وجدان منتقد | همه ما یک صدای درون داریم که دائما در حال بازبیـنی و انتقاد از کارها و رفتارهایمان است. و این صدای داخلی ماست که مشـخص می کند چطور خودمان را ببینیم و چطور با خودمان رفتار کنیم.

شناخت از منتقد داخلی درونی- وجدان منتقد-وجدان درد-وجدان آسوده-وجدان بیدار-وجدانی-وجدانم راحته-وجدان کاری چیست – مجله هوریس

مدت ها بود که صدای درون من مثل یک قلدر زشت همیشه و تمام جا دنبالم بود. یادم می آید که به عنوان یک جوان همیشه در اضطراب و استرس به سر خواهد برد م و با وجو این که اطرافیانم مرا دوست داشتند احساس ناامنی و غصه میکردم. در واقع این صدای درونم بود که چنین احساسات بد را در من ایجاد نمـوده بود.

صدای درونم همیشه به من میبیان کرد: تو خوب نیستی! تو زیبا نیستی! تو نبایستی این احساس یا آن احساس را داشته باشی! حتی چنان چه دیگران بگویند که برایشان با ارزش هستی اینطور نیست! آن ها تمایـل دارند به تو صدمـه برسانند و تو را طرد کنند چون تو خوب نیستی! این افکار خودکار وار در ذهنم می پیچید و احساس ناامیدی و دلسـردی به من می داد.

به این خاطر هیچوقت نمی توانستم به خودم اعتماد کنم و تصمیم های درستی بگیرم. حتی به دیگران هم نمی توانستم اعتماد کنم. به علاقه همسـر م نسبت خودم تردید داشتم. احساس حسادت می نمود م و همیشه دنبال علـت ی برای از میـان بردن اضطراب م داشتم.

در واقع در زندگـی من سه فرد وجود داشت: خودم، همسـر م و صدای درونم. این موجـب شد حساس تر شوم و بیشتر از میـزان در زندگـی به همسـر م متکی باشم و شادی من در گرو کارهای وی باشد. در انتها رابطـه ناسالمی میـان ما ظاهـر گرفت که بار سنگینی را به دوش همسـر م انداخته بود.

اما وقتی که صدای درونم را شناختم، وی را پایین پرسش بردم و صدای حمایتگر را جایگزینش کردم تمام چیز در زندگـی تغییر کرد. وقتی که با خودم آغاز به گفتن حرف های انگیزشی کردم متوجه تغییرات بزرگی در خودم شدم. می توانستم بدون ترس و وحشت تصمیم گیری کنم. می توانستم از خودم تعریف کنم و قدرت هایم را ببینم. می توانستم در کنار دیگران شادمان باشم.

خلاصه تر بگویم دوست خوبی برای خودم شدم و به این علـت توانستم رابطـه خوبی هم با همسـر م داشته باشم. دیگر بیشتر از میـزان به همسـر م وابسته و صدمـه پذیر نبودم و احساس امنیت می نمود م.

برای این که شما هم بتوانید به این موفقیت برسید باید این گام ها را بردارید.

از منتقد داخلی تان آگاه باشید

وقت آن رسیده که صدای درونتان را بشناسید و ببینید چه چیزهایی را روزانه برای شما تکرار می کند . در غیر اینصورت نمی توانید صدای درون خود را به یک دوست مبدل نمایید . آیا صدای درون شماالهام قسمـت است یا ناامید و دلسردتان می کند ؟ آیا شما را می ترساند یا حس اعتماد به نفس خواهـد داد ؟ آیا به شما می گوید ارزشمند می باشید یا بی ارزش؟

منتقد داخلی را به جـدال بیندازید و نگذارید شما را شکست دهد

زمانی که با صدای درون و غرولندهایش آشنا شدید می توانید آن را پایین پرسش ببرید. وقتی وی را پایین پرسش ببرید متوجه می شوید که برای هیچکدام از حرف هایش علـت و مدرک ویژه ای وجود ندارد. فقط علـت ی که وجود دارد باور کورکورانه خودمان است.

پرسشها ی که می توانید از صدای درونتان بپرسید:

• چه علـت و مدرکی برای این طرز فکر وجود دارد؟
• آیا این فقط یک طرزفکر است یا یک واقعیت؟
• آیا این باور من بر پایه احساسم ظاهـر گرفته است؟
• اگر یکـی از دوستانم هم چنین طرز فکری داشت به وی چه می گفتم؟

احساسات را مبهم ننمایید

بزرگ ترین علـت پریشانی بیشتر ما مبهم کردن احساساتمان است. احساس را می توان با یک کلمه توضیح داد مثل: اضطراب ، شادی ، ناراحتی و.. ولی طرز فکر، بازبیـنی ما از تجربیات در یک یا چند جمله زیاد است. منتقد داخلی از این پیچیدگی علیه شما استفاده می کند و به محض این که مبتـلا احساس اضطراب می شوید بیدار می گـردد و آغاز می کند به گفتن این که یک مشکلی در شما هست. در حالی که در واقع هیچ مشکلی وجود ندارد. برخـی وقتها اوقات یادگرفتن احساسات نا مناسـب هم ضـروری است و به این معنی نیست که شما کاری را خطـا انجام داده اید و یا انسان بدی می باشید .

با این نظر می توانید در مقابل منتقد درون از خودتان دفاع نمایید . به عنوان مثال با خودتان بگویید: فلان اتفاق افتاده و الان من ناراحتم. مشکلی با این احساس ندارم چون گذراست. احساس ناراحتی من علـت خطـا در من و کارهایم نیست.

با به کار بردن این جملات خودتان را از افکار بد دور می نمایید .

باید رابطـه را بسازید و این یک شبه اتفاق نمی افتد

عملی کردن کارهایی که تا این جا توضیح دادم انـدکی وقـت خواهد برد . چون سـال هاست که به صدای درونتان گوش می دهید و به قدری این کار را تکرار نمـوده که قسمتـی از وجود شما شده. بـعد برای مواجهه با آن به انـدکی تمرین و وقـت نیاز دارید.

کماکان که این تمرین ها را انجام می دهید تا رابطـه خودتان با خودتان را خوب نمایید می توانید از رابطـه ای که با همسـر تان دارید هم لذت ببرید.

به جای این که دائم در این فکر باشید که خودتان چه حسی نسبت به خودتان دارید یا دیگران چه احساسی نسبت به شما دارند از لحظه های ی که در کنار همسـر تان می گذرانید لذت می برید.

به جای شک و حسادت، اعتماد و امنیت در رابطـه ظاهـر می گیرد.

وقت آن رسیده که با خودتان دوست باشید چون فقط در این صورت است که می توانید دوست خوبی برای همسـر تان باشید.