مشکل با خانواده همسر(جاری)

مشکل با خانواده همسر(جاری)

نقل قول از تنها:: سلام  دلم گرفته و به یک همدل وکسی که بونه درست راهنمائیم کنه احتیاج دارم نمیدونم کسی هست یا نه حدود ۱۰ ماهه که ازدواج کردم ۲ سالم عقد کرده بودیم …همسرم ازدواج دومش است و ازدواج اولش با خواهر جاریم بوده یعنی ( خواهر زن برادرشون ) که ۵ سال هم زندگی کردند و بعد جداشدند اینکه کی مقصر بوده و چرا جدا شدند بحث الان نیست و من از همسرم واقعا راضی هستم ویک مرد کامل و نمونه برام بوده مشکل کن با جاریم هست که متاسفانه با وجود من خیلی مشکل داره و من مثل دشمن خونی ش میبینه و باث شده العان هیچ یک از اقوام همسرم مادر همسرم خواهرشاش اصلا با من نه حرف میزنند و نه رفت و امد توی این ۱۰ ماه یکی از خواهر شوهرام یک بارم به خونه ما نیایمده چون فکرمیکنند جاریم ناراحت میشه وخودشم به همه گفته کهناراحت میشم میبینمش ومهمونی که قرار باشه من باشم اون نمیاد منتظر من حرفی یا کاری کنم که بکنتش ژیرهن عثمان  این نکته بماند که همه میدونند عامل اصلی جدایی همسر اولم همین خانم بوده و با دخالتهاش این اتفاده پا گرفته خلاصه در حال حاضر من ادم بده هستم بدون اینکه حرفی یا کاری کرده باشم ایشون که تازمانی که ما ازدواج نکرده بودیم ۵ سال بود پاش و خونه مادر همسری نگذاشته بود الان شده مهربون و همش اونجاس و وقتی هم میره دیگه من نباید برم چون ایشون ناراحت میشن منو میبینه ….اینها طبقه بالای ما زندگی میکنند و مادر همسری هم طبقه اول و همه در یک اپارتمانیم …. از این بیمحلی ها خیلی دلم میشکنه وغصه میخورم چون به غیر از احترام کری نکردم اما الان همه ی بی محلی ها برای منه و…….نمیدونم چه رفتاری کنم که همه با هم خوب باشیم و کسی پشت سرم حرف نزنه ….کمکم کنید……………………….

پاسخ مشاور

سلام

خوشحال هستم که درددلت را مطرح کردی

ابتدا باید شکرگزار باشی که همسرت رابطه خوبی با شما دارد و این یک حمایت خوبیست برایتان

سپس باید قدری در نقش خودت تغییراتی دهی یعنی از حالت مفعولی خارج شوی و از دیگران انتظار کمک نداشته باشی. وقتی از دیگران انتظار خوبی داری نمی توانی بر توانایی های خود متمرکز شوی بنابراین به نکته هایی که می گویم خوب دقت کن:

یک>>ما باید در طول زندگی زناشویی  همواره آرامش را از جانب “خود” بدانیم یعنی آرامش و احترامی که خدا به ما عطا کرده است  اگر دلیل آرامش و احترام خود را به عوامل بیرونی نسبت دهیم هرگز به آن حد آرام نخواهیم بود زیرا در بیرون متغیرهای بسیاری وجود دارند که کنترل کردن آنان لوزما از دست ما خارج است مثلا: شما نمی توانید تحول بزرگی را در خانواده همسر خود و دیدگاه جاری به وجود آورید تا آنان با تغییر رفتارهایشان شما به شادی و احترام برسید.بلکه بهتر است آرام بودن را به تونایی های نهفته در وجود خودت ببری و نسبت به علائق،،استعدادها،، و زندگی زناشویی خود احساس آرامش و احترام کنی در این صورت هیچ گاه دیگران نمی توانند تو را ناراحت ساخته و تحت تاثیر قرار دهند.

دو>>باید هدف و خواسته های خودت را در قبال خانواده همسرت مشخص سازی به این معنی که هرگز در کار و اهداف آنها دخالت نکنی…در واقع انتظارات و توقعات خودت را کاهش دهی این نکته باعث می شود کم کم حساسیت آنان نیز به تو کم شود

سه>>هرگز به همسرت نگو که باید از من “طرفداری” کنی و او را در این اختلاف ها دخالت نده زیرا شوهر نمی تواند مرز بین خانواده خود و همسرش را به خوبی جدا سازد. اگر به همسرت اعتراض کنی که چرا از تو حمایت نمی کند به مرور زمان این واکنش شما باعث خواهد شد علاقه اش به شما کمتر در نتیجه به سمت خانواده اش جذب شود

چهار>>نوشته اید چکار کنم آنها با من خوب باشند؟؟  نیاز نیست هر تلاش و هرکاری را بکنید که خانواده همسرت تحویلت بگیرن بلکه شما تنها به وظایف همسری خود عمل کن و تنها در قبال این وظایف پاسخگو باش آنهم نه به دیگران بلکه به وجدان خودت وهمسرت

پنچ>> این گونه اختلاف ها اغلب در بیشتر خانواده ها وجود دارد اما حل تعارض ها و تنش ها زمان بر است….شما باید تنها به مهارت های فردی و ارتباطی خودت تکیه کنی یعنی انتظارت را از خانواده همسر کاهش داده و تنها به ایفای نقش همسری بپردازی در این صورت حساسیت ها رفته رفته کم شده و امیدوارم زندگی پر از نشاط و همراه با آرامش داشته باشی.

در آخر نگران نباش این مشکلات با خویشتن داری حل شدنی است….بهتر است برای حل سریع تر این مشکل با یک مشاورخانواده بصورت حضوری در ارتباط باشی

images.png

اولین جلسه مشاوره

 

قیمت اصلی جلسه مشاوره 249,000 تومان

قیمت اولین جلسه مشاوره 79,000 تومان

روز
ساعت
دقیقه
ثانیه
می توانید به صورت 24 ساعته از طریق تلگرام یا واتساپ با تیم روانشناسی شیک اندیش در ارتباط باشید

مقالات مرتبط

هیچ نظری وجود ندارد