زمان تقریبی مطالعه: ۶ دقیقه

«آیا دیگه وقتش رسیده که استفعا بدم؟» این سوالی است که همه ما حداقل یک بار از خودمان پرسیده‌ایم. اکثر افراد صبر می‌کنند تا زمانی برسد که حس کنند دیگر در کار یا سازمان خود جایی ندارند و باید آن را ترک کنند؛ اما این کار، در واقع به ضرر آن‌ها تمام می‌شود. در چنین شرایطی، ممکن است به جای برداشتن گام درست در مسیر کاری و انتخاب حرفه‌ای متناسب، مجبور شوند شغلی را انتخاب کنند که فقط آن‌ها را از وضعیت کنونی خارج کند.

اجازه ندهید این اتفاق برایتان رخ دهد. در عوض، سعی کنید فعالانه عمل کنید و حداقل یک بار در سال سازمانتان و جایگاهی را که در آن دارید، ارزیابی کنید. فراموش نکنید در طی این ارزیابی، سرمایه شغلی {منظور از سرمایه شغلی، دانش، مهارت‌ها، اعتبار، شبکه و تعاملاتی است در اختیار دارید و  می‌توانید در صورت لزوم از آن‌ها یاری بگیرید. به بخشی از این منابع، در هفت مورد ذکر شده در سوال نهایی اشاره شده است.} خود را هم بررسی کنید. سه سوال زیر می‌تواند به شما کمک کند تا جایی که اکنون در آن ایستاده‌اید را به درستی تحلیل و ارزیابی کنید:

آیا در سازمان درستی مشغول به کار هستید؟

مطمئن شوید که شما به طور منفعلانه با سازمانی که دچار مشکلی اساسی شده است، در حال سقوط نیستید. در اینجا، هفت نشانه وجود دارد که باید نگرانتان کند:

• ادغام دو یا چند شرکت با هم، کسب مالکیت و تغییراتی در سکان‌داری و کنترل اتفاق افتاده است و و شما جایی در برنامه های آینده سازمان ندارید.
• مدیریت سازمان، بارها و بارها توسط مطبوعات مورد انتقاد قرار گرفته است.
• سازمان روی محصولات یا خدمات جدید سرمایه‌گذاری نمی‌کند و ترجیح می‌دهد تمرکز خود را روی روش‌های سنتی و قدیمی نگه دارد.
• افرادی که برای آنها احترام قائل هستید، درحال ترک شرکت هستند.
• سودآوری سازمان کاهش یافته است؛ یا اگر سازمان شما، غیرانتفاعی است (مانند مراکز خیریه)، از میزان همکاری‌ها با سازمان کاسته شده است.
• افراد غریبه و جدید در سمت‌های مدیریتی استخدام شده و شروع به آوردن دوستان خود به شرکت کرده‌اند.
• اقداماتی که در جهت کاهش هزینه‌ها هستند، با دقت کم و یا به صورت غیراصولی انجام شده‌اند.

اگر چهار یا پنج نشانه از این لیست در مورد سازمان شما صدق می‌کند، وقت آن است که با نگاهی نقادانه وضعیت را بررسی کنید. با همکاران سابق خود که اکنون شرکت را ترک کرده‌اند، صحبت کنید.

در مطبوعات تجاری و مربوط به کسب و کار، به دنبال مطالبی در مورد سازمانتان بگردید. آیا این سازمان، دچار یک مشکل اساسی شده است؟

البته ممکن است مواقعی وجود داشته باشد که واقعا تمایل دارید برای یک سازمان دچار بحران و مشکل، کار کنید؛ اما فقط در صورتی که با یک مزیت کاری همراه شود؛ مثلا یادگیری یک مهارت مهم جدید یا عضویت در تیمی که برای نجات سازمان از شرایط بحرانی تشکیل شده است.

آیا در سِمت درستی هستید؟

ممکن است این شغل در سال گذشته، یک کار عالی برای شما بوده باشد، اما آیا هنوز هم هست؟ یک شغل عالی، شغلی است که به شما کمک می‌کند تا رشد کنید و بیاموزید. شغلی که دیگران شما را به واسطه آن بشناسند. کاری که مهیج و در عین حال رضایت‌بخش باشد.
به محض اینکه به این نتیجه رسیدید که با سیاست عمل کردن در کارتان، از آنچه انجام می‌دهید مهم‌تر است، باید در مورد جایگاهتان تجدید نظر کنید. هفت نشانه زیر به شما در تشخیص خطر کمک می‌کند:

• پاداش یا ترفیع‌هایی که به شما می‌دهند دیگر بالاتر از حد متوسط نیست.
• رئیستان شما را دور میزند و به طور مستقیم با زیردستان یا همکارانتان سر و کار دارد.
• دیگر به جلسات مهم یا قرارهایی برای صرف ناهار با همکارانتان دعوت نمی‌شوید.
• مشغول به انجام کاری هستید که با آن مخالفید، یا معتقدید که باید تفکر واقعی خود را پنهان کنید.
• مدام مرتکب اشتباهات احمقانه می‌شوید و نمی‌توانید علت آن را درک کنید.
• مربیان شما سازمان را ترک کرده‌اند و یا دیگر اعتبار سابق را ندارند.
• دیگر نمی‌توانید ترفیع‌های احتمالی و یا اینکه چه کسی به عنوان کارمند برتر دیده می‌شود را پیش بینی کنید.

اگر سازمان شما شرایط بسیار خوبی دارد اما شغلتان چنگی به دل نمیزند، بهتر است به دنبال پیدا کردن سمتی دیگر در بخشی دیگر از شرکت باشید. در این شرایط، افرادی می‌توانند بیشترین یاری را به شما برسانند که به تازگی در سازمان تغییر سمت داده‌اند یا آنانی که جایگاهشان در شرکت، با بخش‌ها و دپارتمان‌های مختلف سازمان درگیر است و شناخت بهتری نسبت به جایگاه‌های مختلف سازمان‌ دارند؛ مانند کارمندان بخش حسابرسی یا منابع انسانی.
در غیر این ‌صورت، اگر تمایلی به تغییر سمت در سازمانتان ندارید، بهتر است وقت خود را صرف تنظیم رزومه کنید. انرژی خود را برای پیدا کردن مقصر هدر ندهید. اگر زمان رفتن فرا رسیده است، باید بروید.

در آینده کاری خود، چه جایگاهی دارید؟

دو سوال قبلی، بر خطرات احتمالی‌ای تمرکز دارد که کارفرما یا شغل کنونی شما را تهدید می‌کنند. اما این سوال، به شما این فرصت را می‌دهد تا موقعیت خود را از نگاهی دیگر و بُعدی جدید مشاهده کنید. آنچه از شغل خود انتظار دارید را مرور کنید. آیا این جملات در مورد شما صدق می‌کند؟

• هم درون سازمان و هم خارج از آن، از نظر حرفه‌ای خوشنام و معتبر هستید.
• افراد برای کمک و مشورت گرفتن به شما مراجعه می‌کنند و شما سعی در یاری کردن آنان دارید.
• می‌دانید که هدف بعدیتان برای یادگیری چیست و طی یکسال گذشته، سرمایه شخصی خود را برای ارتقا شغل یا توسعه دانشتان صرف کرده‌اید.
• می‌دانید که اکنون در زمینه کاری شما، چه موضوعاتی داغ و مهم هستند.
• می‌دانید چالش فنی بعدی در حوزه کاریتان چه خواهد بود.
• به شبکه‌ای از افراد حرفه‌ای دسترسی دارید که می‌توانید در زمان لزوم، برای دریافت کمک یا حمایت با آن‌ها در تماس باشید.
• برای برخی از مسائل، به طور داوطلبانه زمان می‌گذارید.

اگر شش یا هفت جمله از جملات بالا در مورد شما صحیح است، جایی برای نگرانی وجود ندارد. شما در جایگاهی قرار گرفته‌اید که می‌توانید به خوبی شغلتان را مدیریت کنید. سرمایه شغلی (شامل دانش، مهارت‌ها، اعتبار، ارتباطات و شبکه افرادی که می‌شناسید) به شما این امکان را می‌دهد تا بتوانید در مسئولیت‌هایی که شغل یا کارفرمایتان به شما واگذار می‌کند، تعادل ایجاد کنید.
اما اگر در این لیست نمره پایینی کسب کردید، می‌توانید به راحتی شرایط را تغییر دهید و سرمایه شغلی خود را بیشتر کنید. کافی است به آنچه در این هفت مورد گفته شده است عمل کنید. از تعامل و همکاری با همکاران، جامعه و حرفه خود شروع کنید. همگام با این تعامل، شبکه حرفه‌ای و اعتبار شما توسعه پیدا خواهد کرد.

بنابراین اگر به فکر استعفا از شغل خود هستید، یک تحلیل سریع انجام دهید.
آیا سازمانی که برای آن کار می‌کنید، منبع نگرانی شماست؟ پس شاید بهتر باشد تا به دنبال یک کار مشابه در شرکتی دیگر بگردید.
آیا خود شغل مشکل اصلی شماست؟ پس باید قبل از اینکه تصمیم به ترک سازمان بگیرید، تلاش کنید تا درون خود شرکت، تغییر سمت دهید.
و نهایتا، آیا برای حرکت بعدی خود آماده‌اید؟ سرمایه شغلی و حرفه‌ای خود را بسازید تا جایگاه شغل خود در آینده را مشخص کنید.