من نامزد کردم ولی عاشق پسرداییم شدم

من عاشق پسرداییمم اما اون دلش یه جای دیگه گیره ،من نامزد دارم ولی نمیتونم بهش زلبنندم در واقع علاقه ای بهش ندارم چون ۱۲سال ازن بزرگتره ……..من ۱۵سالمه مبخوام زنبال نوجونیم برم میشه کمکم کنید که دل پسرداییم به دست بیارن ،اون خیلی مغرور هرچند بار که نگاش کردم نگام کرده منم زود نگاهمنو ازش گرفتم ،قبلا خیلی باهامراحت حرف میزد ولی از وقتی نامزد کردم حتی جواب سلاممو به زور میده .لطفا کمک کنید دارم دیونه میشم از این اوضاع

images.png

اولین جلسه مشاوره

 

قیمت اصلی جلسه مشاوره 249,000 تومان

قیمت اولین جلسه مشاوره 79,000 تومان

روز
ساعت
دقیقه
ثانیه
می توانید به صورت 24 ساعته از طریق تلگرام یا واتساپ با تیم روانشناسی شیک اندیش در ارتباط باشید

مقالات مرتبط

3 نظرات

  • سلام خدمت شما ازدواج در این سن و با این تفاوت سنی ممکنه موجب اشکال در زندگی اینده بشه، اما باید توجه بکنید که این تفاوت در دختران سنین پایین بیشتره یعنی با توجه به رابطه شما تفاوت درک یه پسر ۲۷ ساله با یه دختر ۱۵ ساله خیلی زیاده نمونش هم همین حس شما می باشد من نمیدونم چرا خود شما و خانوادتون این ازدواج رو قبول کردید به هر حال شما باید توجه داشته باشید که نامزد هستید و می توانید با روحیات همسرتون اشنا بشید و به همراه همسرتون به دنبال کارای جوانی که عرض کردید برید مگر اینکه تعبیرتون از جوونی کردن با تعبیر من تفاوت داشته باشد در ازدواج باید طرف مقابل به اصطلاح عامیانه به دل ادم بنشیند. ولی اگر باز هم نمیتوانید به این ازدواج راضی بشید می توانید نامزدی رو با یک واسطه که با پدرو مادرتون صحبت بکند به هم بزنید موفق باشید
  • سلام عزیزم اختلاف سنی تو و نامزدت خیلی زیاده البته نمیشه گفت توانایی خوشبخت کردنتو نداره ولی ازدواج با کسی که ۱۲ سال بزرگتره ریسک بالایی داره تو توی دورانی هستی که فعلا از دنیای عروسکات فاصله چندانی نگرفتی اما اون توی دوران پختگی بسر میبره مسلما نمیتونه پا به پای تو شیطنت کنه و همه خواسته هاتو براورده کنه . قدیما دختر همسن تو بچه هم داشت ولی الان زمونه عوض شده و دخترا مثل قدیم زود به بلوغ فکری نمیرسن . از کجا میدونی دل پسرداییت جایی دیگه گیره ؟ اگه اینطوره پس چرا وقتی نامزد کردی باهات سرسنگین شده ؟ بنظر من ممکنه پسرداییت دلش جایی گیر نباشه که از نامزدی تو ناراحت شده و اگه کسیو دوست داره پس تو اشتباه می کنی که فکر می کنی بعد از نامزدیت باهات سرسنگین شده و ممکنه دلیل رفتارش این باشه که تو دیگه داری خانوم میشی و ممکنه نامزدت دوست نداشته باشه پسرداییت خیلی تحویلت بگیره . اگه واقعا پسرداییت کسیو دوست داره فکرشو از ذهنت بیرون کن و بذار به زندگیش برسه با خونواده ت خیلی منطقی حرف بزن و بگو که به نامزدت علاقه نداری . اگه با همین تفاسیر زندگیتو شروع کنی به اون پسر ظلم کردی چون اون ازت عشق میخواد و تو نمیتونی . اون ازت آرامش میخواد و تو نمیتونی بهش بدی حتما با مشاور هم صحبت کن و تصمیم عاقلانه بگیر
  • سلام.امیدوارم همه خوب باشید.من یه پسر ۱۹ساله هستم با قد۱۵۰سانت.بخاطر قد ام خییییلی رنج کشیده ام خیییییبلی.نمیخاهم همه اش رو بگم.من قراره تا۲ماه دیگر برم خارج از کشور(اروپا) اون هم دایمی.دلم نمیخاهد پیش بستگانم برم تو اروپا(پسرهای عمو،پسرهای خاله،و دختران خاله و عمه)چون اونها بعضی حرفایی میزنن و بعضی شوخی هایی میکنن بخاطر قد ام که دلم آتیش میگیره و یه جوری من حس میکنم منو خیلی ناتوان،ضعیف و حقیر میدونن.همه اونها زندگی خوب دارن از هر نگاه.مثلا هر یکیشون دوست دخترها دارن،دوستانی دارن که باهاشون تفریح و مسافرت میرن،باشگاه زیبایی اندام میرن اما من چه؟؟دوست دختر نمیتونم داشته باشم،نمیتونم زیبایی اندام برم آخه قد من۱۵۰هست چگونه برم زیبایی اندام.کسی باهام دوست نمیشه از خودم متنفرم.میدونم آنها میدونن چقدر حقیر،و لهه لهم کاملا شکسته وقتی باهام شوخی میکنن قد مو در میان میارن..من میخاهم از آنها دورتر و یه جای دیگر برم و یه زندگی جدید آعاز کنم.اماااا.نمیدونم با حس غربت و تنهایی چه کنم؟؟آیا میشه به مرور به تنهایی عادت کنم؟؟چقدر طول خواهد کشید؟نکنه نتونم تنهایی رو تحمل کنم؟؟آیا تصمیمم درسته و یا غیر منطقی؟؟لطف