چگونه تفکر بیش از حد را در رابطه زناشویی متوقف کنیم؟
رابطه زناشویی پویا و فعال همواره توجه هر دو طرف را در پی دارد. ممکن است بسیاری از افراد بعد از آشنایی و ازدواج نگران رفتار و حرکات همسرشان شوند.گاهی پیش می آید که افراد در رابطه زناشویی به خود شک کنند. و به این فکر کنند که فرد مقابل، واقعا هنوز هم به ادامه زندگی دونفره علاقه مند است یا خیر؟! تفکر بیش از حد در روابط، برای بسیاری از افراد باهوش، جذاب و تربیت شده آشنا است.
ناسازگاری در رابطه زناشویی، تنها یکی از نشانه های اضطراب در عملکرد بالا است. اما مجبور نیستید که تشخیص اضطراب رسمی را انجام دهید. اما مبارزه با این مشکل را باید جدی بگیرید. ناسازگاری در روابط تنها یکی از علائمی است؛ که به طور قابل توجهی توانایی ما برای لذت بردن از عشق و روند زندگی مشترکمان را از بین می برد. مورد مهمی که باید بدانید این است که، رابطه زناشویی شما، حتما تحتتاثیر این اضطراب قرار خواهد گرفت.
پیامد های تفکر بیش از حد در رابطه زناشویی چیست؟
هوشمند بودن و تحلیلی بودن به شما در طول زندگی، در تحصیلات و حرفهای کمک میکند. اما، وقتی نوبت به روابط میرسد، اتکا بیش از حد بر مهارتهای منطقی مان میتواند؛ به طور جدی توانایی مان را برای لذت بردن از زندگی و رابطه زناشویی کاهش دهد.
یکی از نتایج تفکر بیش از حد و به خرج دادن وسواس فکری در رابطه زناشویی این است؛ که شما برای ارتباط با شریک زندگی خود تلاش خواهید کرد. ممکن است فکر و خیالات تان ناشی از تمایل به برقراری ارتباط با او باشد. اما مشکل حاد تر موجو این باشد؛ که به احتمال زیاد نتایج مخالف ( یا منفی ) را به دست آورید.
تفکر سمی در رابطه زناشویی
تفکر بیش از حد و بی پایه، به جای برقراری ارتباط با وی به اشتباه و اضطراب دو جانبه منجر خواهد شد. این موضوع همچنین باعث بوجود آمدن حس نگرانی و استرس نیز می شود. بنابراین در رابطه زناشویی خود، زمان دشواری را برای استراحت و لذت بردن از لحظهای که در آن قرار دارید، خواهید داشت. در حالی که موقعیت را آنالیز میکنید؛ مدام در فکر هستید که چطور همسرتان را راضی و خشنود نگه دارید. یا اینکه او به چه چیزی فکر می کند؟ این موضوع شما را از مرحله اصلی پرت خواهد کرد.
عدم ارائه شخصیت اصلی خود در رابطه با افکار پریشان
این موضوع به این معناست که خود را به بهترین شکل اظهار نمیکنید. یا خود حقیقی تان را نشان نمیدهید. در حالیکه این تنها چیزی است که شریک زندگی تان میخواهد آن را ببیند. و در عوض، او این احساس را خواهد داشت که ممکن است او را بیش از حد تحت کنترل قرار داده اید.
راه دیگری که در آن تفکر بیش از حد، بر روی رابطه زناشویی تان تاثیر میگذارد؛ این است که شریک زندگی تان احتمالا اضطراب و ناراحتی شما را احساس خواهد کرد. این موضوع باعث میشود او احساس معذب بودن داشته باشد. اگرچه ممکن است شما را زیاد دوست داشته باشد. و وجود این حس گاهی اوقات هیجان و انگیزه وی را برای پیشبرد زندگی از بین خواهد برد.
اضطراب زیاد در رابطه به سردرگمی منجر می شود.
درک این موضوع در رابطه زناشویی ساده است. زمانی که در یک تاریخ و تفکر زیاد به سر می برید؛ با احساسات خود و اشارات شریک تان هماهنگ نیستید. در حالی که سعی دارید آنچه را که در حال رخ دادن است تجزیه و تحلیل کنید. مثلا متوجه شوید آیا او هنوز هم شما را دوست دارد و غیره. ممکن است فکر کنید که همه چیز واقعا خوب پیش میرود. در حالیکه شریک زندگی تان احساس ناراحتی می کند.
زمانی که میتوانید در یک لحظه به بهترین شکل در کنار همسرتان سپری کنید، احساس راحتی بیشتری خواهید داشت. به طور مشابه اما، به خاطر اضطراب و ناراحتی، ممکن است نتوانید تشخیص دهید که او واقعا چه میزان راحت و چه میزان پریشان است. بنابراین، تصویر این که چگونه سردرگمی تان ممکن است؛ به خاطر تفکر بیش از حد و نا به جا در رابطه زناشویی رشد کند، را بهتر درک خواهید کرد.
وسواس فکری در رابطه زناشویی
کاهش عزت نفس به خاطر تفکر سمی در رابطه
بعد از مدتی زندگی و رابطه زناشویی، قادر به نشان دادن اصالت خود به خاطر تفکرات حساس و سمی نیستید. سردرگمی و احساس عدم تناسب به احتمال زیاد، ناشی از تلاش برای اتصال و یافتن احساسات خودتان و نشانه های مربوط به کاهش اعتماد به نفس خواهد بود.
هنگامی که با الگوهای فکری منفی روز خود را شروع میکنید، افکار منفی بیشتری جمع خواهند شد. زخم های عاطفی عمیق تری ایجاد خواهد شد. و ممکن است احساس ناامیدی، عدم شایستگی یک رابطه زناشویی خوب، یا جذاب و غیره را داشته باشید.
ما همه توانایی های خودمان را داریم؛ که براساس آنها خود را به دیگران معرفی میکنیم. برای مثال، شما میتوانید به خود، به عنوان یک فرد باهوش، و نه یک فرد زیبا فکر کنید. یا ممکن است گمان کنید که جنس مخالف، به هرکس غیر از شما به همراه ویژگی هایتان علاقه مند خواهد شد.
اینها باورهای محدود کنندهای هستند؛ که منجر به تفکر سمی در رابطه زناشویی، و تلاش برای رها کردن و لذت بردن از زمان خودتان میشوند. پس، میبینید که چگونه این حلقه منفی می تواند خودش را در زندگی تان جاودانه نماید؟ پس باید فکری به حال آنها برای عدم از بین رفتن رابطه زناشویی تان بکنید.
ناسازگاری در رابطه زناشویی
تلاش عمیق برای ادغام و درمان تفکر سمی در رابطه را آغاز کنید.
سعی کنید با نفس جوانتر خود ارتباط برقرار کنند. مهم نیست که در چه سنی به سر می برید! این کار منجر به فعال شدن یکپارچگی شما میشود؛ که میخواهد از عشق و رابطه زناشویی سالم لذت ببرد. التیام دادن این حس اجازه میدهد که دوباره فرد بالغی باشید. و تمام بخش های وجود خویش را در آغوش بگیرید.
این بخش ها می توانند از جمله خود تحلیلی ها، یا شک ها و خود رها سازی های موجود در افکارتان باشند. بنابراین به جای محدود کردن خود در رابطه زناشویی به تنهایی، میتوانید یاد بگیرید که به عنوان مثال به خود اجازه دهید که از هر چیزی لذت ببرید. توسعه این گزینهها، باید هدف اولیه شما باشند.