تعریف انگیزه چیست؟ انواع انگیزه در روانشناسی
تعریف انگیزه:
انگیزه به معنای انگیزش، حالت داخلی یا خارجی است که فرد را به انجام یک کار، تلاش برای دستیابی به هدف یا انجام فعالیتی میاندازد. انگیزه میتواند از داخل فرد نشأت گرفته یا تحت تأثیر عوامل خارجی شکل گیرد و به عنوان یک نیروی محرکه برای رفتار و عملکرد فرد عمل کند.
انواع انگیزه در روانشناسی:
1. انگیزه داخلی: این نوع انگیزه وابسته به داخل فرد است و از درون خود فرد نشأت میگیرد. ممکن است به دلیل عواطف، ارزشها، آرزوها و آرمانهای فرد شکل گیرد. به عنوان مثال، علاقه به یک فعالیت خاص، تلاش برای رسیدن به یک هدف شخصی یا احساس رضایت و خوشحالی از انجام یک کار.
۲. انگیزه خارجی: این نوع انگیزه به عوامل خارجی نشأت میگیرد و با تحت تأثیر قرار گرفتن از طریق پاداشها یا تنبیهها برای عملکرد فرد شکل میگیرد. به عنوان مثال، تحمیل تنبیه در صورت عدم انجام کاری خاص یا ارزش دادن به پاداشهای مادی یا غیرمادی به عنوان انگیزه برای انجام کار.
۳. انگیزه همبسته: این نوع انگیزه به عوامل اجتماعی و ارتباطات اجتماعی نشأت میگیرد. فرد در این حالت به دلیل تعلق خود به یک گروه یا جامعه، تلاش برای رضایت گروه و اعتبار به دست آوردن در جامعه، انگیزه بیشتری برای انجام کارها و فعالیتهای خود دارد.
۴. انگیزه رقابتی: این نوع انگیزه به دلیل وجود رقابت و مقایسه با دیگران شکل میگیرد. فرد در این حالت تلاش میکند تا بهترین عملکرد را از خود نشان دهد و در مقایسه با دیگران پیشرو باشد.
۵. انگیزه اجتنابی: این نوع انگیزه به دلیل تمایل فرد به اجتناب از عواقب منفی شکل میگیرد. فرد در این حالت تلاش میکند تا از وقوع عواقب ناخواسته و نامطلوب جلوگیری کند و به دنبال حفظ وضعیت کنونی خود است.
این انواع انگیزهها ممکن است با یکدیگر ترکیب شوند و هر فرد ممکن است در طول زمان و در شرایط مختلف از انگیزههای مختلف بهره ببرد.
تعریف انگیزه چیست؟ انگیزه یعنی چه؟
انگیزه به عنوان یک واژه واضح و مهم در زندگی انسانها به کار میرود. تعریف انگیزه میتواند به شکلی ساده به معنای حمایت یا پشتیبانی از تلاشها و عملکردها باشد. انگیزه عواملی را در بر میگیرد که فرد را تحریک و تشویق به رسیدن به هدفهای خود میکنند.
انگیزه یکی از اصولیترین عواملی است که تعیین کننده برای موفقیت در هر زمینهای میباشد. آنچه که انگیزه را مهم و ضروری میسازد، قدرت اثرگذاری آن بر روی روحیه و عملکرد فرد است. انگیزه به فرد انرژی میدهد، به او امید میبخشد و تلاش و پیشرفت را تشویق میکند.
انگیزه میتواند از دو نوع خارجی و داخلی باشد. انگیزه خارجی زمانی ایجاد میشود که فرد به دنبال پاداشها و امتیازات خارجی است. برای مثال، ممکن است فرد به دنبال پاداش مالی، شهرت یا تشویق دیگران باشد. انگیزه داخلی به معنای انگیزهای است که فرد از درون خود به دست میآورد. آنچه که فرد را به قدرت داخلی و استقلالی میرساند، شامل علاقه شخصی، احساس پیشرفت و خودافزایی است.
انگیزه میتواند در هر زمینهای شامل تحصیل، کار، ورزش و زندگی عمومی وجود داشته باشد. این عامل میتواند به فرد کمک کند تا به آرزوها و خواستههای خود دست یابد و به تلاش برای بهبود و توسعه خود ادامه دهد.
با توجه به اهمیت انگیزه در زندگی، توجه به تقویت و تثبیت آن امری حیاتی است. برای افزایش انگیزه، میتوان از روشهای متنوعی مانند تعیین هدفهای قابل دستیابی، ایجاد ارتباط با افراد الهامبخش، خلق محیط مثبت و ایجاد تغییرات کوچک اما مؤثر استفاده کرد.
به طور کلی، انگیزه عاملی است که فرد را به سمت دستیابی به هدفها و برآورده کردن آرزوها سوق میدهد. انگیزه، نیرویی است که انسان را به سمت رشد و پیشرفت هدایت میکند و در نهایت به موفقیت منجر میشود.
معنی انگیزه چیست؟
انگیزه به وضعیتی اطلاق میشود که فرد را به انجام یک فعالیت مشخص ترغیب میکند و به او انرژی و ارادهی لازم را برای تحقق آن فعالیت میدهد. انگیزه میتواند از داخل فرد برخاسته یا تحت تأثیر عوامل خارجی مانند پاداش، تشویق، تحسین و یا فشار اجتماعی به وجود آید. این مفهوم نقش بسزایی در موفقیت و پیشرفت افراد در زندگی شخصی و حرفهای دارد. انگیزه میتواند به عنوان یک نیروی درونی برای رسیدن به اهداف، عبور از مشکلات و پیشبرد پروژهها و آرزوها عمل کند. در واقع، انگیزه نقش مهمی در تشکیل هدفها، تعیین راهبردها، تمرکز، تلاش و همچنین حفظ انگیزش در مسیر رسیدن به اهداف ایفا میکند.
انواع انگیزه در روانشناسی کدامند؟
در روانشناسی، انگیزه به عنوان نیروی درونی است که فرد را به انجام یک فعالیت مشخص ترغیب میکند. این انگیزهها میتوانند از طریق عاملهای داخلی یا خارجی به فرد انتقال یابند. انگیزه ها می توانند به چندین نوع تقسیم شوند.
۱. انگیزه پیشرفت: این نوع انگیزه، فرد را به تلاش و پیشرفت در زندگی و کارهایش ترغیب میکند. فرد با داشتن این انگیزه، تمایل دارد بهبود و پیشرفت کند و به دنبال رسیدن به اهداف بلند مدت خود باشد.
۲. انگیزه اجتناب: این نوع انگیزه، فرد را به اجتناب از ترس یا خطر مشخصی ترغیب میکند. فرد با داشتن این انگیزه، تمایل دارد از وقوع یک وضعیت نامطلوب یا ضرری جلوگیری کند.
۳. انگیزه انجام وظیفه: این نوع انگیزه، فرد را به انجام وظایف و مسئولیتهای خود ترغیب میکند. فرد با داشتن این انگیزه، تمایل دارد به وفور و بهترین شکل ممکن وظایف خود را انجام دهد.
۴. انگیزه اجتماعی: این نوع انگیزه، فرد را به برقراری ارتباط و تعامل با دیگران ترغیب میکند. فرد با داشتن این انگیزه، تمایل دارد روابط اجتماعی خود را بهبود دهد و از تعامل موثر با دیگران استفاده کند.
۵. انگیزه معنوی: این نوع انگیزه، فرد را به جستجوی معنا و هدف در زندگی ترغیب میکند. فرد با داشتن این انگیزه، تمایل دارد به دنبال معنا و پرسشهای عمده زندگی خود بگردد و به رسیدن به رضایت و رشد روحی برسد.
به طور کلی، انگیزهها در روانشناسی میتوانند بسیار گسترده و متنوع باشند و هر فرد ممکن است دارای ترکیبی از انگیزههای مختلف باشد. این انگیزهها میتوانند به صورت موقت یا پایدار در زندگی فرد تأثیر بگذارند و بسته به شرایط مختلف، اولویتها و اهداف فرد متغیر باشند.
انواع انگیزه های درونی
انواع انگیزه های درونی به مجموعه ای از عوامل و عواطف و دلایل داخلی اشاره دارد که یک فرد را به انجام یک عمل یا تحقق یک هدف میاندازد. این انگیزه ها بر اساس نیازها، ارزش ها، عقاید و اهداف شخصی درونی شکل میگیرند.
یکی از انواع انگیزه های درونی، انگیزه نفع است که به معنای تلاش برای دستیابی به نتایج مثبت و سودمند برای خود است. این انگیزه میتواند برمبنای خواسته های شخصی، مسئولیت پذیری یا نیاز به تحقق رضایت شخصی شکل بگیرد.
انگیزه خودباوری نیز یکی از انواع مهم انگیزه های درونی است که باور به توانایی ها و استعدادهای شخصی را تقویت میکند. این انگیزه شامل عواملی مانند اعتماد به نفس، ایمان به خود و احساس قدرت و کنترل بر زندگی است.
انگیزه هدفمندی نیز به تلاش برای رسیدن به یک هدف خاص اشاره دارد. این هدف میتواند شامل تحصیل در یک رشته خاص، پیشرفت در یک حرفه، دستیابی به وزن مناسب یا بهبود روابط شخصی باشد.
انگیزه علاقه نیز به تحقق و انجام فعالیت هایی که به شدت مورد علاقه و عشق شخص قرار دارد، اشاره دارد. این انگیزه میتواند بر اساس علاقه به هنر، ورزش، موسیقی، مطالعه و یا هر فعالیت دیگری شکل بگیرد.
در نهایت، انگیزه معنوی نیز به تلاش برای ارتقای ارزش های معنوی و روحانی شخص و دستیابی به آرامش و رضایت داخلی اشاره دارد. این انگیزه ممکن است بر اساس ایمان دینی، ارتباط با طبیعت و یا معنویت فردی شکل بگیرد.
به طور خلاصه، انگیزه های درونی متنوعی وجود دارند که هر کدام بر اساس نیازها، ارزش ها و هدف های شخصی فرد شکل میگیرند و او را به عملکرد و تحقق آرزوها و آرمان های خود هدایت میکنند.
انواع انگیزه های بیرونی
انگیزه های بیرونی به دلایل و عواملی اشاره دارد که از خارج از فرد و از محیط اطراف او برخاسته و تحت تأثیر آنها قرار میگیرد. انواع انگیزه های بیرونی میتوانند عبارتند از:
۱. پاداش مادی: یکی از انگیزه های بیرونی مهم، دریافت پاداش مادی است. افراد ممکن است برای کسب درآمد بیشتر، برآورده کردن نیازهای مالی، خرید موارد مورد علاقه یا بهبود شرایط زندگی خود، تلاش کنند.
۲. تقدیر و تشویق: گاهی اوقات، تقدیر و تشویق از طرف دیگران میتواند برای فرد انگیزه بخش باشد. تشویق همکاران، تقدیر از کارهای خوب و موفقیتها، افزایش اعتماد به نفس و ایجاد رقابت سالم در محیط کار، میتواند انگیزه های بیرونی را تقویت کند.
۳. اعتراف اجتماعی: برخی افراد ممکن است برای اینکه در جامعه و اجتماع خود قبول شوند و پذیرفته شوند، تلاش کنند. اعتراف اجتماعی میتواند شامل دستیابی به رتبه و منصب اجتماعی برجسته، داشتن رابطه های قوی و پشتیبانی از افراد مهم در جامعه باشد.
۴. تأثیر گذاری بر دیگران: برخی افراد ممکن است انگیزه بگیرند تا بر دیگران تأثیر بگذارند و به آنها کمک کنند. این انگیزه میتواند از طریق تدریس، رهبری، کمک به افراد نیازمند و خدمت به جامعه برآورده شود.
۵. تعامل اجتماعی: برخی افراد به دلیل علاقه به تعامل با دیگران و برقراری روابط اجتماعی، تلاش میکنند. این انگیزه میتواند به دلیل لذت بردن از شرکت در فعالیت های گروهی، توسعه مهارت های اجتماعی و ارتباطات بین فردی باشد.
۶. شهرت و شان: برخی از افراد ممکن است به دنبال شهرت و شان باشند و به این دلیل تلاش کنند که در جامعه شناخته شوند و نام و نشانی داشته باشند. این انگیزه میتواند توسط کارهای خلاقانه، عملکرد برجسته و داشتن تأثیر در جامعه برآورده شود.
۷. وظیفه و مسئولیت: برخی افراد به دلیل تعهدات وظیفه ای که بر عهده دارند، تلاش میکنند و این انگیزه میتواند از طریق انجام وظایف و تعهدات خانوادگی، حرفه ای، اجتماعی و انسانی برآورده شود.
به طور کلی، انگیزه های بیرونی میتوانند برای افراد به عنوان محرک های قدرتمندی عمل کنند و آنها را به دستیابی به اهداف و رشد شخصی و حرفه ای ترغیب کنند.
بررسی انگیزه در روانشناسی
بررسی انگیزه در روانشناسی به معنای بررسی و تحلیل عوامل، نیازها و انگیزههایی است که انسان را به انجام رفتارها و فعالیتهای مختلف میاندازد. انگیزه به عنوان یک مفهوم کلیدی در روانشناسی، نقش مهمی در شکلگیری رفتارها، تصمیمگیریها و پیشرفت افراد ایفا میکند.
در بررسی انگیزه، عوامل مختلفی از جمله نیازهای فیزیولوژیکی، نیازهای اجتماعی، نیازهای روانشناختی و ارتباطات انسان با محیط اطراف مورد بررسی قرار میگیرند. نیازهای فیزیولوژیکی شامل نیازهای بدنی مانند تغذیه، آب، خواب و تنشهای جسمی است. نیازهای اجتماعی شامل نیازهای ارتباطی و احساس تعلق به گروهها و جامعه است. نیازهای روانشناختی شامل نیازهای خودشناسی، تحقق و تعمق در زندگی و احساس ارزشمندی است. و در نهایت، ارتباطات انسان با محیط اطراف شامل عواملی مانند انتظارات جامعه، فشارهای اجتماعی و انگیزههای خارجی است که بر روی رفتار افراد تأثیر میگذارد.
بررسی انگیزه در روانشناسی نه تنها به درک عوامل موثر بر رفتار انسان کمک میکند، بلکه میتواند در طراحی برنامهها و روشهای موثر در افزایش انگیزه و پیشرفت افراد نقش مهمی ایفا کند. با توجه به اینکه انگیزه عامل مهمی در دستیابی به هدفها و تحقق موفقیت است، افزایش انگیزه در افراد میتواند بهبود عملکرد شخصی و حرفهای، افزایش رضایت شخصی و بهبود کیفیت زندگی منجر شود.
در نتیجه، بررسی انگیزه در روانشناسی میتواند به عنوان یک ابزار قدرتمند در شناخت و تحلیل رفتار انسان و ارتقای آن به کار گرفته شود. با درک عاملهای موثر بر انگیزه و با استفاده از روشها و راهکارهای مناسب، میتوان انگیزه را در افراد تقویت کرده و به کشف و تحقق ظرفیتها و استعدادهای آنان کمک کرد.
مراحل شکل گیری انگیزه چیست؟
مراحل شکلگیری انگیزه، پروسهای است که در طول آن افراد، احساس تحریک و انگیزه را تجربه میکنند. این مراحل شامل چندین مرحله میباشند که به ترتیب شرح داده میشوند:
۱. شناخت نیازها: در این مرحله، افراد نیازهای خود را شناسایی میکنند. این نیازها میتوانند فیزیولوژیکی (مانند نیاز به غذا و آب)، امنیتی (مانند نیاز به امنیت و پناهندگی)، اجتماعی (مانند نیاز به ارتباطات انسانی)، احترامی (مانند نیاز به تحسین و احترام) و خودتحققی (مانند نیاز به رشد و توسعه شخصی) باشند.
۲. تحلیل نیازها: در این مرحله، افراد به بررسی و تحلیل نیازهای خود میپردازند. آنها تلاش میکنند تا بفهمند که نیازهایشان چیستند و چگونه میتوانند آنها را برآورده کنند.
۳. ایجاد هدف: در این مرحله، افراد هدفهای خود را برای برآورده کردن نیازهایشان تعیین میکنند. آنها سعی میکنند هدفهایی را انتخاب کنند که باعث ارضای نیازهایشان شود.
۴. ایجاد انگیزه: در این مرحله، افراد به دنبال ایجاد انگیزه برای دستیابی به هدفهای خود هستند. آنها ممکن است از روشهای مختلفی مانند تحلیل مزایا و معایب، ایجاد تصویر ذهنی موفقیت و استفاده از تکنیکهای ترغیبی استفاده کنند.
۵. اقدام و تلاش: در این مرحله، افراد به سمت عمل میروند و تلاش میکنند تا هدفهای خود را به دست آورند. آنها از استراتژیهای مختلفی مانند تعیین برنامههای عملی و استفاده از دستاوردهای گذشته خود استفاده میکنند.
۶. ارزیابی و بازخورد: در این مرحله، افراد عملکرد خود را ارزیابی میکنند و بازخورد دریافت میکنند. آنها بررسی میکنند که آیا تلاشها و اقداماتشان به ارضای نیازها و دستیابی به هدفها منجر شده است یا خیر.
این مراحل شکلگیری انگیزه را میتوان به عنوان یک چرخه مداوم در زندگی افراد در نظر گرفت. این چرخه میتواند به منظور ایجاد و حفظ انگیزه و پیشرفت شخصی استفاده شود.
نظریه های انگیزشی کدامند؟
نظریههای انگیزشی به تئوریها و مدلهایی اطلاق میشود که درک رفتار انسان و میزان انگیزه و انگیزش او را تشریح میکنند. این نظریهها تلاش میکنند تا بررسی کنند که چه چیزهایی میتوانند افراد را به انجام یک فعالیت مشترک و مقصودمند ترغیب کنند و چگونه میتوانند میزان تلاش و عملکرد آنها را بهبود بخشند.
نظریههای انگیزشی مختلفی وجود دارند که در اینجا به چندین نمونه از آنها اشاره خواهیم کرد. یکی از این نظریهها نظریه نیازهای پیرامونی مسلم هست که توسط ماسلو در سال ۱۹۴۳ مطرح شد. این نظریه معتقد است که انسانها نیازمندیهای پنجگانهای هستند که شامل نیازهای فیزیولوژیکی، امنیتی، اجتماعی، احترام و خودتحقق است. به طور کلی، اگر این نیازها برآورده نشوند، انگیزه فرد برای انجام فعالیتها کاهش مییابد.
نظریه دیگری که مورد توجه قرار گرفته است، نظریه انتظارات و ارزش انگیزشی است. این نظریه معتقد است که میزان انگیزه فرد برای انجام یک فعالیت به ترکیبی از انتظارات و ارزشی که به آن میدهد بستگی دارد. اگر فرد انتظار داشته باشد که با انجام فعالیت مورد نظر به نتایج مطلوبی دست پیدا خواهد کرد و ارزشی بالا برای انجام آن فعالیت قائل باشد، انگیزه و تمایل او برای انجام آن فعالیت افزایش مییابد.
علاوه بر این، نظریه خوداثربخشی نیز برای توجیه انگیزه افراد استفاده میشود. این نظریه معتقد است که افراد بیشتر انگیزه و انرژی را برای انجام فعالیتی که باعث افزایش احساس کنترل و خودکارآمدی آنها میشود، دارند. به عبارت دیگر، اگر شخص احساس کند که میتواند برای تحقق هدف خود تلاش کند و موفقیت را تجربه کند، انگیزه و تمایل او برای انجام آن فعالیت افزایش خواهد یافت.
به طور خلاصه، نظریههای انگیزشی سعی در توجیه رفتار و انگیزه انسانها دارند. این نظریهها میتوانند در فهم بهتر رفتار و انگیزه افراد و نیز بهبود عملکرد آنها در حوزههای مختلف مانند آموزش، سازمانها و روانشناسی مورد استفاده قرار گیرند.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.