کارکرد شهودی درورنریز (Ni):

در این سری از مقالات  قصد دارم که شما رو یکم جلوتر از صرفا شناخت تیپ های شخصیتی ببرم و میخوام که با من همراه باشید و به سراغ کارکردهای هشت گانه MBTI برویم. تمام سعی من این است که بتوانم آنقدر خوب و ملموس توضیح دهم که شما از این سردرگمی که واقعا کارکردهای هشت گانه (Ni، Ne، Si، Se، Te، Ti، Fi، Fe)  چیست در بیاورم. من مدت زمان زیادی را روی این کارکرد ها وقت گذاشتم از نظریات خود پرفسور یونگ تا علوم مغزی تیپ های شخصیتی و بلاخره جواب های مناسبی پیدا کرده ام که میتوانیم به طور ملموس و قابل درکی کارکرد های MBTI را بدانیم.

در این قسمت که اولین قسمت از کارکردهای هشت گانه MBTI است قصد داریم برویم سراغ یکی از پیچیده ترین کارکردها یعنی Ni یا همان شهود درون ریز. این کارکرد معمولا برای دوستداران MBTI کمی گیج کننده است و همه ی مقالات موجود در فضای اینترنت کمی غیر قابل درک توضیح داده شده است. همانطور که گفتم هدف من شفاف سازی و توضیحی قابل فهم است. اگر آماده هستید شروع کنیم

شهودی درونریز (Ni) و دانستن مطالب:

اولین ویژگی ای که برای تیپ هایی که Ni دارند (INFJ،INTJ،ENTJ،ENFJ)  مهم است این جمله ی زیبا است : “فهمیدن برای رسیدن به ورژنی بالاتر از خود” این تیپ های شخصیتی عاشق فهمیدن هستند آنها میخواهند بدانند و وقتی که چیز جدیدی را میدانند غوطه وری را تجربه میکنند.

نکته جالب این است که این تیپ شخصیتی به صورت ساده چیزی را نمیخواهد بداند. با اینکه شهودی هستند و میدانیم که شهودی ها کلی نگر هستند اما شهودی های درونریز (Ni) میخواهند عمق یک مطلب را بدانند آنها به سطح هر مطلبی راضی نیستند.

فرض کنید که یک شهودی درونریز (Ni) میخواهد در مورد “پیاز” بداند، او لایه لایه پیاز را باید کنار بزند تا به هسته برسد در این صورت میتواند بگوید من “پیاز” را دانسته ام در غیر این صورت او از تلاش برای رسیدن به عمق مطلب دست برنمیدارد. آنها از سطح هر موضوعی بیزار هستند.

اما بگذارید کمی دقیق تر بدانیم که شهودی درونریز (Ni) چطور یک مطلب را میداند. مولانای جان داستانی زیبا درباره اتاقی تاریک که فیلی در آن وجود دارد سراییده است. در این داستان زیبا افراد وارد اتاق تاریک میشوند تا بدانند که در آن اتاق چه چیزی موجود است. چون اتاق تاریک است هر کسی دست به یک جای فیل میزند و نتیجه ای را میگیرد. یکی دست به پای فیل میزند و میگوید درون اتاق ستونی وجود داشت، یکی دست به گوش فیل میزند و میگوید بادبزنی وجود داشت و…..

شهودی درونریز (Ni) از کسانی که به جاهای مختلف فیل دست زده اند شروع به سؤال پرسیدن میکند و همه ی اطلاعات را کنار هم میچیند تا متوجه شود که بلاخره درون اتاق چه چیزی وجود دارد. آنها درباره موضوعی که میخواهند بدانند از زوایای مختلف اطلاعات جمع میکنند و بلاخره در لحظه ای همه چیز برایشان روشن میشود. این لحظه میتواند چند روز بعد از جمع آوری اطالاعات کامل، در خواب یا حتی لحظه ای زیر دوش حمام باشد. این فهم به صورتی الهام گونه است. ذهن آگاه یا نا خود آگاه آنها این مطالب را در کنار هم میچیند و سپس آنها مطلب را میتوانند به یک باره در یک لحظه درک کنند.

در کتاب علوم مغزی و تیپ های شخصیتی میخوانیم وقتی که درایو ناردی در آزمایشگاهش بر روی تیپ های شخصیتی MBTI تحقیق میکرد متوجه چیز عجیبی در مغز افرادی که شهود درون ریز (Ni) داشتند شد، آنها حالتی عجیب و خلصه وار را تجربه میکردند. او اسم این حالت را حالت “ذن” گذاشت. حالت “ذن” وقتی رخ میداد که تیپ های شخصیتی شهود درونریز دار میخواستند مطلب تازه ای را بدانند یا به سؤالی تازه پاسخ دهند آنها در این لحظه از تمام نئوکورتکس مغزیشان به طور هماهنگ استفاده میکرند. مانند ارکستی که یک رهبر دارد و برای هدف شان که نواختن آهنگی زیبا است تلاش میکنند. تیپ هایی که کارکرد شهود درونریز دارند حالت غوطه وری یا خلصه را وقتی که دارند مطلبی جدید را مطالعه میکنند، تحقیق میکنند یا سؤالی ذهنشان را مشغول کرده است تجربه میکنند

” نکته بسیار مهم: شهودی های درون ریز وقتی که مطالب جدیدی را یاد میگیرند وارد این مرحله از غوطه وری میشوند و در مقابل مطالب قدیمی وارد این حالت خلصه نمیشوند”

جالب اینجا است که تیپ های شخصیتی دیگر وقتی این حالت را تجربه میکردند که سالها کاری را انجام داده باشند و در مرحله حرفه ای بودن از کاری رسیده باشند و در آن صورت مغزشان چنین واکنشی را نشان میداد.

” نکته ی بسیار مهمی که در مورد شهودی های درونریز وجود دارد این است که آنها قدرتشان را از دانسته هایشان میگیرند “

به نظر میرسد مغز آنها وارد چرتی کوتاه میشود و از جهان جدا میشوند آنها در آن محیط دیگر نیستند و تمام تمرکز خود را روی چیزی که باید بدانند میگذارند. آنها این حالت را بسیار بسیار دوست دارند. به همین دلیل است که عاشق دانستن هستند یا شاید عاشق داسنتن هستند که این چنین حالتی مغزشان تجربه میکند!!!

آخرین ویژگی ای که میخواهم در این قسمت درباره شهودی های درونریز بگم اینکه اونها پس از اینکه اطلاعات زیادی رو جمع آوری میکنند شروع به دسته بندی و مرتب کردن اون میکنند کاری که شهودی های برونریز (Ne) انجام نمیدهند.

تمرکز برای شهودی های درونریز (Ni):

حدس بزنید که این جمله از چه کسی است؟ ” تمام دنیا ساکت شود من میخواهم چیزی را بدانم” کارکرد شهودی درونریز برای اینکه بتواند تمرکز کند و وارد حالت غوطه وری یا حالت “ذن” شود نیاز به سکوت و محیطی مرتب دارد. وقتی محیطشان نامرتب است آنها برایشان تمرکز سخت میشود. البته آنها به روی ورودی های حسی حساسیت نشان میدهند و زندگی مینیمالیستی بهترین زندگی برای کسی است که کارکرد شهودی درونریز (Ni) دارد.

آنها تا آنجا که میتوانند محرک های حسی را کم میکنند تا بتوانند به خوبی متمرکز شوند. ممکن است به همین دلیل هم آنها را سربه هوا بدانند…. معمولا میبینید که شهودی های درونریز (Ni) ابتدا محیط کارشان را مرتب میکنند سپس شروع به کارکردن میکنند آنها عاشق تمرکز هستند. یکی از دلایلش این است که آنها به تمام مغزشان برای دانستن و کارکردن نیاز دارند.

یکی از ویژگی هایی که شهودی های درونریز (Ni) دارند این است که آنها وقتی دارند مطلبی را میدانند و غرق شده اند اگر اتفاقی باعث شود حواسشان پرت شود زنجیره افکارشان از هم پاره میشود و برمیگرند سر جای اول و با خود فکر میکنند چطور به این جواب ها رسیده بودم؟ کجا بودم؟ چه شد؟

برای مثال وقتی که یک شهودی درونریز در حال فکر کردن، فهمیدن، تحقیق کردن یا خواندن است و تلفنش زنگ میخورد یا کسی صدایش میزند و تمرکزش به هم میریزد خود او هم به هم میریزد! یا ممکن است اصلا صدای کسی را نشنود! بسته به عمق مطلبی دارد که گرفتارش شده است.

آنها وقتی که چند سؤال ذهنشان را مشغول کرده است کلافه میشوند و باید این موضوع را یاد بگیرند که فقط یک سؤال در ذهن داشته باشند و آن را جواب دهند و سپس به سراغ سؤال بعدی بروند در این صورت میتوانند متمرکز شوند و حالت “ذن” را تجربه کنند. یادتان باشد شهودی های درونریز عزیز چند سؤالی خر است. ذهن خود را مشغول یک سؤال کنید و یک تب گوگل را باز کنید

هدف برای شهودی های درونریز (Ni):

هدف و خواسته برای شهودی های درونریز (Ni)، مخصوصا INFJ و INTJ به مثابه ی معنای زندگی است. آنها وقتی چیزی را میخواهند با تمام وجود میخواهند. هیچ چیز جلوی آنها را نیمتواند بگیرد و به هیچ صراطی مستقیم نیسنتد. در کتاب همسر مناسب شما میخوانید که تیپ های شخصیتی INFJ و INTJ مانند کسانی میمانند که در جاده ای یک طرفه دارند مسیر را برعکس میروند و هرچه بقیه ماشین ها برایشان بوق و چراغ میزنند که این راه اشتباه است آنها توجهی نشان نمیدهند.

در واقع هر چهار تیپ شخصیتی ای که کارکرد شهودی درونریز (Ni) دارند به همین شکل هستند، مسئله برای INFJ ها و ENFJ ها کمی سخت است چون به احساسات دیگران هم اهمیت میدهند به همین دلیل باید بین هدف و خواسته شان و دیگران تعادل برقرار کنند.

شهودی های درونریز (Ni) وقتی قصد کاری را میکنند و هدفی و خواسته ای را دنبال میکنند مانند آن قورباغه ای میشوند که در سطل شیر افتاده بود و همه میگفتند تو نمیتوانی بیایی بالا…. ولی او کر بود، فکر میکرد بقیه دارند تشویقش میکنند!! آنقدر دست و پا زد تا اینکه شیر به ماست تبدیل شد و توانست از این موضوع استفاده کند و به بالا بیاید (داستانش همین بود دیگه آره؟) آنها کر میشوند و هرچه پیشنهاد به آنها میشود آن را رد میکنند و فقط به چیزی که خودشان میخواهند فکر میکنند.

دلیلش این است : کارکرد مخالف شهود درونریز (Ni) حسی برونریز (Se) است که مربوط به جهان بیرون و مادی است. و این یعنی وقتی شهودی های درونریز (Ni) خواسته ای دارند، جهان بیرون برایشان تعطیل میشود. آنها تمام ذهنشان حول اینکه من چه میخواهم….مسیر من….هدف من….احتمالات برای من….. چشم انداز من…..میچرخد. شهودی های درونریز حس ناچیزی از اینکه واقعا در بدنشان چه میگذرد دارند.

شهود درونریز (Ni) و آگاهی از ناخود آگاه:

این جمله که شهودی های درون ریز از ضمیر ناخود آگاه خود اطلاعات میگیرند یعنی چه؟ در بیشتر موارد ما این مورد را میخوانیم اما نمیدانیم دقیقا یعنی چه….

یونگ شهودی های درونریز را مناسب جادوگری، شاعری و هنر میدانست ولی اشاره ای هم به این موضوع داشت که بی مصرف ترین تیپ از دید زندگی برونگرایانه همین شهودی های درونریز هستند.

” در حقیقت آنها بی مصرفترین نوع انسان ها هستند اما زندگی آنها بسیار آموزنده است. از بالا بخواهیم بنگریم آن ها شاهدان زنده ای از این موضوع هستند که دنیای رنگارنگ و متنوع ما با این زندگی طغیانگر و سمی، به طور خالص بیرونی نیست بلکه درون ما هم جریان دارد، آنها به روش خودشان فرهیختگان و ترویج دهندگان فرهنگ هستند”

یونگ معتقد بود که در گذشته این شهودی های درونریز (Ni) بوده اند که پیام خداوند را برای قبیله خود می آورند. در این صورت میتوان گفت شهودی های درونریز کسانی هستند که وقتی واقعه ای را میبینند به جای اینکه به خود واقعه توجه نشان دهند به شدت به الهامات به یک باره ای که به ذهنشان میرسد باور دارند. آنها واقعیت را میبینند اما به الهامات درونیشان توجه نشان میدهند. و این سؤال را از خودشان میپرسند: این برای من چه معنایی دارد؟

ویژگی جالبی که شهودی های درونریز دارند این است که آنها خود را محوریت جهان میبینند ” جهان برای من است”  ” نشانه ها با من سخن میگویند”  وقتی داستان تیمور لنگ را میخوایند که پس از شکستی خود را در غاری حبس میکند تا از دست دشمنان در امان باشد، میبیند عنکبوتی پس از هربار شکست و پاره شدن تارهایش باز هم بارها و بارها تاری را میبافد و به یک باره به ذهنش متبادر میشود که چرا او چنین نباشد؟ و تصمیم میگیرد باز هم از نوع لشکرش را جمع آوری میکند یعنی در این واقعه تاریخی او از کارکرد شهودی درون ریزش استفاده کرده است و نشانه ها با او سخن گفته اند.

(Ni) ها مخصوصا در حالتی که جزئی از مشرب(NF) ها باشند علاقه به خیال پردازی های عارفانه دارند. آنها خواب هایی شفاف میبینند و بیشتر از تیپ های دیگر به روی این خواب ها حساب باز میکنند. و بسیاری از شهودی های دروریز اعلام کرده اند که جواب هایشان را وقتی که خواب هستند میگیرند.

یادتان باشد که شهودی های درونریز (Ni) آگاهانه خیلی از وقتها دروغ نمیگویند آنها به جای خود واقعه، برداشت خود را از یک واقعه، واقعیت میپندارند و این باعث میشود که دیگران فکر کنند خیلی وقتها آنها دروغ میگویند

آخرین نکته و یکی از مهتمرین نکات برای تیپ های شخصیتی که کارکرد شهودی درونریز (Ni) دارند این است که بنویسند، مخصوصا دو تیپ شخصیتی ENFJ و ENTJ شهودی های درونریز حافظه بسیار ضعیفی دارند.

چطور با شهودی های درونریز (Ni) رفتار کنیم؟

• بگذارید از چشم اندازهایشان بگویند و آنها را تشویق کنید که چه خواسته ی جالبی دارند
• به آنها حق انتخاب مسیرشان را بدهید
• تمرکز آنها را برهم نزنید، وقتی مشغول به کار هستند و نزدیکشان میشوید ممکن است آنقدر غرق کار باشند که جواب ندهند یا با بی حوصلگی جوابتان را بدهند.
• اگر از خواب هایشان میگویند آنها را جدی بگیرید
• برخی از مواقع ممکن است آنقدر درگیر جمع آوری اطلاعات شوند که فراموش کنند باید عمل کنند، بهتر است بعضی مواقع کمی آنها را راهنمایی کنید که وقت عمل کردن است.
• خیلی وقتها به وقتی که سرگرم دانستن هستند یادآوری کنید که باید غذا بخورند!!