اسکیزوفرنی یک اختلال روانی است که افکار، احساسات و رفتار فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. اسکیزوفرنی در واژه به معنای «شکاف شخصیت» می‌باشد. این اختلال در نظریه شخصیت کرنبرگ در دسته سازمان شخصیت سایکوتیک، قرار می گیرد و سالیوان نیز نظریه شخصیت خود را بر مبنای بررسی این افراد، معرفی کرد.

به احتمال زیاد نام «جان نش» را شنیده اید. او یک ریاضی دان برجسته بود. نش صداهایی غیرواقعی را می شنید که او را از خطراتی موهوم می ترساند و واداراش می کردند کارهایی برخلاف خواسته‌اش انجام بدهد. به این نشانه ها که افراد صداهای غیرواقعی می شنوند یا تصاویر غیرواقعی می بینند، توهم می گویند. رفته رفته بر شدت توهمات نش، افزوده شد و زندگی‌اش در آستانه فروپاشی، قرار گرفت. کرسی استادی خود را در دانشگاه از دست داد و بالأخره در بیمارستان، بستری شد. ولی در این دوران، همسرش کنار او بود و به او بسیار، کمک کرد.

علائم اسکیزوفرنی

توهم، یکی از نشانه های اسکیزوفرنی است و نشانه های دیگری نیز در این بیماری وجود دارند. ممکن است بیمار اعتقاد داشته باشد تحت تعقیب قرار گرفته است. فرد اسکیزوفرن امکان دارد محل تحصیل خود را پوششی برای جرائم سازمان یافته ببیند. ممکن است مانند جان نش، احساس کند کمونیست های شوروی می خواهند او را بدزدند. اعتقادات این چنینی که ریشه در واقعیت ندارند را هذیان می نامند. دانشمندان و محققان، توهم و هذیان را به افزایش ماده ای شیمیایی در مغز به نام دوپامین، نسبت داده اند. داروهای روانپزشکی موجود، بر همین اساس عمل می کنند و میزان دوپامین را در مغز، کنترل می کنند. اما کنترل دوپامین فقط از توهم و هذیان، جلوگیری می کند و دیگر نشانه های بیمار را نمی تواند رفع کند؛ نشانه هایی که منجر به انزوای فرد می شوند و با عنوان نشانه های منفی، شناخته می شوند.

نشانه های منفی اسکیزوفرنی

بسیاری از افرادی که اسکیزو فرنی دارند باید به دیگران تکیه کنند زیرا نمی توانند شغل خود را حفظ کنند یا از خودشان، مراقبت کنند. یک فرد اسکیزوفرن در توصیف بیماری اش می گوید: “افت عملکرد داشتم. به جای ۱۶ و ۱۷ قبلی در مدرسه، مدام  ۲ و ۳ می‌گرفتم. این بیماری، توانایی را نشانه می‌گیرد. انرژی آدم را می‌گیرد.”

این افت عملکرد و تحلیل انرژی تا جایی پیش می رود که فرد دیگر به ظاهر خود، اهمیت نمی دهد، بهداشت شخصی خود را رعایت نمی کند و روابط اجتماعی، اهمیت خود را از دست می دهند. فرد در ابراز هیجان، مشکل پیدا می کند. در مواجهه با موقعیت های مختلف که بار عاطفی دارند، بی تفاوتی از خود نشان می دهد. دیگر نمی تواند فعالیت های لذت بخش، انجام دهد و پایداری خود را در فعالیت ها از دست می دهد. این نشانه ها و پیامدهای اسکیزوفرنی را نمی توان با دارو رفع کرد.

درمان روانشناختی

برای رفع این موارد، بیمار نیاز به حمایت دارد. با مراجعه به روانشناس و روان درمانی می توان به فرد کمک کرد تا دوباره با شرایط، سازگار شود. می توان به او کمک کرد تا دوباره، انگیزه و توانش را بدست آورد. این درمان به بیمار کمک می کند تا نسبت به نشانه های منفی که بر روابط او با دیگران، سایه افکنده است بینش پیدا کند و در جهت رفع آن ها حرکت کند. کمک های روان درمانی و توانبخشی باعث می شود فرد از انزوا بیرون بیاید و دوباره در جامعه، فعال شود.

نقش خانواده و دوستان

اسکیزوفرنی فقط بر بیمار، اثر نمی گذارد و بر خانواده، دوستان و جامعه نیز اثر دارد. اطرافیان بیمار از همان ابتدا درگیر تبعات بیماری می شوند و حمایت آن ها است که می تواند به روند درمان بیمار، کمک کند. بعضی ها ممکن است علائم واضحی از بیماری از خود نشان دهند. اما در موارد دیگر، ممکن است تا زمانی که فرد شروع به توضیح افکار خود نکند، نرمال به نظر برسد. خانواده و دوستان در این مواقع می توانند فرد را راضی کنند تا از کمک حرفه ای، بهره گیرد. با حمایت افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در طول درمان و پس از آن، می توان به بازگشت آن ها به جامعه و رشدشان کمک کرد.

نیاز به حمایت

افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و نزدیکان آن ها باید این موضوع را درک کنند که روند بهبود، طولانی است. با درک و پذیرفتن شرایط بیمار و با نشان دادن صبر و حمایت از طرف نزدیکان، می توان بر این بیماری غلبه کرد. فراموش نکنید جان نش با حمایت اطرافیان خود توانست بیماری خود را کنترل کند و شکست دهد و پس از دوران بیماری بود که موفق به دریافت جایزه نوبل شد.