فلسفه کوچینگ و کاربرد آن در صنعت
فلسفه کوچینگ چیست؟
اگر هر فرد نتواند در مسیر درست زندگی قرار گیرد تجربیات تلخ خویش را بارها و بارها تکرار خواهد کرد و چیزی جز ناکامی نیز به دست نمیآورد.
کوچ کمک میکند تا افراد آنچنان که شایسته هستند بصورت حرفهای از تلاطمهای زندگی عبور کنند.
فلسفه کوچینگ این ابزار شگفتانگیز و تجربه شده موفقیت بر این است تا هر کس بهترین متخصص زندگی خویش لقب گیرد.
در حقیقت فلسفه و نقش کوچ مانند راهنما است.
تا افراد با یادگیری مهارتهای مورد نیاز بطور آگاهانه در مسیر شخصی و کاری بهترین عملکرد را ارائه دهند.
در این مطلب از سایت مشاوره روانشناسی آنلاین منتال لند بیشتر با فلسفه کوچینگ و کاربرد آن در صنعت آشنا میشوید.
پس تا انتها این مطلب با دقت مطالعه کنید.
کوچ یا مربی در جلسات با مراجعه کننده چه میکند؟
زندگی و لحظاتی که میگذرند هرگز تکرار نمیشوند.
کوچها در جلسهای که با مراجعه کننده ترتیب میدهند فرد را به این سمتی سوق میدهند که با استفاده از تمرکز و شناخت بهتر خود بتوانند در بهترین حالت خود ظاهر شوند.
اگرچه کوچ فرد را به این سمت سوق میدهد که رویای خویش را بهتر بشناسد تا بتواند تصمیمگیری بهتری بر روی دستیابی اهداف خود داشته باشد.
ولی بیشتر مراجع کننده نقش ایفاگر اصلی را دارد و کوچ فقط به عنوان تحریک کننده امیال درونی ایفا نقش میکند.
کوچ وظیفهای بعنوان تعیین مراحل حرکت و عمل مراجعه کننده ندارد.
بلکه اشتیاق و طرح اولیه را در ذهن مراجعه کننده روشن میکند تا ناگفتههای درونی خود را بهتر بشناسند.
بسیاری از افراد نمیتوانند برای اهداف خود بجنگند.
نقش حمایتگری که کوچ از این قبیل افراد میکند میتواند به شناخت رویاهای کشف نشده و حتی پیگیری جامع و کامل آنها بیانجامد.
مهمترین وظایف کوچ کدامند؟
کوچینگ را مهارتی میتوان دانست که برای متخصص شدن در آن نیاز نیست حتما مدرک خاصی را دریافت کرد.
بلکه تجربه نقش موثرتری دارد تا به افراد مراجعه کننده کمک کند پازلهای ذهنی را تکمیل کنند تا پیشرفت و دستیابی به احساسات رضایتمندی درونی را تصاحب کنند.
درواقع از مهمترین وظایف کوچ های حرفهای که مطابق فدراسیون بینالمللی کوچینگ فعالیت میکنند در موارد زیر را خلاصه میشود:
- کمک به شناخت و کندوکاو درونی مراجعه کننده تا بتواند آرزوی قلبی خویش را بهتر بشناسد.
- دادن انگیزه و اشتیاق به سمت هدایت فرد به اکتشاف جهان درونی تا سریعتر آرزوها و آرمانهای مدفون شده در ذهن را به واقعیت تبدیل کند.
- کمک به تشخیص راهکارهای کارآمد تا نتیجه سریعتری مشاهده کند.
- روشن کردن موتور درونی فرد برای پذیرا شدن مسئولیت زندگی که مهمترین گام است.
مهارت و مدرک دانشگاهی و تخصص کوچ یا مربی چیست؟
برای اینکه یک مربی یا کوچ موفقی شوید نیاز نیست که حتما در رشته خاصی تحصیل کرده باشید یا از دورههای آموزشی خاصی استفاده کنید.
اگر فرد تجربه و مهارتی در زمینه کوچینگ و همچنین کوچینگ سازمانی داشته باشد میتواند در این شغل موفق باشد.
راهنمایی کردن و اشتراک تجربیات گذشته از دیرباز بین افراد قدیمی بویژه ریش سفیدان مرسوم بوده است
اما در حال حاضر برای تربیت کوچ توانمند، مرکزهای آموزشی بسیاری در دنیا دورههای آموزشی برگزار میکنند.
و افرادی که بتوانند آن را به درستی سپری کنند مدارکی را دریافت میکنند
اما نباید فراموش کنیم که:
توانمندی با کسب مدرک به دست نمیآید.
معمولا افرادی که روانشناس مثبتنگر هستند به عنوان نزدیکترین شاخه علمی و مهارتی به کوچینگ معرفی میکنند.
روانشناسان مثبتنگر با توجه به اینکه از نظر شناخت توانمندی و استعدادهای مثبت افراد مهارت دارند، بهتر میتوانند نسبت به سایر افراد بویژه روانشناسانی که در زمینه شناخت اختلالات تحصیل کردهاند افراد را راهنمایی کنند تا موفق شوند.
کم نیستند از افراد چهرههای شاخص که بعنوان اینفلوئنسرها در زمینه کوچینگ، تجربیات خویش را در اختیار دیگران قرار میدهند.
تا افراد بتوانند در زندگی حرفهای، اجتماعی خود رویکرد بهتری را داشته باشند.
مهمترین اصل در حرفه کوچ مهارت و تجربه است. |
مربیان حرفهای از مهمترین اصول فلسفه کوچینگ همچون :
شنیدن
پرسیدن
و بازخورد
استفاده میکنند تا بدون قضاوت افراد را به این سمت هدایت کنند که بتوانند راهگشای زندگی خویش باشند.
تفاوت کوچینگ با سایر روشهای مشاورهای چه هستند؟
در کوچینگ این ابزار نوین، نقاط ضعف و قوت فردی بهتر شناسایی میشوند تا فرد بهتر بتواند در گذرگاه زندگی با کمترین چالش عبور کند.
هر لحظه که به سمت جلو میرویم فرصت هست تا افراد جلوه دیگری از توانمندیهای خویش را به نمایش بگذارند.
هر فرد از نظر فکری دچار پیچیدگیهای بسیاری است.
اما کوچها کمک میکنند تا افراد بتوانند با ذهنی باز آنها را سروسامان دهند و گامی موثرتر به سمت حل پازلهای ذهنی بردارند.
نتایجی که از این تکنیک به دست میآید میتواند آگاهی درونی را افزایش دهد تا اکتشاف و حل مسائل بخوبی صورت گیرد.
حل مسائل به کمک فلسفه کوچینگ در فرآیند یادگیری نیز تغییر محسوسی ایجاد میکند.
اگر بخواهیم فلسفه کوچینگ را در یک جمله خلاص کنیم:
مهارت یادگیری تغییر رفتار، با کوچینگ به امری بسیار ساده و خارقالعاده تبدیل میشود. |
گرفتن نتایج یکسان با روشهایی که همیشه انجام میدهیم امری طبیعی است.
اگر فردی دوست دارد نتایج جدید و خارقالعاده را ببیند، کوچینگ این فرصت را فراهم کرده است.
گرفتن تصمیمهای چالشی نیاز به اشتیاق و شور دارد.
مسلماً انجام روشهای امتحان شده کار خاصی نیست.
بسیاری از مربیان با شناخت این اصل سعی میکنند که مراجعه کنندگان خویش را با دادن انگیزه و اشتیاق تحریک کنند تا از کارهای چالشی نترسند.
البته تحریک شور و اشتیاق و دادن انگیزه نیز به این آسانیها نیست.
حتما دیدهاید پدر و مادرها یا حتی اعضای مدیران سعی میکنند با انداختن بحثهای مهیج این نیرو محرکه را در افراد ایجاد کنند
اما تا زمانیکه فرد نتواند ذهنیت و چشمانداز خوبی را از فضا درک کند، نتیجه محسوسی نیز قابل ملاحظه نیست.
چرا جلسات کوچینگ کارآمد هستند؟
از مهمترین اصلهایی که به نتیجهگیری کوچینگ میانجامد واکنش افراد است.
در صورتی که به حالت دستوری و توصیهای استفاده شود، نمیتوان انتظار نتیجه خاصی را داشت.
نباید فراموش کرد که:
رمزگشایی افکار درونی در صورت قضاوت و نکوهش میتواند به سرکوب ایدههای افراد بیانجامد.
زمانی میتوان انتظار رشد و پیشرفت را در تمام زمینههای زندگی داشت که کوچ یا مربی بعنوان فردی بیطرف فقط گوش دهد.
در کوچینگ از چه مهارت و فلسفهای استفاده میشود؟
کوچینگ از ابزار مهم موفقیت است که با کمک ترکیب سه علم تخصصی ورزش، روانشناسی و فلسفه توانسته به تمامی ابعاد زندگی افراد ورود کند و باورهای آنها را تغییر اساسی دهد.
اگر بخواهیم فلسفه کوچینگ را به صورت یک جمله بیان کنیم باید به این عبارت اشاره کنیم که:
لائوتسه فیلسوف مشهور چینی به زیبایی تمام آن را ترسیم کرده است:
در فلسفه کوچینگ مبنا بر برقراری رابطه دونفره حرفهای بین مربی و مراجعه کننده است.
تا بتواند از زیر عمیقترین لایههای شخصیتی خود، آرزوها و آنچه که میخواهد را بیرون بکشد و رمزگشایی ابعاد کشف نشده صورت گیرد.
در گام بعدی اعتمادبهنفس و اشتیاق مورد نیاز برای حرکت به فرد داده میشود.
تا از دامان ترسها و تردیدهای خویش رها شود.
افزایش اعتماد به نفس، کارایی، بهبود روابط، شناخت بهتر مهارتهای ارتباطی تنها بخشی از نتایج عمیق فلسفه کوچینگ هستند که به نمایش درمیآیند.
زندگی آرمانی و تحقق رویاهای ناشناخته با کوچینگ نه تنها ممکن شده است بلکه این تکنیک میتواند تغییر محسوسی را در کیفیت زندگی افراد به وجود آورد.
فلسفه کوچینگ این است که افراد از ناکجا آبادها و اهداف نامناسب دور بمانند تا زندگی آرمانی ترسیم کنند.
کمک کوچینگ به زندگی پرهیاهوی انسان امروزی
روزمرگی و گذراندن زندگی بدون هدف معضلی است که گریبان گیر بسیاری از افراد جوامع امروزی شده است.
کم نیستند افرادی که روزها و ماههای بسیاری را به سرعت و بدون هدف ورق میزنند.
شاید انسان بدون آرزو را بتوان مردهای عمودی دانست که فقط نفس میکشد و زندگی نمیکند.
هر فرد فارغ از جنس، تحصیلات و مرتبه شغلی نیاز دارد که فردی متخصص کنار او باشد تا یادآوری کند چه میخواهد و شور و اشتیاق تصاحب آن را در دل زنده نگه دارد.
فلسفه کوچینگ بر این است که تمامی افراد خدمات مشاوره زندگی دریافت کنند.
به دست آوردن خود باوری با کوچینگ
آنتونی رابینز استاد مشهور موفقیت را کمتر کسی است که نمیشناسد.
ایشان در سخنرانی های انگیزشی خود بارها و بارها میگوید:
” انسان ماشین اثبات باورهایش است.” |
شناخت آرزوهای درونی و خودباوری با فلسفه کوچینگ امری شدنی است.
فلسفه کوچینگ در آن است که افراد را از سردرگمی خلاص کند و جرئت اقدام برای تصاحب رویا و آرزوها را به آنها بدهد.
فاصله هدف و رویا به اندازه پلی است که کوچینگ آن را محقق کرده است تا این شکاف به بهترین شکل پر شود.
نقش مربی در هدایت افراد به سمت خود باوری چگونه است؟
کوچ ها بخوبی از جادوی مهارت سوال پرسیدن آگاهند.
با فلسفه کوچینگ میتوان چشمانداز واقعی و بدیع شغلی، زندگی و عاطفی را ببینید.
و از تنهایی و تردیدهای ذهنی خلاص شوید.
کوچ یا مربی کمک میکند تا:
افراد بتوانند به خودباوری برسند و رفتاری حرفهای در زمینه مدیریت و حتی رهبری سازمانها را انجام دهند.
میآموزید چگونه برنامه ریزی داشته باشید تا شکست ها را تبدیل به فرصت کنید.
و رونق را به کسبوکار خود تزریق کنید.
ایده پردازی مهارت دیگری است که در کوچینگ میتوان آن را به دست آورد.
هر فرد متناسب با شرایط باید برنامههایی را تدوین کند.
کمک از مربیان حرفهای نه تنها در این مسیر به شما کمک میکند بلکه وسوسهها و تردیدهایی که همواره مانع پیشرفت شما شدهاند کنار میروند تا با کمترین چالش به ترسیم رویای ذهنی خویش مشغول شوید.
تاریخچه نامگذاری کوچینگ
متد کوچ از کاکس یا کالسکه اقتباس شده است.
در روستای کاکس نوعی کالسکه رواج بود در قرن پانزدهم میلادی که افراد از این طریق می توانستند راه را بپیمایند و به هر کجا که میخواهند سفر کنند.
به همین دلیل کوچ نیز از این کلمه اقتباس شده است که افراد میتوانند هر زمان که بخواهند این مسیر چالشی را با کمترین رنجش خاطر و حتی لذت و آرامش درونی بپیمایند و در این مسیر تحولات زیادی را نیز تجربه کنند.
رساندن افراد از جایی که میخواهند و تا جایی که هستند با کوچینگ که به منزله پل ارتباطی است فراهم شده است.
البته این روش را نمیتوان جزو راهکارهای درمانی دانست به دلیل آن که اختلالات و مشکلات روحی مطرح نیستند.
افراد بیشتر از عدم انگیزه و شور و اشتیاق درونی رنج میبرند.
و نیاز به نیرو محرکه ای دارند که مربی میتواند با نقش تسهیلگری و پرسیدن سوالات آگاهانه آن را ممکن کند تا افراد آینده خویش را تغییر دهند.
گذشته در فلسفه کوچینگ جایی ندارد. |
اگر احساس میکنید قربانی گذشته هستید وقت آن رسیده که با تغییر زمان حال، آینده را نیز در آغوش بگیرید.
فلسفه کوچینگ چگونه شکل گرفت؟
همانطور که تاکید شد کوچینگ ابزار نوین موفقیت است که به فراخور نیاز در ابعاد مختلف زندگی از مسائل شخصی تا اهداف سازمانی نفوذ کرده است.
بسیاری ایده شروع فلسفه کوچینگ را با خدمات دکتر ویکیجی. بروک از متخصصان اصلی این تکنیک مرتبط میدانند.
از مهمترین خدمات دکتر ویکیجی. بروک ورود کوچینگ به صنعت و کسب و کار را عنوان میکنند.
بیجهت نیست که افراد زیادی توانسته اند نه تنها شاهد عملکرد بهتر کسب و کار و سازمان خود باشند.
بلکه تغییر محسوسی نیز در رفتار مدیران و رهبران صورت گرفته است.
شهرت ایشان علاوه بر خدمات پایهای که دکتر ویکیجی بروک ارائه دادهاند، به مهارت و توانمندی شخصی که داشتند و مدارج علمی بالای ایشان نیز مرتبط است.
توماس لئوناردو نیز از دیگر مربیان حرفهای در زمینه کوچینگ است که توانست گام موثری در این تکنیک در سال ۱۹۸۰ ایجاد کند.
پس از آن نیز سازمان غیر انتفاعی بنام ICF که مخفف فدراسیون بینالمللی کوچینگ است به تربیت افراد زیادی از مربیان پرداخت.
استقبال از کوچینگ در جوامع چقدر است؟
در دنیای امروز که افراد و سازمانها رابطه تنگاتنگی با یکدیگر دارند خدمات کوچینگ توانسته بعنوان راهگشایی خارق العاده در پیچیدگیها و چالشهای کاری و شخصی افراد ظاهر شود.
روزبهروز بر تعداد افرادی که از خدمات کوچینگ استفاده میکنند تا نتایج سریعتری را در زمینه حرکت بسوی اهداف و آرمانهای شخصی و شغلی داشته باشند افزوده میشود.
در حال حاضر افراد زیادی متوجه شدهاند که موفقیت با کوچینگ گره خورده است و رابطه تنگاتنگی بین این دو وجود دارد.
کم نیستند انسانهای موفقی که از خدمات کوچک استفاده میکنند و موفقیت خویش را مدیون این تکنیک شگفتانگیز میدانند.
آقای بیلگیتس که آوازه موفقیتها و ثروت افسانهای ایشان تمام دنیا را گرفته است نیز به این اذعان کردهاند که:
آموزش تمامی افراد کار آسانی نیست و آن را میتوان کاری ناشدنی نیز دانست.
اما کوچینگ با دعوت و هدایت افراد به سمت کندوکاو درونی میتواند مسیر حرکت آن را تسهیل کند.
کوچینگ فقط برای افرادی خاص نیست.
تمامی افراد میتوانند خود را از این طریق کامل و عمیق بشناسن.
د و چه بصورت فردی و یا جمعی از خدمات آن بهره ببرند تا شاهد بهبود و بهسازی عملکرد خویش باشند.
الان جایگاه فلسفه کوچینگ در جهان چگونه است؟
این تکنیک بحث برانگیز با نتایج خارقالعاده توانسته در تمامی جهان فلسفه خویش را به نمایش بگذارد.
اگر دوست دارید که طراحی زندگی خویش را در دست بگیرید و با آگاهی در مسیر موفقیت حرکت کنید، کوچینگ این هدف را مسیر کرده است.
فلسفه کوچینگ بر مبنای تغییر نگرش در کار و زندگی است.
تا افراد بیاموزند چگونه میتوانند با تمرکز بر اهداف مسیر چند ساله را در اندک زمانی بپیمایند و از شکست ها و ناکامی ها دور بمانند.
اگرچه هنوز افرادی هستند که کوچینگ را آنچنان که می بایست نمیشناسند و فقط آن را محدود به مربیگری در رشته های ورزشی می دانند.
اما استفاده از مربیان متخصص برای خودشناسی و حرکت به سمت آرمان ها و اهداف درونی از دیرباز به قدمت بشر رواج داشته است.
اما تاریخچه کاربرد فلسفه کوچینگ در جهان شاید به مفهوم تخصصی کمتر از ۲۰ سال برسد.
در حال حاضر نشریات مطرح دنیا همچون نیوزویک، تایمز، فورچن و همچنین برنامههای تلویزیونی سعی دارند که افراد بیشتری را با خدمات بینظیر و کارآمد این تکنیک آشنا کنند.
بسیاری از سازمان های موفق نیز برای تصاحب اهداف خویش و شور و اشتیاق به کادر کارکنان خود از این متد شگفت انگیز استفاده می کنند.
جایگاه فلسفه کوچینگ در کشورهای پیشرفته
مردمان آمریکا را میتوان از پیشگامان کوچینگ دانست که بخوبی از جایگاه، خدمات و فلسفه آن آگاهاند.
البته در سایر کشورها همچون انگلیس، ژاپن، کانادا، استرالیا، سنگاپور و نیوزلند نیز کوچینگ توانسته بخوبی ورود پیدا کند و مربیان حرفهای زیادی بویژه در زمینه:
رشد شخصیتی،
مدیریتی،
ارتباطی،
مالی،
سلامتی و تناسب اندام،
پرورش یافتهاند تا اهداف مدنظر مراجعه کنندگان را میسر کنند.
نقش کوچینگ در رونق کسب و کارها چیست؟
تکنولوژی و پیشرفت نه تنها در تمام ابعاد زندگی تغییراتی ایجاد کرده بلکه رویه کاری سازمانهای بزرگ را نیز متحول کرده است.
زمانی میتوان به موفقیت در حوزه کاری سازمانهای بزرگ امیدوار بود که افراد بتوانند از تمامی نیازهای شغلی آگاه شوند و با استفاده از یک ابزار بنام کوچینگ و در کنار مربی یا کوچ فرصتهای بالقوه را شکوفا کنند.
در این صورت رونق کسبوکار و دستیابی به نتایج باورنکردنی را میتوانند تجربه کنند.
فلسفه کوچینگ از دیدگاه صنعت
کوچینگ این ابزار نوین نه تنها میتواند کمک کند افراد بهتر مشکلات و مسائل شخصی را درک کنند بلکه در صنعت نیز جایگاه ویژهای دارد.
صنعت نفت و گاز را میتوان از مهمترین صنایعی دانست که کوچینگ به درستی در آن نفوذ کرده و توانسته در تصاحب اهداف و برنامهریزیهایی که داشتهاند رشد صعودی ایجاد کند.
در هر سازمان هر یک از افراد برای مسئولیت خاصی ایفای نقش میکنند و ممکن است روابط انسانی، احساسات و توصیه فردی نیز درگیر کار شوند اما کارکنان نیاز دارند که برای حرکت رو به جلو انگیزه و اشتیاق درونیشان دوباره شعلهور شود.
تاثیر و نتایج کوچینگ در صنعت
ارتقاء ارزش آفرینی و اهمیت به سرمایه انسانی با کوچینگ میسر میشود.
از دیگر نتایج کوچینگ در صنعت میتوان به موارد زیر اشاره کرد.:
بهبود روابط تیمی،
افزایش هماهنگی اهداف فردی با هدف سازمانی
و شور و نشاط بیشتر به کارکنان
بسیاری از صنایع از جمله شرکتهای نفت و گاز در جهان از مزایای بیشمار کوچینگ آگاه شدهاند و آن را بعنوان تسهیلگر و کاتالیزوری بکار میبرند تا نه تنها دستیابی به نتایج تسریع شود بلکه شور و شوق بیشتری در محیط کار دیده شود.
همانطور که گفته شد فلسفه کوچینگ مبتنی بر سوال پرسیدن آگاهانه است و میتواند کمک کند تا پاسخهای روشن از افراد به دست آید تا منافع صنایع حفظ شود.
بیجهت نیست که نه تنها افراد از نظر شخصیتی رشد میکنند بلکه در رویه کاری مدیریت نیز جهش واضحی ملاحظه خواهد شد.
تمرکز در این تکنیک بر وضعیت حال است تا به راحتی بتوانند ترسیم آینده مطلوب را در ذهن داشته باشند.
استفاده از کوچینگهای گروهی در صنعت نیز متداول است تا بتوانند در حرکت رو به جلو گام موثرتری بردارند.
تخصص مربیان کوچینگ صنعت در چه ارتباط است؟
مربی الزاماً نباید مجهز به دانش تخصصی باشد بلکه باید بتواند رشد و توسعه و تغییر باورها را از طریق درک فرآیندها، سبک و تکنیکهای مطلوب فراهم کند.
بسیاری از صنایع و سازمانها از مقاومت ناخودآگاهی که در مواجه با تغییر روبهرو هستند اعلام شکایت میکنند اما کوچینگ و استفاده از کوچهای متخصص میتواند رویکرد فکری آنها را تغییر دهد تا هر فرد در هر سمتی بهترین خویش باشد.
بسیارند افرادی که برای شروع نیاز به شور و اشتیاق دارند تا ترغیب شوند حرکت رو به جلو را انجام دهند
اما نباید فراموش کنیم که نتایج کوچینگ در صنعت را یک شبه نمیتوان مشاهده کرد بلکه اندکاندک همین تغییرات کوچک نیز میتواند نویدبخش نهادینه شدن راهکارهای نوین باشد.
چه افرادی نیاز به کوچ دارند؟
مهمترین فلسفه و باور در متد کوچینگ بر پایه خواستن و نیاز به تغییر درونی فرد مراجعه کننده است.
اگر کسی با چالشی مواجه است تا زمانیکه خود نخواهد نمیتواند آن را تغییر دهد. گذشته و تجربیات تلخ آن جای در کوچینگ ندارند.
اگر دوست دارید که تجربیات تلخ گذشته را فراموش کنید باید به مشاور مراجعه کنید
اما در جلسات کوچینگ افراد با تمرکز بر لحظه میتوانند خود نسخه درد و چالش درونی را بپیچانید فقط کوچ یا مربی هدایتگر فرد است.
خودت با کمک مربیان حرفهای بشناس
اگرچه تنها املای ننوشته بدون غلط است و شکست میتواند مقدمه پیروزی باشد اما اگر فرد به درستی قابلیتها و تواناییهای خویش را بشناسد سریعتر میتواند پازل زندگی را تکمیل کند.
کوچ متخصصی است که در این رویکرد نقش راهنما را دارد. اگرچه جاده زندگی امروزی مهآلود بنظر میرسد
اما انسان موجودی است توانمند،
میتواند با تکیه بر استعداد و نیروی درونی خویش به راحتی آینده را در مشت بگیرد.
با کوچینگ به جنگ ناخواستهها و غیرمنتظرهها بروید.
مربیان منتاللند نیز همچون سایر متخصصان حاذق و توانمند به اصول کاری حرفهای همچون رازداری، قضاوت نکردن و رعایت اصول استاندارد واقفند.
بیجهت نیست که مراجعه کنندگان بسیاری با مشاورههای آنان گام بلندی در مسیر موفقیت و دستیابی به رویای خویش برداشتهاند.
خودشناسی مقدمهای است تا افراد بتوانند علاوهبر اینکه دنیای رمزآلود خود را بهتر بشناسند بلکه در تصاحب اهداف خود قویتر گام بردارند.
این مهارت جدید رابطه عمیق و تنگاتنگی با خودشناسی دارد.
در مجموعه منتاللند با ارائه این تکنیک افراد میتوانند نه تنها نقاط ضعف و قوت خود را بهتر بشناسند بلکه چشماندازی از فردایی روشن را نیز ببینند، این مهمترین وجه تمایز این مجموعه با دیگر مراکز است.
سخن پایانی
با شیک اندیش و تیم قوی مربیان متخصص و آگاه در مسیر شناخت درونی خویش تنها نیستید.
شاید فکر کنید که من فلان موفقیت را کسب کردهام یا مدرک تحصیلی بالایی از دانشگاهی معتبر گرفتهام.
و کوچینگ برای من کارایی چندانی ندارد.
اما نباید فراموش کنید وقتی که متدی وجود دارد که میتوانید راحت رشد کنید و پیشرفت بیشتری را تجربه کنید چرا از آن استفاده نکنید.
مولانا نیز به زیبایی تمام توانسته خودباوری و تاثیرات کوچینگ را در دو بیت خلاصه کند:
خوش باش که هر که راز داند داند که خوشی خوشی کشاند
شیرین چو شکر تو باش شاکر شکر هر دم شکر ستاند
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.