مهمترین مهارتهای زندگی که در مدرسه به شما آموزش نمیدهند
چکیده مطلب
ما اغلب تنها به مهارتهایی توجه میکنیم که به طور مستقیم به مشاغل ما و برای تداوم کار ارتباط دارند. در سوی دیگر، افراد ثروتمند و موفق، هرگز از تلاش به رسیدن به سطح بالاتری از دانش و مهارتهای زندگی دست بر نمیدارند با وجود اینکه کسی آنها را در یادگیری این مهارتها، مجبور نکرده است. درگیری و وابستگی ما به پول، زمان، انرژی، ارتباطات برای همگی مشترک است و تعامل با این شاخصهای مهم زندگی همه را درگیر خواهد کرد که در این شرایط، رسیدن به درک و نحوه مدیریت آنها از اهمیت بالایی برخوردار است.
یادگیری این مهارتهای زندگی به جوانب مختلف مالی، عاطفی، اجتماعی زندگی شما کمک خواهد کرد.
«هر کس که از یادگیری دست بردارد؛ سالخورده است چه ۲۰ سال و چه ۸۰ سال سن داشته باشد»
«هر کس که به یادگیری ادامه دهد؛ قدرتمند باقی میماند»
هنری فورد
مهمترین مهارتهای زندگی که بر موفقیت مالی و اجتماعی شما تاثیر خواهد گذاشت
به وقت به مانند پول نگاه کنید
یا شما روزتان را کنترل خواهید کرد و یا او افسار شما را بدست خواهد آورد.
تنها ۲۴ ساعت در روز دارید و بدانید که این نه یک اتفاق در حال گذر بلکه یک دارایی در حال از دست رفتن است اگر به خوبی بکار برده نشود. اگر به زمان به مانند پول و دارایی مالی نگاه بیاندارید؛ مصرف بی رویه آن، همچون هدر دادن مال، شما را آزرده خواهد کرد و اگر به نحو صحیحی در این زمینه حریص شوید؛ نه تنها نسبت به وقت تلف کردنها، بلکه به انجام کارهایی با بهرهوریهای کم نیز حساس خواهید شد.
با یک نگاه ساده به مجموعه فعالیتهایی که در طول روز دارید, خواهید یافت که بسیاری از آنها با وجود بهرهوری پایین، وقت بالایی از شما میگیرند و در این شرایط حتما به دنبال پیدا کردن راه حلهایی از جمله واگذاری امور متداول به دیگر افراد باشید.
مدیریت انرژی
حتی اگر ساعتها وقت خالی در روز داشته باشید؛ اگر از انرژی کاملی برخودار نبوده باشید؛ این ساعتها متوالی بدردتان نخواهد خورد چرا که ارزش زمان به فعالیت و نتیجهای است که در سپری کردن آن بدست میآوریم به نوعی که شاید یک ساعت در ابتدای صبح با نشاط، از ساعتهای آخر شب، ظرفیت بالاتری را در انجام امور به شما دهد. شما قطعا از نشاط و انرژی بالاتری در ابتدای صبح پس از خواب کافی نسبت به اواخر شب، داشته و در این زمان قطعا میتوانید امور سنگینتری را با سرعت بالاتری انجام دهید.
حال اگر این وقت گرانبها را صرف چرخش در شبکههای اجتماعی کرده و کارهای خود را به ساعتهای آتی موکول کنید؛ قطعا با ظرفیت و توان کمتری مواجه خواهید شد. یکی از مهمترین مهارتهای زندگی در کنترل و مدیریت زمان بر اساس انرژی میباشد و با در نظر گرفتن میزان توان، اولویتبندی بهتری را میتوان در پیش گرفت و بهرهوری خود را افزایش داد.
شبکه سازی
تحقیقات نشان داده که بیش از ۷۰ درصد از فرصتهای شغلی از طریق ارتباط شبکهای افراد بدست میآید. در شرایط شما نمیتوانید با کشیدن حصار در حول خود به یک کارآفرین موفق تبدیل شوید.
برای اینکار نیازی نیست تا هزاران ارتباط در Likedin بدست آورده و یا کارت معرفی خود را به صدها نفر بدهید. در ایجاد یک شبکه معتبر ابتدا نیاز است تا خود را به مرجع و نمای مناسبی از حرفهتی که در آن قرار دارید؛ تبدیل نمایید. با ایجاد یک شبکه موفق به افراد مورد اطمینان و اعتماد خواهید رسید و اگر قصد فروش یا ارائه یک خدمات یا محصول را دارید؛ افراد مورد اطمینان قطعا گزینه اول خواهند بود و برای جلب این اعتماد و اطمینان نیاز دارید تا خودتان باشید بدون هیچ گونه جنبههای اضافی و یا دروغین تا افراد بتوانند به شما اعتماد کرده و در دایره شبکه شما قرار گیرند.
سحرخیز بودن و زود شروع کردن
در اینجا تنها به مسئله سحرخیز بودن نگاه نمیکنیم و مقصودمان عدم تاخیر در تصمیم و اقدام در تمامی جوانب زندگی است اما برای رسیدن به این توانایی ابتدا بایستی از غول خواب خوش صبح گذشته و سحرخیزی خود را محک بزنید.
اگر به زندگی نامه افراد موفق نگاهی بیاندازید؛ میبینید که اکثریت قریب به اتفاق آنها ساعات اولیه بامداد را برای بیدار شدن انتخاب کردهاند و این بیدار شدن زود هنگام طی یک عادت طولانی مدت و نه با انواع هشدارها بدست آمده است. با زودتر بیدار شدن زمانی بیشتری برای خود خواهید داشت و زود بیدار شدن همواره به معنای افزایش ساعات کاری نیست بلکه تخصیص زمانی برای خودتان است.
برنامهریزی در بالاترین حد خود
یکی از مهمترین از مهارتهای زندگی که در واحد درسی آن را نخواهید یافت؛ برنامهریزی و اولویت بدنی امور است. مجموعه متعددی از فعالیتها در زندگی روزمره شما جریان دارند اما تعداد کمی از آنها بر پیشبرد اهداف شما تاثیر خواهند داشت از این رو بایستی با بررسی هر کدام از آنها، بخشی را که از اهمیت بالاتری برخوردار میباشد را در اولویت قرار دهید.
تعیین نمودن اهداف کوتاه مدت
اهداف بلند پروازانه، انگیزش بالایی در هر فردی ایجاد میکنند اما مسیر مبهم و مجهولی دارند. این اهداف بلند مدت بایستی به هدفهای کوچکتری تبدیل شوند. با تعیین اهداف کوتاه مدت و کوچکتر علاوه بر حفظ انگیزش تداوم تلاش در مسیری که میخواهید بپیمایید؛ به نتائج زودتری خواهید رسید و این دستاوردهای کوچک شما را مصممتر کرده و آگاهی و تجربه بیشتری به شما خواهد داد. این به معنای حذف اهداف بلند مدت نیست. بلکه تقسیم یک هدف بلند مدت به مقادیر کوچکتر و یا داشتن یک سری اهداف کوچک در کنار یک هدف بزرگ، به شما کمک خواهد کرد تا پیشرفت خود را در مقاطع کوتاهتری مشاهده نموده و از این پیشرفت برای رسیدن به هدف بزرگتر و یا یک پله بالاتر، درس بگیرد.
تفکر درونی و مدیتیشن
جالب است که کار نکردن و حتی فکر نکردن نیز به افزایش موفقیت و اعتماد به نفس شما، کمک خواهد کرد که یکی از روشهای سکوت درونی، استفاده از روش مدیتیشن میباشد. این وضعیت روحی خاص به آرامش ذهنی و مهارتهای ارتباطی شما کمک خواهد کرد و میتواند استرس، نگرانی و اضطرابهای ناشی از مسائل روزمره را برای لحظهای فروکش کند. برای مدیتیشن کردن نیاز حتمی به پیروی از روشهای پیچیده و خاصی را ندارید. برای شروع تنها کافی است لحظهای تمامی تفکرات وارد شده به ذهن خود را مسدود کرده، تلفن و دیگر دستگاههای الکترونیکی را رها کرده و تنها نفس بکشید.
مهارت شنیدن فعال
در این دنیای شلوغ و پرحادثه، به آسانی میتوان برای لحظهای دچار حواس پرتی شد. اما گاهی به تمامی حواس خود برای دنبال کردن یک سخنرانی و یک گفتگو نیاز دارید و در این شرایط حواس پرتی علاوه بر بی ادبی به شخص مقابل، موجب از دست دادن اطلاعات مهمی میشود. تقویت توانایی شنوایی همواره به این دستگاه مربوط نیست و گاهی ذهن ما در از مسیر خارج شدن و از دست دادن اطلاعات نقش دارد. اگر افکار متعددی در حین گوش دادن به سراغتان میآید میتوانید آنها را در جایی نوشته و بعدا به حل هر کدام بپردازید.
متوقف کردن افکار منفی
یکی از بدترین اتفاقاتی که وقت و توان بسیاری از ما را بیهوده گرفته و مانع پیشرفتمان میشود؛ ساخت و پرداخت افکار منفی و بیربط در ذهن است که رفته رفته تاثیر منفی بالایی بر تفکرات و سبک زندگی خواهد گذاشت. افکار مثبت و منفی در ذهن تمامی افراد به جریان در میآید و خطور آنها گاهی از کنترل ما خارج است اما پردازش و توسعه یک تفکر تماما تحت کنترل و توان یک فرد صورت میگیرد.
بدین ترتیب با خطور یک تفکر پیش از آن که این مجموعه اطلاعات به یک نگرش و یا باور تبدیل شده و توسعه یابد؛ بایستی در یک سوال قاطعانه، ماهیت هر کدام از آنها را در مثبت و یا منفی بودن طبقه بندی کرده و آنها را از جریان ذهن خود خارج نماییم.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.