علت سردرگمی نوجوان
سردرگمی یکی از مشکلات رایج در نوجوانان است که میتواند برای آنها مشکلاتی را به همراه داشته باشد. سردرگمی به معنای احساس عدم قطعیت و عدم اطمینان در مورد انتخابها و تصمیماتی است که باید گرفته شود. علت این سردرگمی میتواند متنوع باشد و در اینجا سعی میکنیم به بررسی چند علت اصلی سردرگمی در نوجوانان بپردازیم.
تحت تأثیر قرار گرفتن در محیط جدید: ورود به دوره نوجوانی برای بسیاری از جوانان با انتقال به محیط جدیدی همراه است. این شامل پایه دوازدهم، دانشگاه و یا محل کار جدیدی است. این تغییرات ممکن است باعث شوک و نگرانی شدید در نوجوانان شوند و باعث سردرگمی شود.
فشار اجتماعی: فشارهایی که از سوی خانواده، دوستان و همکاران میآیند میتواند باعث سردرگمی در نوجوانان شود. این فشارها شامل انتظارات پدر و مادر، فشار دوستان برای انتخاب رفتارهای خاص و یا فشار اجتماعی مرتبط با استفاده از مواد مخدر و الکلی است.
عدم اعتماد به نفس: عدم اعتماد به نفس میتواند باعث سردرگمی در نوجوانان شود. این مسئله ممکن است زمانی شروع شود که نوجوانان با خود و تواناییهای خود مقایسه میکنند و عقیده دارند که نمیتوانند به همان سطح دیگران برسند.
عدم آگاهی از خود: بسیاری از نوجوانان به دلیل عدم آگاهی از خودشان و شناخت نقاط قوت و ضعف خود، ممکن است با مشکلاتی مانند سردرگمی روبرو شوند. این مسئله ممکن است به دلیل عدم تجربه زندگی و یا عدم توانایی در تشخیص علایق و شغلهای مناسب برای خود باشد.
تفکرات منفی: تفکرات منفی مانند فکر کردن به این که چه میشود اگر اشتباه کنیم و یا ترس از قضاوت دیگران میتواند باعث سردرگمی در نوجوانان شود.
در نتیجه، سردرگمی در نوجوانان میتواند به دلیل متغیرهای مختلفی ایجاد شود. بهترین راه برای کمک به نوجوانان برای مقابله با این مشکل این است که آنها را تشویق به شناسایی علل و احساسات خود کنید و از آنها بخواهید تا با دیگران در مورد مشکلات خود صحبت کنند. همچنین، تشویق آنها به توسعه مهارتهای ارتباطی و روانشناسی میتواند به آنها کمک کند تا با موفقیت از دوران نوجوانی عبور کنند.
نوجوان که به دوره راهنمایی پا می گذارد، دهها آرزوی جور واجور با خود دارد. بیشتر اوقات به فکر این است که در آینده چه کاره شود. یک روز می خواهد مهندس شود، فردا فکر دیگری به سرش می آید؛ هنوز از تصمیمش که قرار بوده کامپیوتر بخواند، مدتی نگذشته است که تصمیم جدیدی می گیرد. گاهی می گوید می خواهم شغل آزاد داشته باشم و زمانی اعتقاد دارد که اصلاً انسان چرا باید کار بکند؟
روانشناسی نوجوان
نوجوان هر روز به فکر خرید وسیله ای برای سرگرمی است که برای خانواده تولید خرج و زحمت می کند. یک روز می گوید می خواهم موسیقیدان شوم. همه خانواده را بسیج می کند تا سازی برای او بخرند. یکی دو ماه از تمرین با ساز نگذشته که از رفتن به کلاس موسیقی سرباز می زند و سازگران قیمت را در گوشه ای رها می کند. پشت سرهم از پدر و مادر سوال های جور واجور می کند. هنوز پاسخ اولی را نشنیده، سوال دوم و سوم را مطرح می کند.
آنها بچه های دوره ی کامپیوتر، ماهواره و اینترنت هستند. به دنبال پاسخهای مستدل و قانع کننده ای می گردند. به آنها نمی شود گفت: «بگذار بعد» او همین الان جواب سوالش را می خواهد. متأسفانه اغلب نوجوانان، معلوماتشان از والدین بیشتر است. همین مسأله باعث شده که به والدین خود اهمیت کافی ندهند و برای پیدا کردن جواب سوال های بی شمار خود، به دنبال منابع دیگری همچون اینترنت باشند.
نوجوانی و مشکلات رسیدن به سن بلوغ همیشه یکی از دغدغه های مهم والدین بوده است.
سردرگمی نوجوان
همین فاصله ی معلومات نوجوان و والدین است که موجب فرزندسالاری شده که معایب زیادی هم دارد، مخصوصاً سوال هایی را که در خصوص انتخاب رشته تحصیلی خود می کنند اغلب از طرف والدین بی جواب می ماند. یکی از سوال های مسأله ساز خانواده ها که قبلاً هم به آن اشاره کردم، چگونگی زایش فرزند است، آنها اکثراً از پدر و مادرها می پرسند و با جوابهای مبهمی که قانع کننده هم نیست، روبه رو می شوند و سردرگمی نوجوان که حاصل بی جواب ماندن سولات بیشمار اوست او را به سمت یافتن جوابهایش در اینترنت و گروه همسالان سوق می دهد.
پاسخ به سوالات نوجوان
وقتی نوجوان با این همه چراهای بی پاسخ روبه رو می شود، در گردابی هولناک فرو می رود و راه به جایی نمی برد. بالا و پایین می شود و در نتیجه همیشه قیافه ای عبوس، خشمگین و مضطرب دارد. متأسفانه بیشتر مادران و پدران بی خبر از همه جا، وقتی چهره ی درهم آنها را می بینند، بیشتر به فکر فرو می روند، زیرا نمی دانند که فرزندشان در چه افکاری غوطه ور است.
در ارتباط با نوجوان وقتی از ما سوالی می کند نمی توانیم بگوییم «باشد برای بعد» و یا «وقتی بزرگ شدی می فهمی» و یا «بچه جون این حرفا بتو نیومده»، و بدتر از آن «حرف نزن که حوصله ندارم». باید نحوه ی رفتار با نوجوان را آموخت باید به سوال های فرزندان بی چون و چرا پاسخ داد و نباید باعث سردرگمی نوجوان شد و اگر در پاسخ به سوالات نوجوان، عاجز بودیم باید به طور مستقیم و بدون طفره رفتن، به صراحت بگوییم که نمی دانیم و باید مطالعه کنیم و سپس بگوییم. حتی المقدور باید کتاب های تازه ای بخوانیم، یا از فرد صاحب نظری بپرسیم، تا سوال های فرزندتان بی جواب نماند.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.