادم؟
- چرا با وجود اون همه محبت که توی رابطه هام به طرف مقابلم کردم باز منو رها کرد؟
- چرا برای یک رابطه باید این همه انرژی صرف کنم؟ واقعا خسته شدم.
- چرا بعضی ها هرچقدر بیشتر بی توجهی ببینند و طرد بشوند بیشتر جذب می شوند؟
- چرا یکدفعه و بی دلیل وسط رابطه منو تنها گذاشت و رفت؟
- چرا بعضی وقت ها محبت کردن به جای جذب آدم ها اونها رو فراری میده؟
- چرا همیشه اول رابطه دودل هستم؟ یه دلم میگه برم برم، یه دلم میگه نرو و می ترسه از رابطه.
- خسته شدم از بس از این رابطه به اون رابطه رفتم و آخرش هم تنهایی. چرا تنهایی به سرنوشت من گره خورده؟
- آدم هایی که وارد زندگی من شدند فقط اسم و قیافه شون عوض شد، شخصیت هاشون مثل هم بود. چطور میشه که دقیقا آدم های یکسان اشتباهی وارد زندگی من می شوند؟
چه نیازی به تهیه این دوره دارم؟
این دوره در درجه ی اول به شما آگاهی می دهد که کدام یک از الگوهای کودکی هنوز در شما وجود دارند و در تلاشند که همچنان همان شرایط کودکی را برای شما حفظ کنند.
در درجه ی دوم باهم روش از کار انداختن این الگوهای آسیب زا را پیدا می کنیم و پله پله حذفشان می کنیم. بعد سری می زنیم به آن کودک زخم خورده ی درون که سال هاست به حال خودش رها شده و متوجه می شویم علت حال بد شما هم همان کودک بی گناه است و کم کم با او آشتی می کنیم.
حال خوب کودک درونتان، حال خوب شماست.
اگر این دوره را تهیه نکنم چی میشه؟
اگه این دوره را تهیه نکنید همین الان هیچ اتفاق خاصی برایتان پیش نمی آید. اما واقعیت این است که گاهی ما می توانیم با صرف هزینه و انرژی و زمان خیلی کمتر، قبل از وقوع یک آسیب بزرگ از آن جلوگیری کنیم. اما بهانه های مغز به ما این اجازه را نمی دهد.
تو این دوره از کجا به کجا می رسیم؟
> در ابتدا، رابطه ی بین کودکی و بزرگسالی و همچنین انتخاب های مشابهی که در کودکی و بزرگسالی تکرار شده اند را تحت عنوان تله های زندگی بررسی می کنیم.
> بعد روش های مقابله خودمان در برابر این تله ها را بررسی می کنیم.
> سپس به صورت تخصصی تله ی رهاشدگی را مورد بررسی قرار می دهیم.
> تمام علائم فکری و رفتاری شخص دارای این تله را بر می شماریم.
> سپس عملکرد افراد دارای تله رهاشدگی را در زندگی و به خصوص روابط عاطفی بررسی می کنیم و بعد از شناخت می رویم برای تغییر.
> اولین قدم برای تغییر نام گذاری تله و الگو هاست، تا از این به بعد به محض اینکه ظاهر شدند آنها را بشناسیم.
> دومین قدم آشتی با کودک درون است که ممکن است سالها با ما قهر بوده باشد. اما حالا با روش های مخصوص از جمله هیپنوتراپی و آینه کم کم با کودک درونمان آشتی می کنیم و سعی می کنیم هر روز ارتباطمان را با او بهتر کنیم. چون هرچقدر ارتباطمان با کودک درونمان بهتر باشد حالمان بهتر و سرعت تغییراتمان بالاتر است.
> سومین قدم برای تغییر بی اعتبار سازی تله و الگوها در سطح عقلانی ست.
و در آخرین قدم، الگوهای مهم فکری- رفتاری را در حین رابطه و همچنین انتخاب افراد بررسی می کنیم. من اسم این الگوها را دست های پنهان تله گذاشتم. ما باهم تک تک این دست ها را قطع می کنیم.
این دوره مناسب چه افرادی است؟
در این دوره یکی از مشکلات اساسی و بنیادی روابط عاطفی به نام تله ی رهاشدگی و همچنین روش های ارتباط و آشتی با کودک درونبررسی شده است. و با توجه به اینکه ارتباط عاطفی و کودک درون بخش های اساسی و مرتبط به هم در زندگی انسان هستند، من به همه ی کسانی که رابطه ی خوبی با خودشان یا شریک عاطفی شان ندارند، کسانی که در روابط، به خصوص روابط عاطفی مشکل داشتند و یا کسانی که قصد وارد شدن به یک رابطه ی جدید را دارند توصیه اکید می کنم که این دوره را تهیه کنند و با دقت گوش بدهند که هم بتوانند به خودشان کمک کنند و هم در شناخت انسان هایی که ارتباط با آنها مشکل ساز است مهارت کسب کنند. و دیگر وارد روابط اشتباه با آدم های اشتباه نشوند.
چرا چنین دوره ای را ساختم؟
رابطه یکی از اصلی ترین بخش های زندگی ما انسان هاست و نیاز به پذیرفته شدن از اساسی ترین نیاز های هر انسان.
طرد شدن و رها شدن در روابط سخت است و مسلما در روابط عاطفی خیلی سخت تر. اکثر ما ها یا خودمان تجربه داریم یا کسانی را دیده ایم که در روابط غرق الگوها و اشتباهات تکراری هستند و بخش زیادی از انرژی و احساساتشان را تلف می کنند. ولی در عین حال یا تلاشی برای این مسئله نمی کنند یا نمی دانند که باید چکار کنند. دلایلی که من تا امروز به عنوان مدیر فرافکر متوجه شدم تا حدودی اینطور بود:
- هزینه ی مشاوره خصوصی بالاست و برای مشخص شدن مشکل هم نیاز به چند جلسه مشاوره رفتن هست. تازه اگه کسی که به عنوان مشاور انتخاب کردم واقعا بتونه مشکل رو تشخیص بده و راه حلش رو بلد باشه.
- همه حوصله ی کتاب خوندن ندارند. از طرفی من واسه اینکه بتونم مشکل مربوط به خودم رو پیدا کنم واقعا باید چه کتابی بخونم؟
- خودم هم به طور واضح نمی دونم مشکلم چیه که بخوام از کسی کمک بگیرم. شاید بلد نیستم بیانش کنم.
- ما آدم ها فقط زمانی حرکت می کنیم که نشونه ای از امید به تغییر ببینیم. زمانی که هیچ خبری از نشونه ها نباشه حرکتی هم نمی کنیم چون امیدی به تغییر نداریم.