سوال مهمی که مطرح است این است که چرا دختران خوب عاشق پسران بد می شوند با اینکه حتی می دانند آنها در نهایت آسیب می زنند و رهایشان می کنند؟

این موضوع تحقیقاتی بود که در بین ۵۲ کشور انجام شد و نتیجه بدست آمده زمانی جالب شد که در هر ۵۲ کشور این قانون حکم فرما بود و دختران خوب آن کشورها به اصطلاح عاشق عوضی ها می شدند.

نکته تامل برانگیزتر اینجا بود که این آمار در کشورهایی که مشکلات و اختلالات روانی و شخصیتی بیشتری داشتند افزایش پیدا می کرد.

و برای یک لحظه تصور کن این امار در ایران چقدر زیاد است چون ایران در اکثر اختلالات روانی و به لحاظ بیمارهای شخصیتی و روانی عموما جز ۵ کشور اول جهان است.

چرا دختران خوب عاشق پسران بد می شوند؟

قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم باید تعریف درستی از پسران بد داشته باشیم. پسران بد در سه گانه تاریک قرار می گیرند که شامل ۳ شخصیت بیمار narcissism و machiavellianism و psychopathy است.

هر سه تیپ شخصیتی بیمار تمایل به رابطه های کوتاه دارند و عموما وارد رابطه های بلند مدت نمی شوند.

در جمع ها یا مهمانی عموما ظاهر خوبی دارند و در کوتاه مدت می توانند خود را خوب و شایسته و باارزش نشان دهند اما در بلندمدت شخصیت و بیماری آنها به وضوح قابل مشاهده و تشخیص است به همین خاطر آنها را در بلندمدت در جایی نمی توانی ببینی.

شخصیت نارسیستیک یک شخصیت خودشیفته ای است که در اصل بدلیل احساس بی ارزشی از درون همیشه سعی کرده است خودش را باد کند تا به وسیله آن از خود محافظت کند. از تحقیر کردن و زیر سوال بردن بیمارگونه دیگران نه تنها ترسی ندارد بلکه انجام این کار برای او لذتبخش است.

سایکوپتی یا روان آزار شباهت زیادی به اختلال شخصیتی ضد اجتماعی antisocial personality disorder یا جامعه ستیز دارد اما تفاوت هایی نیز با همدیگر دارند. اما بطور کلی نه تنها درگیر احساسات نمی شوند بلکه کاملا بی قید زندگی می کنند و عموما زندگی های بسیار پرریسک و پرخطری دارند که هم به خودشان آسیب می زنند و هم به کسانی که اطرافشان هستند.

ماکیاولیسم شخصیتی است که نقطه مقابل اخلاق گرایی است و این افراد دروغگوهای ماهری هستند و سعی بیمارگونه ای در فریب دادن دیگران دارند.

این سه شخصیت بیمار عموما چه نوع لباسی می پوشند و چه شغل هایی دارند؟

هر سه این شخص را عموما می توان در باشگاه های بدنسازی پیدا کرد. البته این بدین معنا نیست که هر کسی که بدنسازی می رود اختلال روان دارد اما می توان پنداشت که هیچ بدنساز حرفه ای که برای بدست اوردن مقام سخت تلاش می کند به لحاظ روان کاملا سالم نیست.( که در مقالات بعدی به طور اختصاصی به این موضوع خواهم پرداخت) البته این را هم در نظر داشته باشیم شخصیت کاملا سالم در جامعه بین ۲% تا ۳% است.

سایکوپتی یا روان آزار ها عموما خلافکار و یا لات هستند که در گنگ های (گروهای) مشخصی حضور دارند که اکثر اعضا این گروه این چنین هستند. در بین افراد روان آزار تتو داشتن رایج است ولی این بدین معنا نیست که هر کسی که تتو دارد روان آزار است.

افراد نارسیتیک یا خودشیفه ظاهر مرتبی دارند و عموما کسب و کار خودشان را دارند و افراد ماکیاولسیم عموما بیزینسمن یا سیاستمدار هستند. بازهم این بدین معنا نیست که هر کسی که کسب و کار خودش را دارد یا تاجر است یا سیاستمدار است نارسیستیک و ماکیاولسیم است.

اگر بخواهم با چند عکس این افراد را به تصویر بکشم شاید در این مدت زمان کوتاهی که داشته باشم این عکس ها بتوانند تصویر واضح تری را ارائه بدهند (البته جنبه مثال دارد و عمومیت ندارد)

اما دختران خوب هم واقعا خوب نیستند

تحقیقات نشان می دهد دختران خوب واقعا خوب نیستند و آنها نیز در یکی از تیپ شخصیتی های ناسالم جای می گیرند ولی در اجتماعی به اشتباه به آنها خوب گفته می شود.

دختران خوبی که جامعه به آنها خوب می گوید عموما شخصیت Pleaser یا مهر طلب دارند.

این تیپ شخصیتی از آنجایی که از درون احساس بی ارزشی شدید می کند و ارزشمندی خود را در تحقیر کردن خود و خدمت رسانی به دیگران می بیند عموما عاشق شخصیت های سه گانه تاریک می شوند. کسانی که به خوبی می توانند این احساس بی ارزشی را برایشان عمیق تر کنند.

شخصیت مهرطلب که به واسطه کودکی بد و والدین بسیار بدتر شکل گرفته است خود را در ناخودآگاه حقیر می پندارد و عموما خیلی سعی دارند دیگران را از خود راضی نگه دارند. این راضی نگه داشتند بر اساس مهربانی نیست بلکه بر اساس ترس و نیاز و عدم توانایی مقابله با انسان هاست. اما همین شخصیت مهرطلب با اینکه افراد را در ظاهر با تحقیر کردن خود راضی نگه می دارد اما پشت سر آدم ها یا در خلوت از آنها بد می گوید.

در تیپ شخصیتی مهرطلب یا پلیزر رابطه عاطفی بین عشق و تنفر تعریف می شود یا عاشق کسی هستند یا از او متنفر هستند و این در صورتی است که در شخصیت سالم عشق به بی اهمیتی تبدیل می شود و نه تنفر.

البته در این تیپ شخصیتی بسیار خودفریبی وجود دارد و گاها تا چندین جلسه مشاوره قبول نمی کنند که محبتی که به دیگران دارند بر اساس ترس و نیاز است و می خواهند به مشاور یا تراپیست بقبولانند که مهربان هستند و از آنجایی که نشانه های مشخصی دارند به راحتی توسط تراپیست یا مشاور قابل تشخیص هستند.