گیر میده و دائم کنترلم میکنه
خیلی اوقات بعضی ها هستن وقتی میرن توی رابطه میگن طرف مقابلم گیر میده و دائم کنترلم میکنه. مثلا وقتی توی رابطه هستیم، کاری میکنه که شخص مقابل احساس کنه آدم بدرد نخوریه و با تلقین چنین چیزی باعث میشه طرف، بردهی شخص کنترلگر بشه! میگی چجوری؟
مثلاً دائم بگه تو بدرد نخوری، بیخودی، جز من هیچکس نمیتونه تورو تحملت کنه. اصلا کسی با این شرایط تورو نمیخواد و نمیتونه یه لحظه هم دووم بیاره. میبینی با دوستات زیاد بهت خوش نمیگذره؟ میبینی همیشه آدمی هستی که به یک نفر احتیاج داری؟ با تزریق چنین افکاری، میخوان این رفتار سمی ” احساس بی کفایتی” رو به خورد شخص مقابل بدن و توی روان شخص مقابل تزریق بکنن. حالا به چه هدفی اینکار انجام میشه؟ چون یکاری بکنن که الان توی بهترین موقعیت زندگیشون هستن و تغییر موقعیت ( ترک چنین شخص کنترل گری) باعث بدتر شدن همه چیز میشه! ولی سوال اینجاست که چه ربطی داره به گیر دادن و دائم کنترل کردن؟
دقت که بکنی، وقتی شخصی دچار رفتارهای سمی میشه و چنین موقعیتی رو ترک تا تغییر نمیده، عملاً مطیع شخص مقابل میشه. به نحوی که به هر سازی که شخص مقابل میگه میرقصه تا از تهمت ها و برچسب های بیشتر در امان بمونه! دقیقا مجوزی رو به شخص مقابل میده که هر رفتاری دلش بخواد، انجام میده. گیر میده و دائم کنترلم میکنه ولی شخص قربانی، ذره ای لب به شکایت باز نمیکنه.
گیر دادن و کنترل کردن، دردش از کتک خوردن بیشتره
خیلی ها فکر میکنن خشونت خانگی، سیلی خوردن و درد های فیزیکی، مصداق خشونته؛ ولیکن معنای خشونت این روزها بسیار تغییر کرده. در قرن جدید، خشونتی که شامل حال آدم ها میشه و حتی دردش هم بیشتر از خشونت فیزیکی هست، خشونت روانیه. جایی که طرف به شما احساس اشغال بودن میده، ممکنه این درد تا مدت ها با ما باشه ولی سیلی، شاید دردی چند ساعته باشه.
گیر میده و دائم کنترلم میکنه، دوستم داره یعنی؟
خیلی ها فکر میکنن اوایل رابطه، اگر طرف خیلی گیر بده و کنترل بکنه، پس دوستم داره! چنین تئوری هایی توی ذهن کسایی که خیلی کمبود محبت داشتن، توی خانواده ای بزرگ شدن که محبت کردن، زیاد معنایی نداشته، توی زندگی عاطفیشون زیاد شکست خوردن و بطور کل خیلی شدید دنبال محبت میگردن، زیاد میچرخه. جنین افرادی از اینکه یه نفر پیدا شده که اینقدر توجهش معطوف به اونهاس، اینکه اینقدر یک نفر سعی میکنه فرد آسیب دیده رو مال خودش بکنه، خیلی احساس شیرینیه! ولی خطر: این تلهس! تله ای که اول کار جذابه ولی حقیقتش محاصره کردن توئه!
- YouTube
ممکنه بگی گیر میده و دائم کنترلم میکنه اما خشونت فیزیکی در کار نیست! درسته! تا زمانی که بله قربانگوی شخص کنترلگر باشی، آره درسته! رامی و مطیع. اما اگر یکم بخوای مرزبندی کنی و هویتت رو نشون بدی، میبینی که بله … خشونت فیزیکی و تهدید و قهر و هرنوع دیگه ای از آزار، شامل ادویه ی این رابطه میشه.
با کسی که گیر میده و دائم کنترلم میکنه چیکار کنم؟
بخوام خلاصه بگم، بهتره از همون اول کار، نشون بدید که رام هر نوع خواسته ای نیستید! چنین کنترلگری هایی خیلی بدتر از کتک خوردن فیزیکی هست. این رفتارها رو اول کار حسابی مد نظر قرار بدید، بهترین نوع برخورد با چنین رفتارهایی ارتباط مداوم با دوستان، آشنایان و اطرافیانه و به هر قیمتی شده رابطتون با بقیه رو حفظ کنید. اگر ازدواج کردید، ابداً تحت چنین شرایطی زیر بار تولد بچه نرید و حتماً از یک روانشناس کمک بگیرید.
خبری از شوهر کنترل گر یا دختری که برات مامان میشه نیست
پرورش شخصیت، یعنی من اون چیزی که مد نظرم هست رو به طرف مقابل ارائه بدم و اگر خواستار چیزی که من هستم نبود، ایشالا خوشبخت بشه. اما میخوام این رو بدونی که پرورش شخصیتت به یک فرد قدرتمند، یعنی طرف مقابل بفهمه من قابل کنترل نیستم، من نیازی دارم و قرار نیست تو هرطوری که دلت خواست با من رفتار کنی. بلدم جوابت رو بدم، بلدم از خودم مراقبت بکنم و اگر من رو عاشقانه از ته دل دوست نداشته باشی، فکر نمیکنم جای تو کنار من باشه! واسه من پیدا کردن شخص مقابل، راحت ترین کار ممکنه!
کُل چیزی که الان خوندی، قسمتی از هنر کاریزماتیک بودن رو نشون میده. میدونی که راحت میتونی کاریزماتیک بشی، اون هم بوسیله اینکه یاد بگیری چطوری توی روابطت برخورد بکنی!
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.