آزمون اندریافت کودکان که به آزمون CAT (Children Apperception Test) مشهور است، یکی از آزمون‌های فرافکن است که کمک می‌کند تا به جنبه‌هایی از شخصیت کودک از جمله گرایش‌ها، تعارض‌ها، رقابت‌ها و ترس‌های وی پی ببریم. این آزمون برگرفته از آزمون اندریافت موضوع ،TAT، مطرح شده توسط هنری موری و کریستین مورگان است. در نوشته حاضر توضیحاتی درمورد اجرای این آزمون، اهداف و تفسیر آن ارائه شده است.

ساختار آزمون اندریافت کودکان

این آزمون بعد از معرفی آزمون TAT موری و مورگان، توسط روان‌پزشک و روان‌شناسی به نام لئوپولد بلاک و سونیا بلاک در سال ۱۹۴۹ ساخته شد. با این تفاوت که TAT آزمونی برای سنجش شخصیت و جنبه‌های فرافکن بزرگسالان است و در آن از ۳۱ کارت و تصاویری از انسان‌ها استفاده شده است. اما آزمون اندریافت کودکان ،CAT، مخصوص سنجش کودکان ۳ تا ۱۰ سال است وشامل ۱۰کارت سیاه و سفید می‌شود که به جای تصاویر انسان از تصاویر حیوانات در آن‌ها استفاده شده است. استفاده از تصاویر حیوانات به این دلیل است که تصور می‌شود کودکان در برابر تصویر حیوانات، راحت‌تر فرافکنی می‌کنند.

روش اجرای آزمون

۱۰ کارت را به ترتیب و یکی یکی از شماره ۱ تا ۱۰ به کودک ارائه می‌دهیم. با نشان دادن هر کارت از او می‌خواهیم که سه چیز را برای ما مشخص کند: اینکه حیوانات موجود در آن تصویر چه می‌کنند، قبلاً بین آن‌ها چه اتفاقی افتاده و بعداً چه اتفاقی می‌افتد و نتیجه داستان چه می‌شود. نکته‌ای که حائز اهمیت است این است که در حین اجرای تست و ارائه پاسخ‌ها توسط کودک، ما باید به دقت رفتار او را مورد مشاهده قرار دهیم و موارد بالینی قابل توجه را یادداشت کنیم. همچنین درمورد کودکان خجالتی و محتاط می‌توان این آزمون را به صورت بازی گروهی اجرا کرد. گرچه محدودیت زمانی خاصی برای اجرای آن در دستورالعمل، ذکر نشده است، به صورت میانگین، این آزمون می‌تواند بین ۲۰ تا ۴۵ دقیقه اجرا شود.

کارت ۱ آزمون اندریافت کودکان

برای اینکه یک دید کلی نسبت به کارت‌های آزمون اندریافت موضوع داشته باشید، کارت ۱ به عنوان نمونه ارائه شده است. در این کارت سه جوجه دور یک میز نشسته‌اند، در حالی که قاشق در دست آن‌هاست. کمی با فاصله، مرغی ایستاده است و آن‌ها را مورد مشاهده قرار می‌دهد. پاسخ‌های رایجی که کودکان به این کارت می‌دهند، حول ارضا یا عدم ارضای نیازشان به تغذیه، رقابت با خواهر و برادرها و حسادت به آن‌‌ها می‌چرخد. اما باید توجه کرد که کودک با کدام یک از آن‌ها همانندسازی می‌کند و درموردش چه می‌گوید.

هدف آزمون اندریافت کودکان

همانند سایر آزمون‌های فرافکن، فرض زیربنایی این آزمون نیز ریشه در نظریه روانکاوی مطرح‌شده توسط زیگموند فروید دارد. به این صورت که آزمودنی می‌تواند تعارض‌ها و بخش‌های ناخودآگاه خودش را روی موضوعات دیگر از جمله تصاویر انسان یا حیوان، فرافکنی کند. تصاویر آزمون اندریافت کودکان طوری طراحی شده‌اند که تخیلات کودک درمورد غذا خوردن، رقابت با خواهر و برادرها، رابطه با پدر و مادر، آداب توالت رفتن و سایر تجارب دوران کودکی را فعال کنند. به این معنا که آنچه کودک درمورد قهرمان داستان می‌گوید و به او نسبت می‌دهد، همان ترس‌ها، رقابت‌ها، گرایش‌ها، تعارضات و مشکلات خودش در ارتباط با دیگران است.

مرحله وارسی

بعد از اینکه تست اجرا می‌شود، آزمونگر باید دو کار انجام دهد: اول اینکه اطلاعاتی را طی یک مصاحبه درمورد زندگی واقعی کودک و خانواده او به دست آورد. این مصاحبه می‌تواند با کسانی که با کودک رابطه نزدیکی دارند، مثل والدین، معلم، همسالان و خواهر و برادرها، انجام شود.

دومین کاری که آزمونگر باید انجام دهد این است که درمورد داستان‌هایی که کودک بیان کرده و نمی‌توان بدون پرسیدن از خودش مفهوم آن‌ها را روشن کرد، سؤالاتی از او بپرسد. مثلاً نامی را برای شخصیت قهرمان داستان بیان می‌کند یا سنی به جز سن خودش را به او نسبت می‌دهد. در این صورت دلیل انتخاب این نام یا سن را از او می‌پرسد تا مشخص شود که قهرمان داستان او به چه کسی در زندگیش اشاره دارد یا اینکه آیا آن داستان را تحت تأثیر کارتونی که دیده یا قصه‌ای که شنیده،‌ بیان کرده است و یا زاده‌ی ذهن خودش است.

نمره گذاری و تفسیر آزمون

پاسخ درست یا غلطی برای هیچ یک از کارت‌ها وجود ندارد. بنابراین نمره گذاری عددی برای آن مطرح نشده است. بعد از اجرای ۱۰ کارت و انجام دو مورد مطرح شده در مرحله وارسی، نوبت به تفسیر نتایج حاصل از آزمون اندریافت کودکان می‌رسد. تفسیر نیز با استفاده از اطلاعات به دست آمده از این سه مجموعه، اجرا و دو اقدام مربوط به وارسی، به دست می‌آید. تفسیر نتایج حاصل از این تست، تا حد زیادی به قضاوت بالینی آزمونگر بستگی دارد. بنابراین فقط توسط آزمونگرانی قابل اجراست که در این زمینه، آموزش و تخصص لازم را دریافت کرده باشند.

در تفسیر نتایج آزمون اندریافت کودکان باید به این موارد توجه شود: موضوع اصلی‌ای که در چند داستان مطرح‌شده توسط کودک مشترک است، تشخیص قهرمان اصلی داستان که کودک با او همانندسازی کرده، اینکه برای قهرمان داستان چه انگیزه‌ها، احساسات و نیازهایی را بیان کرده، کدام یک از حالت‌های درونی خودش مانند تعارضات و هیجاناتش را به قهرمان فرافکنی کرده، و اینکه قهرمان چه فشارها و محدودیت‌هایی را از جانب محیط و اطرافیانش احساس می‌کند.