گاهی شانس دارد به دلیـل کفران نعمت و فراموش کردن قدرت الهی، خداوند متعال نعمتی را از ما بگیرد. ولی در هر حال نبایستی امیدمان نسبت به خدا را از دست بدهیم. و برای برگردان پول خود ازدست کسی از دعا های زیر استفاده نمایید.خداو در آیه ۳۲ سوره عظیم الشأن قلم دعای بازگشـت مال از دست رفته را بیان می کند . این دعا را پـس از این که نعمتی از دست دادید مطالعه کنید و کفران نعمت ننمایید .

دعای بازگشـت مال از دست رفته – دعاهای قرآنی-دعا پس گرفتن مال-دعای پس گرفتن مال-دعای پس گرفتن اموال-دعا جهت پس گرفتن مال-دعای مجرب برای پس گرفتن مال- مجله هوریس

دعای بازگشـت مال از دست رفته

اگر خداوند متعال نعمتی را از شما گرفت به جای کفران نعمت این دعا را بخوانید:

«عَسي‏ رَبُّنا أَنْ يُبْدِلَنا خَيْراً مِنْها إِنَّا إِلي‏ رَبِّنا راغِبُونَ»

(آیه ۳۲ سوره عظیم الشأن قلم)

«امیدواریم پروردگارمان (ما را ببخشد و) مناسـب تر از آن به جای آن به ما بدهد، چرا که ما به وی علاقه مندیم»

قضیه دعای بازگشـت مال از دست رفته چیست؟

مردی باغی داشت که همیشه از محصول آن باغ سهم فقرا را واریز می نمود . پـس از این که آقـا فوت نمـود پنج پسر وی مدیریت باغ را به دست گرفتند و در اولیـن سالی که باغ به دست پسران افتاد بیشتر از هر سـال محصول داد. پسرها خیلی شادمان بودند. روزی که پـس از نماز عصر به باغ رفته بودند با دیدن وفور نعمت وسوسه های شیطان به سراغ شان آمد و به یکدیـگر گفتند این ها حاصل کوشش خودمان است و بیایید تا امسال چیزی از محصول مان را به فقرا ندهیم تا از پولی که جمع آوری می کنیم بتوانیم استفاده کنیم و در سـال های پـس مثل قبلی سهم فقرا را کنار می گذاریم. ۴ فرد از آن ها به این امر راضی شدند ولی یکـی از آن ها مخالفت نمـود و به برادران خود بیان کرد: خوب است به همـان روشی که پدر سهم فقرا را می داد ما هـم سهم فقرا را بپردازیم. ولی ۴ برادر به شدت با وی مخالفت نمودنـد و آن چنان وی را زدند که وی نیز راضی به این امر شد.

آن ها به منـزل رفتند و تصمیم گرفتند که صبح برای برداشت محصول به باغ بیایند ولی فراموش نمودنـد که «ان شاء الله» بگویند. برای این خدا باغ آن ها را مبتـلا بلا نمـود و همـه محصول آن از دست رفت. عذاب خدا به میزانی شدید بود که وقتی صبح برادران به باغ رسیدند فکر نمودنـد که راه را خطـا آمده اند ولی وقتی متوجه ماجرا شدند به خطـا خود پی بردند و گفتند: «امیدواریم پروردگارمان (ما را ببخشد و) مناسـب تر از آن به جای آن به ما بدهد، چرا که ما به وی علاقه مندیم»

تفسیر دعای بازگشـت مال از دست رفته

صاحبان باغ پـس از آن که به ظلم و طغیان خود متوجه شدند گفتند: اى واى بر ما که ما مردمى متجاوز از میـزان بودیم و پا از گلیم عبودیت فراتر نهادیم؛ براى اینکه براى پروردگار یکتاى خود تاییـد شریک کردیم و وی را یگانه در ربوبیت ندانستیم و ما امیدواریم پروردگارمان مناسـب تر از آن جنت که طائفى از عذاب، سیاهش نمـود و سوزاند، چیزى به ما بدهد، چون ما دیگر از هر چیزى دیگرى دل بریدیم و دل به وی بستیم.

نکته های طلایی دعای برگشـت مال از دست رفته

۱- در دعا و مشـورت با خداوند متعال كلمه‌ «رَبِّنا» را زياد بكار ببريم. در اين آيات چند بار اين كلمه تكرار شده است. (عَسى‌ رَبُّنا أَنْ يُبْدِلَنا… إِنَّا إِلى‌ رَبِّنا راغِبُونَ)

۲- در تحليل و بررسى ناگوارى ها به كوتاهى‌هاى خودمان اعتراف كنيم و خداوند متعال را منزه بدانيم. (سُبْحانَ رَبِّنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ)

۳- ندادن حق ديگران، ظلم به خويش و طغيان به ديگران است. (إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ‌- إِنَّا كُنَّا طاغِينَ)

۴- در برابر خداوند، به ضعف و زشتى عمل خود اعتراف بيشترى كنيم. (إِنَّا كُنَّا طاغِينَ) (چنانكه امام على (علیه السلام) در دعاى كميل مى‌گويد: «معتذرا نادما، منكسرا مستقيلا، مستغفرا منيبا مقرا مذعنا معترفا»)

۵- به زمان از دست دادن اموال دنيوى، به لطف و رحمت الهى اميدوار باشيد كه مناسـب تر از آن را به شما بدهد. (عَسى‌ رَبُّنا أَنْ يُبْدِلَنا خَيْراً مِنْها)

۶- دست خداوند متعال براى تأمين و جبران باز است. گناهكاران مايوس نباشند و خود را براى هميشه شكست خورده نپندارند. (يُبْدِلَنا خَيْراً مِنْها)

۷- هيچ زمان براى برگشـت به خدا دير نيست. (إِنَّا إِلى‌ رَبِّنا راغِبُونَ) (صاحبان باغ با مشاهده باغ سوخته، از خواب غفلت بيدار شدند و توبه كردند و به سوى خدا روى آوردند.)

شرایط بازبینـی به فقرا در قرآن

رسيدگى به فقرا، ویژه فقراى مؤمن نيست. در اين ماجرا سخنى از ايمان و كفر فقيران نيست بلكه سخن از بخل و حرص بعضى و گرسنگى و فقر ديگران است.

مواظب باشیم که عبرت دیگران نشویم

گاهى براى تغيير فكر و فرهنگ، می بایست شخـص يا گروهى ارور كار در اجتماع رسوا شوند تا سبب عبرت ديگران گردند. خداوندى كه «اظهر الجميل و ستر القبيح» است پرده بردارى مى‌كند و ماجراى باغى كه سوخت تابلوى تاريخ مى‌شود.