یه خاطره ای برات تعریف میکنم از یکی از دوستانی که زنگ زد بمن و داشت میگفت چه مسیری رو گذرونده تا از دختری که خیلی دوستش داشته جدا بشه. از زبون اون میگم ترحم موقع کات، چقدر خطرناکه

داستان کات

چند وقت پیش با دختری آشنا شدم، در نگاه اول خیلی جذاب بود، خیلی گیرا بود. باهاش سعی کردم صمیمی بشم و ارتباطی رو شکل بدم. بعد از مدتی فهمیدم که این خانم، اولین بارشه که دوست پسر پیدا کرده و خیلی هم ذوق زده شده که برای اولین بار، کیس خوبی گیرش افتاده.

تمام اشتباهاتی که ممکنه یک انسان در رابطه انجام بده رو ایشون انجام میداد. خیلی زیاد و بیش از حد محبت میکرد، خیلی ذوق زده بود، خیلی آزادی عمل رو از من گرفته بود، کُلی پیام محبت آمیز، ساعتی یکبار زنگ میزد و خلاصه که دودستی چسبید به من.

پیشهاد مطلب ویژه: چه نوع محبتی، آدم هارو زده و سرد میکنه؟

بعد از مدتی، اومد گفت به مامان بابام گفتم و در جریانشون گذاشتم، من هم بیشتر ترسیدم.

بعد از حدود 3 هفته، تصمیم گرفتم رابطه‌م باهاش رو تموم کنم. چون بصورت معجزه آسایی سرعت عاشق شدن و دلبسته شدنش از من بیشتر شده بود و میدونستم در آینده، درگیر یک عشق بیمارگونه میشم. وقتی تصمیم گرفتم کات کنم، بلد بودم چطوری کات کنم. خونده بودم ترحم، زمان کات کردن اشتباهه. مطالعه در زمینه روانشناسی داشتم و میدونستم این ترحم و دلسوزی موقع کات، تازه آسیب بیشتری بهش میزنه.

بخوانید: چطوری کات کنم؟

چندبار بعد کات بهم پیام داد که آره تو خیانت کردی، تو از من سواستفاده کردی. اولش میخواستم دل به دلش بدم، بهش ثابت کنم که توی کُل این 3 هفته، با هیچکس بغیر از اون صحبت نکردم، ولی این مگه ترحم نمیشد زمانی که میخواستم کات کنم؟
چندبار اومد بمن گفت تو از من سواستفاده کردی!!! میخواستم بشینم باهاش صحبت کنم ولی میدونستم اینها ترحم هست. گفتم بیخیال، تنها کاری که کردم توی چتش موندم و پیام هاشو یکی یکی میخوندم، نمیخواستم بی احترامی کرده باشم، ولی آخر تومار هایی که مینوشت، براش مینوشتم بهتره به روانشناس معتبری مراجعه کنی تا اون حقایق رو برات بازگو کنه.

اگر نیاز به مشاور دارید، میتونید از اینجا وقت رزرو کنید

نمیشد هیچ ترحمی رو نشون داد، اونم دقیقاً زمانی که میخواستی کات کنی.

نکته‌ی اخلاقی

نکات مهمی توی این داستان وجود داره، ارتباط بعد از کات، خیلی باید محتاطانه انجام بشه، نمیتونی هرطوری که دلت خواست رفتار کنی.

مثلا نمیتونی بهش ثابت کنی تو چقدر آدم خوبی بودی ولی مناسب هم نبودید! این دقیقاً حس ترحم رو میده وقتی میخوای کات کنی. چرا که اون حس احمق بودن و کم بودن رو لمس میکنه

مثلا نمیتونی وایسی بهش ثابت کنی که اشتباه کرده! چرا که داری به کی چیو ثابت میکنی؟ به کسی که همین الانش ضربه خورده، میخوای ثابت کنی چقدر خطاکاره؟

مثلا نباید بشینی علمی باهاش حرف بزنی، از مطالب روانشناسی استفاده کنی که بگی آره، تو خیلی خطا کردی، اشتباه کردی یا اشتباهاتت اینجاها بوده، چرا که همچنان حس ترحم موقع کات بهش دست میده! چطوری؟ اینطوری که میگه خاک بر سر من که عجب کیسی رو از دست دادم! عجب آدم خبره ای رو از دست دادم

پس لرزه ها و ترکش های بعد از کات، چیزاییه که به طرف کات کننده میخوره ولی هردونفر خیلی بالغانه رفتار کنن و حواسشون باشه که بیشتر از این بهمدیگه آسیب نزنن.

ازتون میخوام وقتی کات میکنین، ترحم و دلسوزی و والد بازی در آوردن رو برای شخص مقابل رو بزارید کنار. رابطه‌تون رو کاملاً تموم کنید و در صورت نیاز، باهم ارتباط داشته باشید ( مثلا اگر امانتی دستتون بود، هماهنگ کنید پس بدید یا چیزای این چنینی ..) و در غیر این صورت، کُلا رابطه‌تون رو تموم کنید. ترحم به هیچ عنوان جایز نیست و تازه باعث میشه طرف بیشتر آسیب ببینه.