سریع حرف جدایی رو پیش میکشه
سوال :
سلام
من حدودا 1 ساله که عقد کرده ام مشکلم اینه که وقتی با شوهرم حرفمون میشه سریع حرف جدایی رو پیش میکشه البته بعدش پشیمون میشه و میگه فقط مرگ بینمون جدایی میندازه البته چند بار هم گفته به اصرار مادرش با من عقد کرده و بلافاصله هم گفته که خودش منو می خواسته می ترسم بعد عروسی هم از این حرفا بزنه خواهش میکنم راهنماییم کنید
جواب :
سلام
شما می گید حرفای متناقض می زنه و می گه جدا بشیم اما بعدش میگه نه یا می گه نمی خواستمت مادرم اصرار کرد ولی بعدش می گه خودم خواستم
چنین حرفهایی رو در اول ازدواج اگه یه فرد سالم که مشکل روحی روانی نداره و شوخی هم نمی کنه بگه معلومه که از چیزی ناراضاییه چون کسی که تازه عقد کرده قاعدتا باید هرچه می گذره جذبه و کشش و وابستگی او به همسرش بیشتر بشه و اگه یه طوریه که ولو در بعض حالات اظهار می کنه که این زندگی رو نمی خواد معلومه که الان به علتی از وضع فعلی ناراضیه
ممکنه بگید : علتش اینه که زنش رو از اول نمی خواسته چون خودش گفته که به اصرار مادرم تو رو گرفتم
در جواب عرض می کنم حتی اگه بگیم واقعا این طور بوده و اولش مردد بوده و با اصرار مادرش قیول کرده ولی بالاخره که خودش خواسته البته خواستنی ضعیف ولی باید عرض کنم این چندان مهم و مشکل ساز نیست چون علاقه کم یا حتی تردید در انتخاب با روابط بعدی زن و شوهر کاملا قابل جبرانه یعنی در طی دوران عقد و ادامه زندگی این قدر جذابیت هست که می تونه حتی اگه علاقه ای نباشه اونو ایجاد کنه تا چه رسد به اینکه علاقه ای هرچند کم وجود داشته باشه که کاملا می تونه تقویت بشه
علتش هم اینه که عشق به همسر فقط عشق به ظاهر و صورت و حرفهای قشنگ نیست بلکه عشق به همسر برای هر کدومشون در طول زندگی از زیبایی ها و جذابیتهایی که در افکار و رفتارها و گفتارهای او در شرایط مختلف زندگی می بینه حاصل می شه پس علاقه اصلی بعد ازدواج ایجاد می شه نه قبلش البته قبل از ازدواج زدگی از همسر نباید باشه که مشکل سازه
شاید بگید حالا که علت نارضایتی فعلی شوهر ضعف علاقه اولیه نیست پس علتش چیه عرض می کنم به نظر من مهم ترین علت به نوع رابطه بین زن و شوهر برمی گرده که اگه در اون نقصی وجود داشته باشه و اصلاح نشه این دیگه جدا می تونه مشکل ساز بشه
من به یه مساله مشکل ساز اشاره می کنم که شاید مورد شما هم ناشی از اون باشه
در دوران عقد محدودیتهایی در زمینه رابطه بین زن و شوهر هست که ممکنه باعث نارضایتی مرد بشه خصوصا اگه عقد از چند ماه بیشتر طول بکشه چون زن در دوران عقد با رابطه عاطفی می تونه راضی بشه اما مرد این طور نیست به دلیل اینکه جنبه جنسی او از عاطفیش جلو تره و وقتی نمی تونه در این دوران مثل بعد از عروسی رابطه کامل زناشویی با همسرش داشته باشه به همین خاطر یواش یواش روابط ناقص هم راضیش نمی کنه و یه نوع نارضایتی از وضع فعلی براش ایجاد می شه به طوری که در بعض اوقات دیده شده که رسما تقاضای جدایی می کنه اما همون ادم وقتی عروسی می کنه کاملا از زندگی اظهار رضایت می کنه چون به مقداری که می خواد می تونه بهره مندی جسمانی از رابطه با همسرش داشته باشه
این مساله مهمیه که اگه بهش توجه نشه اختلافات دوران عقد تشدید می شه و بهترین راه در این صورت اینه که هرچه زودتر عروسی کنن و برن سر زندگیشون
پس طبق اونی که عرض کردم به نظر من در زندگی بعد عقد شما مشکلی هست که همسرتون رو ناراضی می کنه و احتمال داره ناشی از محدودیت روابط دوران عقد باشه که چاره اش هم عروسیه اما اگه علت نارضایتی همسر شما این نباشه باید با بزرگترا مشورت کنید و یا به مشاور رجوع کنید
موفق باشید
سلام
شما می گید حرفای متناقض می زنه و می گه جدا بشیم اما بعدش میگه نه یا می گه نمی خواستمت مادرم اصرار کرد ولی بعدش می گه خودم خواستم
چنین حرفهایی رو در اول ازدواج اگه یه فرد سالم که مشکل روحی روانی نداره و شوخی هم نمی کنه بگه معلومه که از چیزی ناراضاییه چون کسی که تازه عقد کرده قاعدتا باید هرچه می گذره جذبه و کشش و وابستگی او به همسرش بیشتر بشه و اگه یه طوریه که ولو در بعض حالات اظهار می کنه که این زندگی رو نمی خواد معلومه که الان به علتی از وضع فعلی ناراضیه
ممکنه بگید : علتش اینه که زنش رو از اول نمی خواسته چون خودش گفته که به اصرار مادرم تو رو گرفتم
در جواب عرض می کنم حتی اگه بگیم واقعا این طور بوده و اولش مردد بوده و با اصرار مادرش قیول کرده ولی بالاخره که خودش خواسته البته خواستنی ضعیف ولی باید عرض کنم این چندان مهم و مشکل ساز نیست چون علاقه کم یا حتی تردید در انتخاب با روابط بعدی زن و شوهر کاملا قابل جبرانه یعنی در طی دوران عقد و ادامه زندگی این قدر جذابیت هست که می تونه حتی اگه علاقه ای نباشه اونو ایجاد کنه تا چه رسد به اینکه علاقه ای هرچند کم وجود داشته باشه که کاملا می تونه تقویت بشه
علتش هم اینه که عشق به همسر فقط عشق به ظاهر و صورت و حرفهای قشنگ نیست بلکه عشق به همسر برای هر کدومشون در طول زندگی از زیبایی ها و جذابیتهایی که در افکار و رفتارها و گفتارهای او در شرایط مختلف زندگی می بینه حاصل می شه پس علاقه اصلی بعد ازدواج ایجاد می شه نه قبلش البته قبل از ازدواج زدگی از همسر نباید باشه که مشکل سازه
شاید بگید حالا که علت نارضایتی فعلی شوهر ضعف علاقه اولیه نیست پس علتش چیه عرض می کنم به نظر من مهم ترین علت به نوع رابطه بین زن و شوهر برمی گرده که اگه در اون نقصی وجود داشته باشه و اصلاح نشه این دیگه جدا می تونه مشکل ساز بشه
من به یه مساله مشکل ساز اشاره می کنم که شاید مورد شما هم ناشی از اون باشه
در دوران عقد محدودیتهایی در زمینه رابطه بین زن و شوهر هست که ممکنه باعث نارضایتی مرد بشه خصوصا اگه عقد از چند ماه بیشتر طول بکشه چون زن در دوران عقد با رابطه عاطفی می تونه راضی بشه اما مرد این طور نیست به دلیل اینکه جنبه جنسی او از عاطفیش جلو تره و وقتی نمی تونه در این دوران مثل بعد از عروسی رابطه کامل زناشویی با همسرش داشته باشه به همین خاطر یواش یواش روابط ناقص هم راضیش نمی کنه و یه نوع نارضایتی از وضع فعلی براش ایجاد می شه به طوری که در بعض اوقات دیده شده که رسما تقاضای جدایی می کنه اما همون ادم وقتی عروسی می کنه کاملا از زندگی اظهار رضایت می کنه چون به مقداری که می خواد می تونه بهره مندی جسمانی از رابطه با همسرش داشته باشه
این مساله مهمیه که اگه بهش توجه نشه اختلافات دوران عقد تشدید می شه و بهترین راه در این صورت اینه که هرچه زودتر عروسی کنن و برن سر زندگیشون
پس طبق اونی که عرض کردم به نظر من در زندگی بعد عقد شما مشکلی هست که همسرتون رو ناراضی می کنه و احتمال داره ناشی از محدودیت روابط دوران عقد باشه که چاره اش هم عروسیه اما اگه علت نارضایتی همسر شما این نباشه باید با بزرگترا مشورت کنید و یا به مشاور رجوع کنید
موفق باشید
There are no comments yet
Or use one of these social networks