عقده حقارت را چگونه درمان کنیم؟ دست از حقیربودن برداریم
عقده حقارت یعنی خود را بهاندازه کافی خوب ندانستن در واقع همان خود کم بینی است. کسی که دچار این عقده است یعنی خود را حقیر میداند و نمیتواند ارزشهای وجودی خود را بشناسد. کسی که خود را بیارزش میپندارد به نتایج بدی در زندگی میرسد. چنین فردی با راههای درمان عقده حقارت آشنایی ندارد.
این فرد نتایجی بد درباره خود و البته جهان هستی. چنین فردی فکر میکند که بیارزش است و در حق او در این دنیا احجاف شده است. برای همین رفتاری نامناسب با دیگران هم پیشه خواهد کرد. طیف واکنشهایی که احساس حقارت شدید باعث بروزشان میشود، بسیار زیاد است. مثلا حسادت، بدجنسی، کینهتوزی و بسیاری از صفات بد و ناپسند میتوانند در راستای حس حقارتی در فرد بهوجود بیایند که در خودش احساس میکند.
اما باید یاد بگیریم که فرصت زیستنمان در این دنیا بسیار اندک است. پس درست نیست که آن را با ناراحتی و درد و البته احساسات منفی بسیار بگذرانیم. راههای درمان عقده حقارت را باید یاد گرفت. در ادامه به شما میگوییم که عقده حقارت را چگونه درمان کنیم و از شر آن خلاص شویم.
راههای درمان عقده حقارت چیست؟
حقیردانستن خود مشکلی جدی است. این معضل میتواند ناشی از تجربههای ناخوشایند دوران کودکی باشد. برای مثال، زمانی که یک کودک در محیطی زندگی میکند که کمترین توجهی به او نمیشود یا مدام مورد تنبیه و تحقیر قرار میگیرد، به تدریج این احساس در او شکل میگیرد که بهاندازه کافی دوستداشتنی و ارزشمند نیست. چنین احساس تلخی موجبات شکلگیری عقده حقارت را در فرد فراهم میکند. البته باید دقت کرد که روان آدمی بسیار پیچیده است و شاید دلایل متعدد دیگری هم موجب شوند که احساس حقارت شدید در یک فرد شکل بگیرد. در هر حال، این حس نیاز به درمان دارد. راههای درمان عقده حقارت در ادامه میآید:
گفتوگوهای درونی مثبت با خود بسازیم
یکی از راههای درمان عقده حقارت مثبت کردن گفتگوهای درونی است. اگر بناست که به پرسش مهم عقده حقارت را چگونه درمان کنیم پاسخی مناسب بدهیم باید شروع به گفتوگو با خود کنیم. یعنی چه؟ یعنی با خود درباره ویژگیها و صفاتی که داریم، صحبت کنیم و تکلیفمان را روشن کنیم. باید بدانیم که دقیقا چه چیزی در ما وجود دارد که آن را پست و بیارزش میدانیم و چرا چنین احساسی در ما به وجود آمده است. زمانی که با خود شروع به دردِ دل میکنیم، راحتتر متوجه میشویم که مشکل از کجا آب میخورد. بعد با خودمان مهربانتر خواهیم شد. این مهربانی منجر میشود که گفتوگوهای درونیمان به سمت مثبتترشدن پیش برود.
در جمع آدمهای مثبت شرکت کنیم
زمانی که در جمع افراد مثبت و پرانرژی شرکت مینماییم، یاد میگیریم که مانند آنها رفتار کنیم. یکی از ویژگیهای مهم آدمهای مثبت این است که اصلا و ابدا زیر بار بدگفتن از خود نمیروند و دوست دارند که از ظرفیتها و امکاناتی که در اختیار دارند در راستای ساختوساز بهره ببرند. ساختوساز چه؟ همه چیز. مثلا ساختن ویژگیهای مثبت از ویژگیهای منفیشان. چنین رفتار و انرژی پرشوری نسبت به زندگی به ما هم منتقل خواهد شد و دیگر یاد میگیریم که حقیرشدن خود را کنار بگذاریم و ما هم وارد مسیری پرشور از افکار مثبت و سازنده شویم. پس اگر احساس حقارت در وجودمان پا گرفته است، باید معاشران خود را تغییر بدهیم.
«نهگفتن» را یاد بگیریم
اگر میخواهید راههای درمان عقده حقارت را یاد بگیریم باید در برخی از مواقع به دیگران نه بگوییم. قبول بیچون و چرای حرف دیگران باعث شکلگیری احساس حقارت در ما میشود. چون احساس میکنیم که در مقابل دیگران ناتوان هستیم و امکان به کرسی نشاندن نظرات و احساسات خود را نداریم. برای اینکه از بند حقارت رها شویم، باید یاد بگیریم که در مقابل دیگران توانایی نهگفتن را در خود تقویت کنیم. ما هم مانند هر آدم دیگری دارای احساسات، عقاید و افکاری هستیم که بنا به آنها میتوانیم نسبت به درخواستها یا دستورهای دیگران نظری برای خود داشته باشیم. نهگفتن از مهمترین مهارتهای آدمیزاد است. قبول کنید.
مقایسهکردن خود با دیگران را کنار بگذاریم
مقایسهکردن خود با دیگران بدترین کاری است که میتوانیم در زندگی انجام بدهیم. این کار اشتباه، نادرست و بسیار غیرانسانی است. چرا غیرانسانی؟ برای اینکه با مقایسهکردن خود با دیگران در حال ورود به استدلالی کاملا اشتباه هستیم و به خودمان بد میکنیم. ما در شرایطی برابر با دیگران زندگی نکردهایم، هر کداممان تجربیات کاملا متفاوتی از دیگری دارد.
پس چرا باید مقایسهای وجود داشته باشد. حتی دو انسان دوقلو که در یک خانواده و با شرایط مساوی و برابر در همهچیز زندگی میکنند هم با یکدیگر تفاوتهایی فاحش خواهند داشت. مقایسهای که شکل میدهیم، باعث میشود که احساس حقارت در وجودمان تشدید گردد. این کار را کنار بگذاریم. قبول؟
در آخر
آنچه گفته شد در مورد راههای درمان عقده حقارت بود. شما با این راهها یاد می گیرید که هیچ انسانی حقیر نیست. همه ارزشمندند. این ارزشها نیاز به کشف و شناسایی دارند. شاید دنیا با ما گاهی نامهربان باشد و در شرایطی بسیار بد قرار بگیریم. اما نباید اجازه بدهیم که هیچچیز و هیچکس ما را تحقیر کند. مهمترین کسی که نباید ما را پست بشمارد و کمارزش بداند، همان شخصی است که با ایستادن در مقابل آینه میبینیم.