اتمام رابطه با فردی که مدت های زیادی با او بوده ایم، یکی از سخت ترین و دردناک ترین تصمیماتی است که یک انسان می تواند در طول زندگی خود بگیرد. اما از کجا بدانیم که زمان اتمام رابطه رسیده است و دیگر نمیتوان آن را حفظ کرد؟

بررسی اتمام رابطه

رابطه ای که سرشار از استرس و ترس و نگرانی از بودن با یک دوست، خانواده باشد باعث ایجاد بیماری های روانی-جسمی مانند فشارخون، قند خون، میگرن و افسردگی میشود. بنابراین اهمیت دارد که بدانیم کیفیت رابطه ما در چه حد است و آیا از رابطه ای که در آن هستیم احساس آرامش و لذت میبریم یا خیر. این بررسی کیفیت در جهت تصمیم گیری برای اتمام رابطه صورت میگیرد.

گاهی بودن در کنار یک نفر آنقدر برایمان اهمیت پیدا می کند و به او عادت می کنیم که نقاط ضعف و بدی های او را نمی بینیم. یا به بدی های او چشم پوشی می کنیم. اما باید به خودمان زمان بدهیم و درباره دوستی با او فکر کنیم. یعنی باید به این اطمینان برسیم که با بودن در کنار او به احساس آرامش می رسیم. در غیر این صورت باید به اتمام رابطه فکر کنیم.

بررسی رابطه مانند خانه تکانی است که گهگاهی باید انجام شود. اما برای اینکه بدانیم رابطه ای را باید ادامه دهیم یا نه، باید یک راهنما داشته باشیم. بنابراین در این مقاله به تعدادی از دلایلی که باعث اتمام رابطه میشوند اشاره میکنیم.

دلایل اتمام رابطه

• همیشه در حال نا امیدی از طرف او هستید
• به شما خیانت می کند
• مایه آبرو ریزی شماست
• او دیگر آدم سابق نیست
• خانواده های شما مانع بودنتان در کنار هم هستند

باید توجه داشته باشیم که این دلایل به تنهایی باعث تمام کردن یک رابطه نیستند. یعنی نیاز است عوامل متعددی را مورد بررسی قرار داد. حال به توضیح هریک از دلایل اتمام رابطه میپردازیم.

۱) همیشه در حال نا امیدی از طرف او هستید

ممکن است با فردی که رابطه دارید یک قرار ملاقات بگذارید تا همدیگر را ببیند اما او بی خبر سر قرار حاضر نشود. اگر اولین بار باشد که چنین اتفاقی می افتد، احتمالاً به شدت نگران او می شوید و به دنبال دلیل این اتفاق هستید. شاید حتی به محل کار او یا محل زندگی او بروید تا بفهمید که چرا نتوانسته است سرقرار بیاید. ام وقتی با او صحبت می کنید می گوید که قرارتان را فراموش کرده است! پس از کمی بحث، امیدوار هستید که دیگر چنین اتفاقی نمی افتد.

اگر این اتفاق برای بارها و دفعات زیاد تکرار شود، دیگر باعث نا امیدی شما از او خواهد شد. در نتیجه دیگر مطمئن هستید که او همیشه شما را نا امید میکند. توجه داشته باشید که اگر فرق عادت به این کار داشته باشد، میتواند این دلیل را جزو دلایل اتمام رابطه قرار داد. یعنی فرد اراده و انگیزه کافی برای وقت گذاشتن در رابطه را ندارد و طبیعی است که مشکل جدی وجود دارد. پس در چنین شرایطی میتوان به اتمام رابطه فکر کرد.

حال اگر در این شرایط ما درگیر تله های شخصیتی اسیر کننده ای چون طرحواره رهاشدگی، طرحواره نقص/ شرم، اطاعت و طرحواره ایثار نباشیم، قطعاً اتمام رابطه حتیمی است.

۲) به شما خیانت می کند

همه ما راز هایی داریم که با دوستان صمیمی خود در میان می گذاریم و فقط آنها هستند که از این راز ها آگاهند. اگر رازی را به دوستتان گفته اید و او آن را فاش کرده است، این یک خیانت محسوب می شود و باید آن رابطه را پایان دهید. البته که نمیتوان نام هر نوع فاش کردنی را خیانت گذاشت و به اتمام رابطه فکر کرد. اما طبیعی است که احساس کنید دیگر خیلی سخت می شود به او اعتماد کرد.

حال اگر او فردی است که بسیار با او صمیمی هستید و دوری از او خیلی سخت است، شاید بتوان یک فرصت دیگر به او داد و فقط یک بار دیگر به او اعتماد کرد. اگر باز هم راز شما را فاش کرد و موضوعی که به او گفته اید را برای کسی تعریف کرد، این بار اتمام رابطه حتمی است.

فاش کردن راز نوعی خیانت است که بین دو دوست صمیمی احتمال وقوع آن وجود دارد. اما یک زن و شوهری هم ممکن است به یکدیگر خیانت کنند. طبیعتاً بخشیدن این مورد به راحتی مثال قبل نخواهد بود. اصلاً این سوال مطرح می شود که نیازی به بخشش هست یا حتماً باید به اتمام رابطه فکر کرد؟

پاسخ به این سوال خیلی ساده نیست. احتمالاً خود زوج به تنهایی هم قادر به حل آن نخواهند بود. چراکه هر دو در این وضعیت هیجان زده و غیر منطقی قرار دارند. در این حالت و قبل از اتمام رابطه حضور یک مشاور بی طرف ضروری و کمک کننده است.

دلایل هر چه که باشد، عمل خیانت قابل توجیه نیست و باید کاملا بررسی شود. در صورتی که معلوم شود دیگر تحت هیچ شرایطی تکرار نمی شود و طرف مقابل هم می تواند با این مسئله کنار بیاید و با هر ناراحتی بلافاصله این خشم دوباره سراغش نمی آید (البته گفتن این جمله خیلی آسان تر از عمل کردن به آن است!) شاید بتوان یک فرصت دیگر داد. البته بسیاری بر این باورند که دندان لق را باید کند! چون دیگر مثل اولش نمی شود.

۳) باعث آبرو ریزی شماست

همه ما علاقه داریم با کسانی هم صحبت  باشیم که باعث شادی و خوشحالی ما هستند. همچنین دوست داریم او را به دیگر دوستان خود معرفی کنیم. مخصوصاً وقتی با کسی در رابطه هستیم، او باید مایه خوشحالی و افتخار ما باشد. نه اینکه همیشه بخواهیم او را از خانواده و دوستان مخفی کنیم.

البته همه انسانها ممکن است کارهایی در زندگی بکنند که باعث خجالت و شرمندگی باشد.

به عنوان مثال اگر دوستتان در جمع خانوادگی شما قرار گرفت و شروع به تعریف مطالب و موضوعاتی کرد که مناسب آن شرایط و آن محیط نبوده است، طبیعتاً باعث خجالت زدگی شما میشود. حال اگر این اتفاق بار دیگر و در شرایطی دیگر نیز رخ دهد، مجبور هستید به اتمام رابطه فکر کنید. چراکه نمیخواهید دوباره خجالت زده شوید و خانواده با دید دیگری به شما نگاه کند.

حال اگر فردی که باعث شرمندگی شما می شود، همسرتان باشد، باید با فکر و حساسیت بیشتری با این موضوع برخورد نمایید. بعد از بررسی اگر متوجه شدید که در اکثر موقعیت های مختلف زندگیتان، او باعث شرمساری شما میشود، اینجا هم  وقت آن رسیده است که به فکر اتمام رابطه باشید. اما اگر در یکی دو مورد خاص این اتفاق افتاده است و اطمینان حاصل کرده اید که دیگر چنین اتفاقی نمی افتد، می توانید با خیال راحت به این رابطه ادامه دهید.

۴) او دیگر آن آدم سابق نیست

اگر مدت طولانی است که با کسی رابطه دارید، این نشانه خوبی است. زیرا اکثر افراد نمیتوانند برای مدت طولانی با کسی در رابطه باشند. به این دلیل که انسان ها در طول زندگی خود تغییرات زیادی می کنند که ممکن است با طرز فکر افرادی که در کنارشان هستند، فرق کند.

همه ما در طول زندگی خود آموزش های مختلفی را می گیریم و بر اساس یادگیری این آموزش ها تغییرات زیادی می کنیم. به طور مثال با خواندن مقالات سایت طرحواره در رابطه با ارتباطات، نگاهتان به ایجاد رابطه تغییر می کند. همین موضوع باعث می شود که رفتارها و ارتباطات شما حرفه ای تر انتخاب شوند. در نتیجه ممکن است دیگر نتوانید و یا نخواهید با برخی از دوستانتان که تا قبل از این بسیار راحت بوده اید، رابطه داشته باشید. بنابراین تغییرات گاهی باعث اتمام رابطه میشود.

حال نکته اینجاست که لزوماً آموزش نیست که میتواند تغییر ایجاد کند. بلکه اتفاقات روزانه نیز می تواند باعث تغییر باشد. مثلاً ازدواج کردن یا بچه دار شدن یا تغییر محل زندگی و … می تواند در تغییر انسان ها تأثیر گذار باشد. بر اساس این تغییرات، اگر هر دو نفر پا به پای هم پیش نرفته و تغییر نکرده باشند دیگر نمی توانند با هم کنار بیایند. در نتیجه زمان اتمام رابطه فرا میرسد.

معمولاً اینگونه تغییرات یکباره باعث جدایی نمی شود. بلکه شرایط به گونه ای پیش می رود که به مرور زمان، فاصله گرفتن از یکدیگر اتفاق می افتد. یعنی اتمام رابطه به یکباره صورت نمیگیرد. در این حالت ها، اتمام رابطه به صورت رسمی بیان نمیشود و با کم تر دیدن همدیگر، جدایی صورت می گیرد.

بسیاری از خانواده هایی که به ظاهر با هم زندگی می کنند، در واقع درگیر همین جدایی هستند. خیلی از زوجین نیز طلاق عاطفی گرفته اند اما سالها در کنار هم روزگار می گذرانند.

در این مقاله ما به چند دلیل از دلایلی که می تواند پایان یک رابطه را رقم بزند اشاره کردیم. ولی مطمئناً دلایل مرتبط و نامرتبط زیادی برای اتمام رابطه وجود دارد. در هر رابطه ای مسائل و چالشهای زیادی وجود دارد و این طبیعی است. ولی می توان با داشتن مهارت هایی چون حل مسئله و حل اختلافات، یک رابطه زیبا را ساخت.