موفقیت، دستیابی به چیزهایی است که در زندگی و کار ما وجود دارد که ما برای دست یابی به آنها پرشور هستیم. موفقیت ما شخصی است و تنها می تواند بر اساس اهدافی که برای خود تعیین کرده ایم، اندازه گیری شود. کسانی که بیشترین میزان موفقیت واقعی را به دست آورده اند، کسانی هستند چیزی که می خواهند برای آنها شفاف است.

کوچینگ رویکردی جدید در موفقیت فردی

بسیاری از افراد تعریف محدودی از موفقیت دارند. آنها فکر می کنند که این امر در مورد ایجاد ثروت، برقراری ارتباط کامل، راه اندازی یک کسب و کار میلیارد دلاری است و بارها و بارها، مردم معروف را به تصویر موفقیت خود متصل می کنند.

سر ریچارد برانسون در لینکدین نوشته است:

افراد بیش از اندازه، اندازه گیری می کنند که چقدر موفق هستند ، آنها چه مقدار پول می گیرند یا با چه تعداد افراد ارتباط برقرار می کنند . او می گوید : به نظر من، موفقیت واقعی باید با میزان شادی شما اندازه گیری شود …

هیچ کدام از این موارد یا افراد اشتباه نیست، اما شبیه بودن آنها لزوماً باعث موفقیت شما نمی شود.

در دوران کودکی و در اوایل بزرگسالی، ایده های گوناگونی از موفقیت والدین، معلمان و دوستان را یاد می گیریم. هر کسی دستور کار و ایده خود را دارد که چه کسی و چه چیزی باید باشد.

هیچ کس نمی تواند نسخه موفقیت ما را بر ما تحمیل کند . ما باید اهداف و مسیرهای خود را بر اساس آنچه که ما می خواهیم تعیین کنیم، نه آنچه که شخص دیگری برای ما آن را تعیین کند .
بعضی افراد متوجه می شوند که کمک به مردم به آنها شادی بیشتر می دهد و بنابراین موفق به نظر می رسند.

برخی متوجه می شوند که ساختن یک کسب و کار یا محصول شادی آنها را به ارمغان می آورد. بعضی ترجیح می دهند انزوا و دیگران فعالیت مداوم را ترجیح دهند.

زیگ زیگلار می گوید :

من معتقدم که موفق بودن به معنی داشتن تعادل در بسیاری از زمینه های زندگی شما است. اگر زندگی خانوادگی شما در حال خراب شدن باشد، واقعاً نمی توانید در زندگی تجاری خود موفق باشید.

حقیقت ساده اما در عین حال عمیق این است که چیزی که یک شخص را خوشحال می کند دیگری را خوشحال نمی کند و بالعکس.
چشم انداز موفقیت فردی احتمالا چیزی شبیه به شما نیست . اگر ما موفق به تعریف موفقیت برای خودمان هستیم و سعی می کنیم مسیر دیگری را دنبال کنیم، در نهایت نا امید خواهیم بود، ناراضی هستیم و در نهایت احساس ناامید کننده ای می کنیم.

بروس لی گفت:

همیشه خودت باش، خودت را بیان کن، به خودت ایمان داشته باشی؛ بیرون بیایید و شخصیت موفق را دنبال کنید و آن را تکرار کنید.

قاعدهای کهن موفقیت

قاعده های کهنه موفقیت مدعی بودند که موفقیت مستلزم کار زیاد و برنامه ریزی است .
شما را از کودکی برای این کار آماده می کردند . به شما می گفتند نترسید و به درون آب بپرید . بر نقاط ضعف خود غلبه کنید و از روی موانع پرش کنید.
احتمالاً شما به این نتیجه رسیده ایدکه برای موفق شدن باید بجنگید و تلاش کنید .
به شما می گفتند که ساعات طولانی کار تنها راه رسیدن به موفقیت است .
به شما می گفتند موفق شدن به معنای داشتن یک زندگی خوب نیست ، بلکه به معنای به جنگ رفتن است . اما بدانید دیگر این طور نیست .
آماده شدن بیش از اندازه و سازماندهی و کار کردن بیش از حد می تواند نتایج نامطلوب بر جای بگذارد . تقلا می تواند مانع از آن شود که به موفقیت مورد نظرتان برسید . زیرا این گونه ، شما علیه خود تقلا می کنید .

هر قدر تفریح و شادی بیشتر باشد موفقیت بیشتر می شود .

مربی(کوچ) خصوصی وقت صرف می کند تا بفهمد که برای شما موفقیت چه معنا و مغهومی دارد .

مربیان با مراجعین در زمینه های مختلف کار می کنند که از جمله می توان به شغل و حرفه ، امور مالی ، سلامتی و مناسبات شخصی اشاره کرد .
در نتیجه کوچینگ(مربیگری) ، اشخاص هدف های موثرتری را در نظر می گیرند و راهکارهایی برای رسیدن به موفقیت تدبیر می کنند .از میان موانع و مشکلات می گذرند . مسامحه کاری را کنار می گذارند . زندگی متعادل تری ایجاد می کنند و از توانمندی های طبیعی بیشتری استفاده می کنند .

موفقیت چیست

بیسی استنلی می گوید :
موفقیت بسیاری از چیزهاست
اغلب اوقات خندیدن
برای احترام به مردم هوشمند و محبت به کودکان؛
برای به دست آوردن تقدیر از منتقدان صادق و تحمل خیانت دوستان دروغین؛
برای قدردانی از زیبایی، برای پیدا کردن بهترین در دیگران؛
این باید به موفقیت منجر شود.
فرهنگ لغت موفقیت را به عنوان دستیابی به هدف خود تعریف می کند. چه چیزی برای موفقیت در زندگی ضروری است؟
تحقیقات در روانشناسی نشان داده است که شش جنبه مهم شادی در زندگی وجود دارد:

• ۱. سلامت جسمی
• ۲. تناسب اندام
• ۳. سلامت احساسی
• ۴. بهداشت اجتماعی
• ۵. هدف / معنای / سلامت معنوی
• ۶. ثروت

آلبرت شوایتزر می نویسد :

موفقیت کلید شادی نیست. شادی کلید موفقیت است. اگر عاشق آنچه هستید باشید، موفق خواهید بود

یکی از مهمترین اقدامات کلیدی برای دستیابی به موفقیت در زندگی، شناخت معنای موفقیت برای زندگی شخصی شما است.
معنای واقعی موفقیت، فراتر از تعاریف مشترک موفقیت است، مانند داشتن پول زیادی، ثروتمند شدن، داشتن چیزهای زیاد و به دست آوردن درجه.

معنای موفقیت این است که شاد زندگی کنی و این جهان را برای همه بهتر بسازی.

زنان و مردان موفقیت را متفاوت تعریف می کنند. تحقیقات نشان داد زنان اهمیت تعادل و روابط را برجسته می کنند. در حالی که مردان بیشتر بر موفقیت های مادی تمرکز می کنند.
آنتونی رابینز می گوید: “راه موفقیت این است که اقدام عظیم و متعهدانه انجام دهیم” . اما چگونه می توانیم مسیر خود را پیدا کنیم؟ برای رسیدن به موفقیت واقعی چه قدم هایی باید برداریم؟

ما باید قادر به پاسخگویی به چند سوال خاص لیزری باشیم:

– چه چیزی واقعا برای من اهمیت دارد؟
– چیزهایی که برای من اشتیاق ایجاد می کنند کدامند؟
– از زندگی خود چه می خواهم ؟
– به چه شیوه زندگی می خواهم دست یابم؟
– چه کسی می خواهم باشم؟
– پس از مرگ من مردم درباره من چه حرفی خواهند زد؟

پاسخ به این سوالات باید فوق العاده باشد. اما قبل از این که بتوانید به جلو حرکت کنید، باید مکان فعلی خود را ارزیابی کنید. این یک زمان برای ارزیابی صادقانه است. شما در حال حاضر موفق هستید؟ کجا باید رشد کنید؟ نقاط ضعف و قوت شما چیست؟
پس از آن، زمان تعیین اهداف خاصی است. این اهداف باید قابل دستیابی و بنیادی باشند. اهداف شما نیز باید قابل اندازه گیری باشد.
راز موفقیت بهبود خود است . راز موفقیت در زندگی این است که اطمینان حاصل کنید که همیشه تلاش می کنید خودتان را بهبود ببخشید.
همیشه اهداف خود را تنظیم کنید و سعی کنید آنها را به دست آورید.
به یاد داشته باشید که ما همه در سفر خودمان در زندگی هستیم و همه ما از نقاط مختلف شروع می کنیم.

یک موفقیت کوچک یک فرد می تواند موفقیتی طولانی برای دیگران باشد.

سعی نکنید موفقیت خود را در برابر دیگران اندازه گیری کنید. در عوض، باید همیشه به خودتان فکر کنید – چگونه می توانم فردی بهتر باشم؟

– چگونه می توانم خودم و وضعیتم را بهبود ببخشیم؟

شما می توانید این کار را با ارزیابی دائم خود و یادگیری از اشتباهات خود انجام دهید.
هرگز از اشتباهاتی که انجام داده اید انتقاد نکنید، بلکه به اشتباهات نگاه کنید، درک کنید چرا آنها را مرتکب شده اید.
هنگامی که این کار را انجام می دهید، می توانید یک استراتژی را در جای خود قرار دهید تا از همان اشتباه در آینده جلوگیری شود .

وارن بافت می گوید :

من به اندازه کافی موفق هستم که بسیاری از مردم من را دوست دارند.

مایا آنجلو می نویسد: “موفقیت افتخار کردن به خودتان است، دوست داشتن آنچه را که انجام می دهید و دوست داشتن آن که آن را چطور انجام بدهید”.

هدف کلی مربیگری این است که افراد و گروه های افراد (تیم ها) را قادر سازد تا یکدیگر را تقویت ، توسعه و ایجاد انگیزه برای دستیابی به بهبود عملکرد خود کنند.

کوچینگ : هنر افزایش موفقیت های فردی و تیمی در عرصه زندگی

بر طبق نظرسنجی کسب و کار هاروارد، بهترین کوچینگ(مربیگری) را می توان به عنوان “پرسش هایی مطرح کرد که به مردم کمک می کند پاسخ هایی را که برای آنها مناسب است را تعریف کنند” تعریف کرد .
مزایای شخصی کوچینگ(مربیگری) به اندازه افرادی است که درگیر آن هستند. تعداد زیادی از مراجعین گزارش می دهند که مربیگری به طور حرفه ای به موفقیت به آنها کمک می کند تا:

• دوست داشتن بیشتر خود
• افزایش رضایت شغلی و زندگی
• کمک کردن موثر به تیم و سازمان
• پذیرش مسئولیت بیشتر برای اعمال و تعهدات
• کار راحت تر و سازنده تر با دیگران
• برقراری ارتباط موثر.

کوچینگ و موفقیت

بیل گیتس در سخنرانی خود در TED می گوید : “هر فردی به یک کوچ نیاز دارد “.
یکی از مشخصه های رایج افراد با کارآیی بالا اعم از مدیران و ورزشکاران این است که همه آنها یک مربی دارند . افرادی که به دنبال کوچینگ(مربیگری) هستند ، لزوماً کسانی نیستند که مشکلی داشته باشند.

مربیگری خوب، بینش عملی و فرصت برای رشد را بر اساس حوزه های خاصی که می خواهید بهبود یابد ، را فراهم می کند.
کوچینگ(مربیگری) مکانیسمی است که به شما کمک می کند به موفقیت هایی که برای خودتان تعریف می کنید، دست یابید. مربی متحدی است که به شما کمک می کند .
مربیان توسعه اهداف شخصی یا حرفه ای را تسهیل می کنند .
مربی پاسخ شما را به یک چالش ارائه نمی دهد و یا حتی به شما نمی گوید که باید چه کار کرد.

در عوض مربی به عنوان یک تسهیل کننده عمل می کند تا به شما کمک کند پرسش های بهتری را مطرح کنید و پاسخ های خود را بررسی کنید.
آنها در حالی که شما برنامه ای را ایجاد می کنید ، به عنوان راهنما راهنمایی می کنند، نتایج را تعریف می کنید تا اندیشه خود را به جلو حرکت دهید.

اریک اشمیت، مدیر عامل سابق گوگل می گوید:

بهترین مشاوره او تا به حال، در ابتدا تحسین شده است، اما در حال حاضر همیشه ترجیح می دهد که یک مربی داشته باشد.

یک کوچ(مربی) بزرگ کسی است که به چیزی با چشمان دیگری نگاه می کند، آنها به شما چشم انداز می دهند، چیزی که نمی توانید به خودتان بدهید و یک سیستم برای مقابله با چالش های آینده و موفقیت.
ناپلئون هیل در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید می نویسد :”هیچ مرد یا زنی نمی تواند به تنهایی به عظمت برسد ” .
شریک موفقیت شما می تواند به شما کمک کند تا در شرایطی که می خواهید قرار بگیرید ، نه این که یه آن چه فکر می کنید شایسته اش هستید پایبند باقی بمانید .

شریک موفقیت شما در حکم کسی است که موفقیت های گذشته تان را خاطر نشان می کند و به شما می گوید که چگونه از موفقیت های گذشته برای رسیدن به موفقیت های جدید استفاده کنید .

اشخاص به گرفتن بازخورد، پاسخگویی،ساختار و حمایت احتیاج دارند . بدون اینها، رسیدن به موفقیت دشوار است .

• بازخورد به شما امکان می دهد که به چشم اندازهای جدید توجه کنید .
• پاسخگویی به شما امکان می دهد که دست به کار شوید .
• ساختار برنامه ای در اختیارتان قرار می دهد تا بر اساس آن اقدام کنید .
• حمایت به شما امکان می دهد آن قدر به جلو حرکت کنید تا به هدفتان برسید .
• وقتی از شریک موفقیت استفاده می کنید و فعالیت هایتان را با او نزدیک می شوید می توانید :
• با سهولت بیشتری به سمت هدف بروید .
• بر اساس انتخاب ها یا تصمیمات خود عمل کنید .
• مهارت های جدیدی در خود ایجاد کنید که به موفقیت بیشتر ختم شود .
• به شم و فراست خود بها دهید و نسبت به خود و ارزش هایتان وفادار بمانید .
• کارهایی را که به نظر ناشدنی می رسیدند با موفقیت انجام دهید .
• در کارهایتان به احساس رضایت برسید .

بررسی های بعمل آمده نشان می دهد که اشخاص موفق از نظام حمایتی محکم برخوردارند .
اما بسیاری از اشخاص درباره برنامه هایشان با دیگران صحبت نمی کنند . کارشان را در تاریکی جستجو می کنند . نگران آن هستند که شکست بخورند و دیگران متوجه شکست آنها بشوند .

دیوید ژوزف شوارتز می نویسد :

موفقیت با حمایت دیگران در ارتباط است . تنها مانع میان شما و آنچه می خواهید صورت بگیرد ، حمایت دیگران است .

وقتی کاری را به تنهایی انجام می دهید راه سخت و تقلا را انتخاب کرده اید . وقتی برای خود شریک موفقیتی انتخاب می کنید ، به راحتی بیشتری به هدف می رسید .
وقتی دو نفر ذهنشان را در کنار هم قرار می دهند ، اصل هم کوشی تحقق پیدا می کند . به عبارت دیگر ذهن سومی پدیدار می شود که از مجموع دو ذهن دیگر قوی تر است . قدرت فوق العاده ای ایجاد می شود که تحرکی ایجاد می کند .

ایده ای به ذهن شما خطور می کند ، دوست شما بر آن می افزاید و بعد دوباره شما آن را بسط می دهید . به اتفاق به چیزی دست می یابید که اگر هر کدام به تنهایی عمل می کردید به آن نمی رسیدید .
این یکی از بزرگ ترین امتیازات داشتن شریک موفقیت است . وقتی با هم مشورت می کنید و هدف ها و برنامه هایتان را با یکدیگر در میان می گذارید ، از اصل تشریک مساعی به سود خود استفاده می کنید . ممکن است برای ما سوالات مختلفی مطرح باشد ، اما وقتی شریک ما سوالات خودش را مطرح می کند ، جواب های بیشتری پیدا می کنیم .
وقتی با شریک موفقیت خود در هماهنگی قرار می گیرید به رشد و آگاهی بیشتری می رسید، توجهتان بیشتر می شود و انگیزه بیشتری پیدا می کنید . هر چند ارتباط و پیوند شما با شریکتان بیشتر می شود ، قدرتتان افزون تر می گردد .