دوستی با پسرخالم

سلام دوستان
ابتدا بگم که من یه دختری هستم که دوستی های خیابونی واسم بی ارزش ترین چیزه چون معتقدم عشق رو تو خیابون نریختن
اما یه بار اشتباه کردم با پسرخالم دوس شدم نمیدونم اما تن به عاشقی دادم بی اندازه بهش وابسته شدم اما اون منو برای خودم نخواست یه روز بهم پیشنهاد داد برم خونشون اما خوب من ترس از خدا بهم اجازه نمیداد برم جایی که شیطان بینمونه خلاصه من قبول نکردم اونم رفت با یکی دوس شد که نیاز جنسیشو برطرف میکرد ومنو خیلی راحت کنار گذاشت هنوزم دوستش دارم اونم میخواد با همون دختره ازدواج کنه گاهی از اینکه نه گفتم پشیمون میشم اون اولین و اخرین تجربم بود
من هنوزم عاشقشم

images.png

اولین جلسه مشاوره

 

قیمت اصلی جلسه مشاوره 249,000 تومان

قیمت اولین جلسه مشاوره 79,000 تومان

روز
ساعت
دقیقه
ثانیه
می توانید به صورت 24 ساعته از طریق تلگرام یا واتساپ با تیم روانشناسی شیک اندیش در ارتباط باشید

مقالات مرتبط

2 نظرات

  • سلام عزیزم بهترین تصمیمو گرفتی بهت تبریک میگم فراموش کردنش یه مقدار سخته چون دوسش داری ولی به مرور زمان شدنیه و میتونی فکرشو از ذهنت بیرون کنی ببخشید گلم که در مورد پسر خالت اینطور میگم ولی باید این حقیقتو قبول کنی که خیلی فکر پلیدی واست داشته و رسیدن به عشق ، به هر قیمتی کار درستی نیست . ما برای رسیدن به خواسته هامون باید یاد بگیریم که ارزشها رو لگد مال نکنیم و باید بدونیم یه عشق هرچقدر واسمون ارزشمند و مهم باشه با ارزش تر از پاکی و نجابتمون نیست پسری که فقط تو رو بخاطر نیازش بخواد بعد از مدتی بخاطر هوسبازی و تنوع طلبی تو رو ول میکنه میره با یکی دیگه
  • سلام شایدبا اره گفتم میتونستی پسره رو به دست بیاری اما با همون اره گفتن خدا رو از دست میدادی. دختری ک با ی پیشنهاد تن به این کار ها بده مطمئن باش اون پسره میدونه ک اگه پسر دیگه ای هم بهش چنین پیشنهادی رو بده بازم قبول میکنه بعید میدونم اون ها باهم ازدواج کنند اگه هم این ازدواج صورت بگیره خیلی زود به طلاق میرسن. ی روز حضرت موسی به یارانش(اصحابش)میفرماید هر کدام از شما مرغی را به جایی ببرید و سر ببرید ک کسی شما رو نبیند همه یارانش میرن مرغ رو سر بریده میارن اما یکی از یارانش مرغ رو زنده بر میگردونه میگه هر جایی رفتم خدا رو حس کردم و دیدم ک نظاره گر من است. خدارو به خاطر انسان ها از دست ندید.