چگونه باعث کنترل خشم کودکان شویم؟
کنترل خشم کودکان و دلایل آن
کودکان در طول رشد و توسعه خود با موقعیتهایی مواجه میشوند که ممکن است باعث بروز خشم و عصبانیت آنان شود. خشم کودکان به عنوان یکی از مشکلات رفتاری شایع در این دوره محسوب میشود که میتواند باعث ایجاد مشکلاتی در روابط خانوادگی، تحصیلی و اجتماعی آنان شود. بنابراین، کنترل خشم کودکان بسیار مهم است.
دلایل بروز خشم کودکان ممکن است متنوع باشد؛ از جمله:
تغییرات هورمونی: در دوران نوجوانی، تغییرات هورمونی میتواند باعث افزایش خشم و عصبانیت کودکان شود.
فشارهای اجتماعی: فشارهای اجتماعی مثل شکست در امتحانات، بروز مشکلات در دوستیابی و یا فشارهای خانوادگی میتواند باعث بروز خشم در کودکان شود.
اختلال در روابط خانوادگی: اختلالات در روابط خانوادگی مثل جدایی والدین، خشم و عصبانیت والدین و یا برخورد سخت گیرانه والدین ممکن است باعث بروز خشم کودکان شود.
فرآیند رشد و توسعه: در دوره رشد و توسعه، کودکان در حال یادگیری مهارتهایی برای کنترل خودشان هستند. بنابراین، ناتوانی در کنترل خود، میتواند باعث بروز خشم شود.
درمان خشم کودکان باید با توجه به دلایل آن در نظر گرفته شود. برخی از روشهای درمانی عبارتند از:
ارائه راهکارهای مهار خشم: به کودکان یاد داده شود که چگونه خشم خود را کنترل کنند و راهکارهایی برای کاهش خشم خود پیدا کنند.
ارائه نقاط قوت کودک: به کودکان باید یاد داده شود که چگونه از نقاط قوت خود برای کنترل خشم استفاده کنند.
تغییر شیوه رفتار والدین: والدین باید سعی کنند به جای برخورد سخت گیرانه، روشهای مثبت و قابل اجرا را به کودکان یاد بدهند.
افزایش مهارتهای ارتباطی: به کودکان باید یاد داده شود که چگونه با دیگران به خوبی ارتباط برقرار کنند تا از بروز خشم در روابط خود جلوگیری کنند.
در نهایت، کنترل خشم کودکان نیازمند تلاش مستمر و صبر و شکیبایی از سوی والدین و مربیان است. با ارائه راهکارهای مهار خشم و ارتباطات موثر، میتوان به کاهش خشم در کودکان کمک کرد و روابط خانوادگی و اجتماعی آنان را بهبود بخشید.
کنترل خشم کودکان در سنین پایین امر بسیار مهمی است. به حالت برانگیختگی و هیجان شدید در هنگام روبرو شدن با محرکهای نامناسب محیطی خشم میگویند و احساسی است که همه بچهها به نوعی آن را تجربه میکنند و رفتارهایی از جمله گریه یک نوزاد، قشقرق به راه انداختن یک نوپا و حالت خصمانه یک نوجوان نشان میدهند که خشم با کودکان بیگانه نیست، ضمن اینکه خشم بخشی از زندگی ما به شما میرود و تمام بچهها به اشکال مختلف آن را تجربه میکنند و همه آنها گاه با روشهای صحیح و گاه با روشهای اشتباه میآموزند که چگونه با خشم خود کنار بیایند.
دلایل خشم و عصبانیت در کودکان
خشم و عصبانیت در کودکان به دلایل مختلفی که در زیر آمده است، بوجود میآید:
- تجاوز به حق مالکیت آنها: در مواقعی که فرد یا افرادی بدون اجازه و با زورو قلدری یا بصورت پنهانی و دزدکی وسایل کودک را برداشته شوند، وی خشم و عصبانیت از خود نشان میدهد.
- حمله و آزار کلامی: مواجهه کودک با رفتارهایی نظیر؛ تمسخر کردن، تحقیر کردن، بیاحترامی کردن، فحش و ناسزا دادن…ازجمله عوامل بوجود آمدن خشم و عصبانیت در کودک به شمار میرود.
- حمله فیزیکی: هُل دادن، کتک زدن، پرت کردن اشیا به سمت کودک موجب تحریک وی برای نشان دادن خشم میشود.
- طرد کردن: طرد شدن یا پذیرفته شدن کودک توسط فرد یا گروهی، از دیگر عوامل بروز خشم و عصبانیت محسوب میشود. مثلا؛ زمانیکه چندنفر باهم بازی میکنند و کودک را به جمع راه نمیدهند، مصداقی از طردشدگی است.
- اصرار و پافشاری برای انجام کارها: زمانیکه ما بر خلاف میل کودک، اصرار و پافشاری داریم وی کاری را انجام دهد و کودک اصلا تمایلی به انجام آن کار ندارد سبب تحریک وی برای بروز خشم میگردد، مثلا زمانی که کودک درحال بازی و خوش گذارنی است، اصرار ما بر اتمام بازی و رسیدگی به درسها و یا زمانی که وی را اجبار به دادن وسیله بازی مورد خود به دیگری میکنیم، سبب میشویم کودک خشمگین و عصبانی شود.
نکته مهم این است که شدت خشم و عصبانیت به عامل تحریک کننده و چگونگی احساس و فکر کودک درخصوص به آن بستگی دارد، برای مثال؛ اگر کودک متوجه شود که کسی وی را عمدی هُل داده، بیشتر عصبانی میشود تا زمانی که بفهمد هُل دادن و آزار دادن وی عمدی نیست، همچنین خشم و عصبانیت کودک در برابر کسی که دوستش دارد کمتر از فردی است که از وی تنفر دارد.
کودک از چه راههایی پرخاشگری و خشم را یاد میگیرد؟
خشم یکی از اجزا غیرقابل اجتناب زندگی به شمار میرود، ولی بعضی افراد به راحتی میتوانند آن را مهار نمایند. بعضی از کودکان در خانوادههایی متولد میشوند و زندگی میکنند که سرشار از صحبتها و رفتارهای تهاجمی، آزاردهنده و بیاحترامی است، ضمن اینکه پرخاشگری و خشم از طریق تلویزیون، ماهواره، فیلمهای ویدیویی، عکسهای مجلهها و روزنامهها، موسیقی و اینترنت قابل مشاهده است.
پس نتیجه میگیریم که کودک هم در محیط خانواده و هم در خارج از آن در معرض پیامهای گوناگونی حاوی پرخاشگری، خشم و تهاجم قرار دارد، که همه این موارد بر دیدگاه کودک درباره محیط اطرافش و چگونگی حل مسائل تاثیر میگذارد و وقتی کودک با چنین الگوهایی همانند سازی میکند، احتمال آن زیاد است که در زمان حل مسائل این راهها انتخاب نماید.
لزوم آگاهی کودکان از خشم و راههای کنترل آن
یکی از مهمترین مواردی که کوکان باید آن را بیاموزند، آگاهی از خشم و راههای کنترل آن به روشهای مثبت و بیضرر است که در ادامه میخوانیم:
- تشخیص احساس خشم در خود و دیگران
- یاد گرفتن راههای کنترل تکانههای خشم در خود
- یادگرفتن روشهای آرامسازی خود (Self-caming)
- نشان دادن خشم خود با روشهای غیرتهاجمی؛ کودک باید بداند که احساس خشم و عصبانیت پذیرفتنی است، ولی آسیب رساندن به خود و دیگران صرفا به این دلیل که عصبانی هستیم، قابل قبول نیست.
- بیان احساس خشم خود با روشهای مثبت
- یاد گرفتن مهارتهای حل مسئله
- یاد گرفتن خلاص کردن خود از موقعیتهای تهاجمی و پرخاشگرانه
- بیاموزند چگونه قربانی اعمال پرخاشگرانه افراد دیگر نشوند.
آشنایی با فیزیولوژی خشم
بدن ما به گونههای مختلف احساس خشم و هیجان را تجربه میکند، علائمی مانند تپش قلب، لرزش دستها، چانه و کل بدن، برافروختگی صورت، پریدگی رنگ(در کل تغییر رنگ چهره)، انقباض و سفتی عضلات بدن، درد معده، لرزش صدا، ناتوانی در تکلم و تنفس تند ممکن است طی یک حمله خشم بروز کند که آشنایی با فیزیولوژی و علائم بدنی خشم به کمک میکند تا برای مقابله و تعدیل آنها روشهایی را به کار بگیریم و در نهایت با دستکاری حالات فیزیولوژیک خود احساس خشم را تعدیل کرده و آن را اداره کنیم.
راه کنترل خشم کودکان
خوشبختانه عضلات وسیستم تنفسی ما همیشه همراه ما هستند و همیشه به ابزاری مجهز هستیم که به ما کمک میکند آرام تر شویم و بتوانیم خود را کنترل کنیم، برای مثال؛ بیشتر ما هنگام عصبانیت تندتند نفس میکشیم، حال اگر یاد بگیریم که چگونه تنفس خود را عمیق و آهسته کنیم، میتوانیم خشم خود را به هیجانی آرام تر تبدیل نماییم، یا با شُل کردن عضلات منقبض خود، میتوانیم از شدت احساس نامطلوب خویش کم کنیم.
نقش والدین در آموزش به کودکان و نوجوانان در کنترل و مقابله با خشم
کنترل خشم یکی از مهارتهای مهم محسوب میشود که لازم است افراد از آن برخوردار باشند، والدین و بزرگترها میتوانند به بچهها آموزش دهند چگونه به روشهای مفید و موثر با خشم خود مقابله نمایند، همچنین میتوانند به کودکان مهارتهایی را آموزش دهند تا در موقعیتهای مختلف، با استفاده از آنها زندگی بهتر و سالم تری داشته باشند. باید بدانید که نمیتوان یک روش به منظور کنترل خشم و عصبانیت را برای همه کودکان بکار برد، ضمن اینکه کودکان نیازمند روشهای مختلف برای مطابقت خو با خشم بوجود آمده هستند.
همچنین با مطالعه مقاله تاثیر رفتار والدین بر کودک و رشد مغزی او اطلاعات بیشتری درباره تاثیر رفتار خود در شکل گیری شخصیت فرزندتان بدست بیاورید.
دو دسته کلی ابزارهای کنترل خشم
دو دسته ابزار برای کنترل و اداره خشم وجود دارد که در ادامه با آنها آشنا میشویم:
- ابزار بدنی
- ابزار فکری
- ابزار بدنی: زمانیکه بخشی از بدن خود را برای آرام کردن خود بکار میگیریم و احساس شدید خشم را به هیجان ملایم تری تبدیل میکنیم از ابزار بدنی استفاده کرده ایم. برای مثال؛ استفاده از تکنیکهای آرام سازی که در آن یا شُل کردن عضلات و تنفس عمیق و ملایم بدن خود را آرام میکنیم، مصداق استفاده از همین ابزار است.
- ابزار فکری: زمانیکه از فکر خود برای تعدیل احساس خشم خود استفاده میکنیم ابزار فکری را بکار گرفته ایم. کسب مهارتهای حل مسئله، استفاده از شوخی، چگونگی برقراری ارتباط و تغییر افکار که در پس احساس خشم وجود دارد، نمونه ای بارز از استفاده از این ابزار است.
آموزش روشهای مناسب به کودکان برای بروز موثر خشم
یادگیری روشهای زیر به کودکان کمک میکند تا خشم خود را به روهای موثرتری بروز دهند:
- خودآرام سازی
- تغییر محیط
- برقراری ارتباط مفید و موثر
- استفاده از شوخی
- کسب مهارتهای حل مسئله
همچنین میتوانید با مطالعه مقاله استاندارد جهانی تربیت کودک فرزند خود را خیلی بهتر و هدفمند تربیت کنید.
لزوم آموزش چگونگی آرام کردن خود به کودکان
خشم در بدم بیشتر کودکان، رشتهای از تغییرات و پاسخهای فیزیکی از جمله؛ تپش قلب، درد معده، انقباض عضلانی، لرزش و…را ایجاد مینماید که کودکان به راحتی میتوانند یاد بگیرند چگونه این واکنشهای فیزیکی را بشناسند، آنها را تشخیص دهند و کنترل شان کنند، که یکی از بهترین راههای سازگاری با پاسخهای فیزیکی مضر در برابر خشم این است که کار فیزیکی دیگری را انجام دهیم.
والدین میتوانند از ۵ حس لامسه، بویایی، چشایی، شنوایی و بویایی برای آرام کردن کودکان استفاده کنند، برای مثال؛ انجام دادن کارهایی نظیر موسیقی گوش دادن، نقاشی کشیدن، دویدن، بیرون رفتن و قدم زدن، شستن صورت، فشردن خمیربازی، شُل و سفت کردن عضلات، تنفس عمیق و آهسته، خوردن یا نوشیدن و…، همه این روشها به ارائه پاسخی مناسب تر در مقابل احساس خسم کمک میکند.
جالب است بدانید که بعضی از کودکان واکنش بهتری نسبت به لمس نشان میدهند و والدین میتوانند به آنها آموزش دهند در چنین شرایطی چگونه از ماساژ گردن یا بازوهایشان به عنوان روشی برای آرام کردن خود استفاده نمایند.
یاد دادن نحوه برقراری ارتباط و ابراز احساسات به کودکان
نکته قابل توجه این است که کودکان با روشهای مختلفی احساسات خود را ابراز کرده و به دیگران انتقال میدهند، در این حالت ممکن است برای بعضی از بچهها صحبت کردن با یک دوست یا بزرگتر آرامشدهنده باشد یا گاهی حتی یک حیوان خانگی میتواند شنونده خوبی برای کودک شما باشد، در برخی مواقع نیز کودکان خشم خود را بصورت انفجاری بیرون میریزند، با این حال نمیتوانند تمام جنبههای این احساس دورنی را منتقل نمایند، شاید به این دلیل که هنوز در حد مطلوب توانایی استدلال و تفکر منطقی را کسب نکردهاند.
والدین میتوانند به کودک کمک کنند تا احساس خود را به روش زیر بیان کنند:
- من احساس میکنم…… خیلی عصبانی هستم؛ از شدت عصبانیت میخواهم منفجر شوم.
- موقعی که…….سارا جلو دیگران مرا خرس گُنده خطاب میکند؛ دارم درس میخوانم و او صدا تلویزیون را بلند میکند.
- بخاطر اینکه……او مرا مسخره میکند؛ اصلا برای من ارزشی قائل نمیشود.
اهمیت فرمول بالا در این است که به کودک کمک میکند تا بفهمد در پس احساس و هیجان خشم آلود او احساسات و افکار پنهان دیگری مثل احساس مورد تمسخر واقع شدن، احساس تحقیر شدن و…وجود دارد، به خاطر داشته باشید که اولین قدم در راه آموختن چگونگی مهار خشم، شناخت احساسات پنهان شده در پس خشم و عصبانیت است.
مهارتهای ارتباطی را به کودکان آموزش دهید
یافتن کلمه مناسب برای نشان دادن نیازها برای بعضی از کودکان مشکل است و همین مشکل ممکن است منجر به عصبانیت و احساس نامطلوب ختم شود، آموزش دادن کلماتی از جمله؛ “لطفا”، ” اگر ممکن است”، متشکرم و … در مواقع مطرح کردن تقاضا و درخواست به رابطه بهتر کودکان با یکدیگر منجر میشود.برخی دیگر از کودکان نیز هنگام مطرح کردن درخواست کمک یا تقاضای بازی از بچههای دیگر با مشکل مواجه میشوند، اینها مهارتهایی است که درصورت یادگیری، کودک میتواند با استفاده از آنها باهم ارتباط بهتری برقرار نمایند و همین موضوع در پیشگیری از حملات خشم و عصبانیت نقش دارد.
در این مطلب قصد داشتیم تا شما را با روش های کنترل خشم کودکان آشنا کنیم
خشم در کودکان
خشم در کودکان اغلب یک واکنش دفاعی است در برابر عقده حقارت،بچه هایی که ضعف و ناتوانی خود را پذیرفته باشند و احساس نومیدی کنند ممکن است این پذیرفتن را با خشم بروز دهند. این خشم ممکن است به پرخاش منجر شود و یا به صورت قلدری کردن برای بچه های کوچکتر خودش را نشان دهد و یا بدرفتاری با هم سن و سالان باشد.بچه هایی که خشمگین هستند و پرخاش می کنند ممکن است به خاطر این رفتارشان از طرف بزرگترها تنبیه شوند که این خود به خشم آنها می افزاید.کودکانی که کمبود دارند می خواهند با خشم سرپوشی بر درد و رنج و کمبودهایشان بگذارند خشم زمانی در کودکان بروز می کند که ما اجازه ندهیم بچه ها افکار و احساتشان را به زبان بیاورند و این احساست وقتی تلمبار می شوند حالت انفجاری به خود می گیرند.کودکان خشمگین معمولا از ما فاصله می گیرند لذا کمک به آنها کمی دشواتر است.
روش های کمک به کودکان خشمگین
۱-پذیرفتن خشم کودک نه محکوم کردن او
نخستین گام برای کمک کردن به فرونشانی خشم کودک این است که او را سرزنش نکنیم و خشم او را بپذیریم و در برابر خشم او ما نیز خشمگین نشویم و به او بگوییم من ناراحتی و خشم تو را درک می کنم اما این رفتار باید متوقف شود و برای نشان دادن احساسات راه دیگری هم وجود دارد.
۲-باید به بچه این اطمینان را بدهیم که مایلیم او را درک کنیم
در ابتدا شاید کودک خشمگین درباره احساسش و چیزی که باعث خشمش شده است صحبتی نکند اما اگر حس کند که ما با دقت به حرفهای او گوش می دهیم و افکار او برایمان مهم است از لاک خودش در می آید و احساسات جریحه دار خودش را بر ملا می سازد.
۳-باید مساله ای که خشم را برانگیخته کانون توجه قرار دهیم
باید به او بگوئیم که رفتارت نشان می دهد که از مسئله ای ناراحت هستی، با این جمله به او می گوئیم که آن رفتار مورد توجه ماست و شخصیت او مورد تایید ماست و ما به خاطر آن رفتار خاص در کنار او هستیم و می خواهیم به او کمک کنیم.با این روش او خودش هم مایل می شود که راهکارهایی را برای رفع مشکلش پیشنهاد کند و همکاری لازم را انجام دهد.
۴-باید به بچه اطمینان دهیم که خشم او و عوامل بوجود آورنده این خشم به روابط ما و بچه آسیبی نمی زند.
برخی بچه ها احساسات و افکارشان را آشکار نمی کنند چون فکر می کنند اگر ما بدانیم ناراحت و خشمگین می شویم و در رابطه مان تاثیر می گذارد. ما باید این واقعیت را بپذیریم که تنبیه و سرزنش بچه ها به خاطر افکار و احساساتشان کاری غیر منطقی و نامعقول است.
مثلا ممکن است بچه بگوید من پدربزرگم را دوست ندارم و به منزل آنها نمی آیم، نباید به او بگوئیم باید او را دوست داشته باشی او پدربزرگت است و یا اینکه چطور خجالت نمی کشی و این حرف را به زبان می آوری.ما می توانیم نظر او را بشنویم و با آن مخالفت کنیم این با رد کردن نظر و افکار کودک تفاوت دارد.
۵-باید به سخنان خشم آلود بچه گوش دهیم حتی اگر این خشم متوجه ما باشد
گاهی اوقات خشم بچه ها به خاطر بی توجهی ما والدین به آنهاست در چنین مواردی نباید به دفاع از خودمان بپردازیم و بگوییم من که همه کار برایت انجام داده ام دیگر چرا نق میزنی بگذاریم بچه بدون رو در بایستی حرفش را بزند و دلیل خشم و رنجشش را بگوید و این اطمینان را هم داشته باشد که مورد تنبیه و سرزنش قرار نمی گیرد.
تحمل خشم بچه ها باعث می شود که آنها عواطف و احساسات خود را عمیق تر مطرح کنند و بچه ای که احساساتش پذیرفته شود می تواند خشم خود را راحت تر کنترل کند و به جای نا امیدی به توانمندی های خودش اتکا کند.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.