الگوبرداری ذهنی و بدنی از افراد با اعتماد به نفس بالا
چگونه با الگوبرداری از افراد با اعتمادبهنفس ظاهر شویم؟
ذهنی
دو سه روز پیش در رابطه با موفقیت با یک همکار سابق خودم در اداره صحبت میکردم. برای من واقعاً جالب بود که داشتن اعتمادبهنفس چه معجزاتی را در زندگی انسان به وجود میآورد. تقریباً گفتگوی ما چهل دقیقه طول کشید. سال ۹۰ در اداره ما یک راننده معمولی بود. موقعی که از او در رابطه بااینکه چگونه از یک کارمندی ساده و با مدرک دیپلم توانسته است بدون هیچگونه پارتی و یا امکاناتی دیگر به سمت بالایی در سازمان ارتقا پیدا کند، سریع بازیگر اصلی ما یعنی اعتمادبهنفس خودش را نمایان کرد.
داستان خودش را اینطوری شروع کرد: از سال اول که بهعنوان راننده توانستم استخدام شوم، متوجه شدم که رانندگی خوب است و هیچ کاری هم عار نیست،
اما میدانستم که توانایی و استعداد آن را دارم که بتوانم به جاهای خیلی بالاتری ارتقا پیدا کنم.
به همین خاطر توانستم در عرض چهار سال بعدی در رشته مدیریت برنامهریزی آموزشی فارغ التحصیل شوم. ۷ سال بود که این مدرک کارشناسی را داشتم ولی با مدرک دیپلم خودم حقوق میگرفتم. هیچوقت ناامید نشدم و توانستم که در سه سال بعدی مدرک کارشناسی ارشد خودم را در رشته مدیریت منابع انسانی بگیرم و امسال هم در دکترای همین رشته قبولشدهام.
وقتی در مورد هدف و چراییهای مهمی که در زندگی داشته سؤال کردم، خیلی نکات جالبی را اشاره کرد. گفت احساس کردم که اول باید خودم را تغییر دهم. و بعد اینطوری ادامه داد: به وضع موجود اصلاً راضی نبودم و بعد رسالت مهمی که در زندگی داشتم این بود که به افراد جامعه خودم خدمت کنم و به آنها آموزش دهم. حتی گفت چند سال پیش با مدیریت آموزشوپرورش استان صحبت کردم و گفتم که من داوطلب هستم که با ماشین خودم و هزینه خودم به روستاهای دور افتادهای که نیاز به آموزش دارند مراجعه کنم و بعدازظهرها بهعنوان یک معلم در آنجا خدمت کنم.
چیزی که اعتمادبهنفس بالای این شخص را نشان میداد این بود که میگفت اگر کارهایی را که میتوانم انجام دهم انجام ندهم در قدم اول به خودم ظلم کردهام و در مرحله بعدی به خانوادهام خیانت کردهام و درنهایت به جامعهام خیانت کردهام، به خاطر جلوگیری از این خیانت در حق افراد جامعه خودم هر کاری را که از دستم بربیاید حتماً برای جامعه خودم انجام خواهم داد.
نکات ارزشمندی دیگری را هم اشاره کرد ازجمله ساخت مسجد سهطبقه شیک و عالی در یک منطقه محروم شهر همراه با دو سه نفر خیر از کارهایی بود که انجام داده بود.
بعد به نکته جالب دیگری اشاره کرد و گفت:
با کسب هر موفقیتی اعتمادبهنفس من بالاتر میرود. این کار باعث میشود تا بتوانم خیلی راحتتر موفقیت دیگری را کسب میکنم و این اثر گلوله برفی است که هرروز بهطور تصاعدی بزرگ و بزرگتر میشود.
راضی نشدن به شرایط موجود کمکم کرده است تا هرروز نهایت تلاش خود را برای بهتر شدن شرایط انجام دهم.
یکی از کارهایی که به خود من خیلی کمک کرد تا بتوانم اعتمادبهنفس خودم را بسیار بالا ببرم الگوبرداری از افرادی بود که اعتمادبهنفس بسیار بالایی داشتند. یک اصل انالپی میگوید:
اگر فردی در هر نقطه از دنیا به موفقیتی رسیده است من هم میتوانم آن موفقیت برسم. فقط با رعایت دو اصل زیر:
شرط اول: مثل او باور کنم.
شرط دوم: دقیقاً مثل او عمل کنم.
من برای این کار با چند نفر که اعتمادبهنفس بالایی داشتند صحبت کردم تا باورهایشان را بدانم و ببینیم که در مورد خود و تواناییهایشان چگونه فکر میکنند؟ تقریباً همه آنها به خودشان و تواناییهای خود کاملاً ایمان داشتند و هر کاری را که خواسته بودند در زندگی انجام دهند با موفقیت به پایان رسانده بودند.
اقدامک: در اطرافیان خود یک یا دو نفر با اعتمادبهنفس بالا را پیدا کنید و چنددقیقهای با آنها صحبت کنید تا بدانید این افراد چه باورهایی دارند؟
سعی کنید از حرکات و حالات بدن آنها هم الگوبرداری کنید.
بدنی
۳) اجازه دهید که بحث را با یک سؤال مهم و کلیدی شروع کنیم؟ آیا تابهحال کسی را دیدهاید که بدنی شل و ول داشته باشد، سرش رو به پایین شانههای افتاده باشد و اعتمادبهنفس بالایی داشته باشد؟ من که هیچوقت ندیدهام.
۴) یادم هست چند سال پیش که اعتمادبهنفسم پایین بود این حالتها را داشتم و خودم اصلاً خبر نداشتم تا اینکه از یک مربی رشد فردی و تحول کمک گرفتم. اولین کاری که کرد و واقعاً تأثیر فوری بر من گذاشت تغییر حالات بدن بود؛ و بعدها متوجه شدم که اینیکی از اصول مهم انالپی (برنامهریزی عصبی و کلامی) است:
۵) با تغییر حالات بدن، مغز من پیامهایی دریافت میکند که همهچیز خوب است و مشکلی وجود ندارد. (جسم و ذهن ما کاملاً به هم وابستهاند.)
۶) طرز نفس کشیدن، ژستها و حالتهای بدن، تغییرات چهره، طرز ایستادن و همچنین چگونگی حرکات ما تعیینکننده روحیه ما هستند و روحیه ما نیز تعیینکننده کیفیت و کمیت رفتارهایی است که از ما سر میزند. بهعنوانمثال بالا بردن سرعت راه رفتن به میزان ۲۵% اعتمادبهنفس ما به طرز چشمگیری افزایش میدهد.
۷) اگر احساس کنیم که شاد و نیرومندیم و از همیشه قویتر هستیم و طوری رفتار کنیم و وانمود کنیم که اعتمادبهنفس بالایی داریم. این حس به واقعیت تبدیل میشود و اعتمادبهنفس ما واقعاً افزایش مییابد.
۸) اگر جسم ما زنده، پرتحرک و شاد باشد، روحیات ما نیز از آن تبعیت میکند. آیا تابهحال شده که در خود احساس ضعف و افسردگی کنید؟ در آن حالت دنیا را چگونه میدیدید؟ اگر دقت کرده باشید حالات بدن شما نیز کاملاً افسرده و غمگین به نظر میرسید.
۹) تغییر حالت جسمانی ما یکی از ابزارهای مهم برای کنترل ذهن و مغزمان است.
۱۰) پس اگر بخواهیم فوراً اعتمادبهنفس خود را بالا ببریم، باید سریع حالت جسممان را تغییر دهیم.
اقدامکها:
اقدامک ۱: از امروز حالت جسمانی یک شخص با اعتمادبهنفس بالا را تقلید کنید. (سر رو به بالا، شانهها به عقب کشیده شوند و سینه به سمت جلو باشد و سعی کنید تنفس عمیق داشته باشید.)
اقدامک ۲: از امروز هر به هرجایی رفتید سرعت راه رفتن خود را حدود ۲۵% افزایش دهید.
اقدامک ۳: به یک جای شلوغ بروید و به افراد نگاه کنید. کسی را پیدا کنید که به نظر شما اعتمادبهنفس بالایی دارد. فکر کنید چه ویژگیهای و یا چیز خاص در آن فرد وجود دارد که شما فکر میکنید اعتمادبهنفس او بالاست؟ حالات بدن آن شخص چگونه است؟ آیا بدن او صاف و کاملاً کشیده است؟ و یا قوزکرده است؟