درمان چاقی با هیپنوتیزم
«زمان آن رسیده که به وزن ایدهآل خودتان برسید»، «بدون رژیم و با خوردن وزن کم کنید!»
با نزدیک شدن به تعطیلات، چنین تبلیغاتی بیشتر توجه افراد را به خودشان جلب میکنند، تبلیغاتی وسوسهکننده که رویای فرد را هدف گرفتهاند. اینکه در «کوتاهمدت»، «بدون زحمت»، «میزان قابل توجهی از اضافهوزنشان» را از دست بدهند.
کاهش وزن روز به روز به بازار بزرگتر و سودمندتری تبدیل میشود، زیرا از یک طرف به تعداد افراد دارای اضافه وزن افزوده میشود و از سوی دیگر تصویری که جامعه از یک مرد یا زن ایدهآل ارائه میدهد فردی باریکاندام و فعال است. این تناقضی را در فرد ایجاد نموده و باعث میشود مدام تلاش کند خودش را به این ایدهآل نزدیک کند. افرادی هستند که موفق میشوند، اما افراد بسیار بیشتری هم هستند که گاهی به وزن ایدهآلشان میرسد، اما بعد از مدتی از آن دور شده و حتی پسرفت هم میکنند. انگار شیوهای که برای لاغر شدن به کار بردهاند موقت بوده یا ادامهی آن تا پایان زندگی غیرقابل تحمل است. اینکه بتوانید از فستفود، شیرینی و کیک صرفنظر کنید و انتخابهای سالمتری داشته باشید، یا به جای نشستن و تماشای تلویزیون زمانی را به ورزش و پیادهروی اختصاص دهید کاری نیست که هر کسی تمایل به انجامش داشته باشد.
به همین دلیل روشهای به ظاهر کمزحمتتری برای کاهش وزن و تناسب اندام ابداع شدهاند، روشهایی مانند کوچک کردن معده، یا برداشتن چربیهای اضافه توسط جراحی یا کشیدن آن با سرنگ. روشهایی که علاوه بر تهاجمی بودن، ممکن است تاثیر ماندگاری نداشته باشند.
آیا راهحل بهتری وجود دارد؟
هیپنوتیزم یکی از روشهای تاییدشده برای کاهش وزن است که نه تنها هیچنوع عوارض جانبی در پی ندارد، بلکه اگر با مهارت اجرا شده و دورهی درمان کامل شود نتایج کاملاً پایداری خواهد داشت. قابلیت هیپنوتیزم در دسترسی به ضمیر ناخودآگاه و کشف دلایلی که باعث اضافهوزن شده و مانع رسیدن فرد به سلامت است، و سپس برطرف نمودن موانع، این شیوهی درمانی را تا حد زیادی منحصربهفرد میکند.
شیوهی کار چگونه است؟
معمولاً اولین چیزی که به ذهن افراد میرسد استفاده از تلقین مستقیم است، به این ترتیب که فرد را وارد عمق مناسبی از هیپنوتیزم کرده و سپس به فرد تلقیناتی برای کاهش اشتها، افزایش توانمندی برای مقابله با وسوسهی خوردن، و علاقمندی به فعالیت فیزیکی بدهیم. البته این راه میانبُر موثر بوده و حداقل تا مدتی دوام دارد.
اما معمولاً چاقیهای مزمن تنها با تلقین مستقیم برطرف نمیشوند. این چاقیها ریشه در ۱- رابطهی فرد با غذا و فرهنگ غذایی او، ۲- رابطهی فرد با غذا و هیجاناتش، ۳- درک فرد از تغذیه و عوامل وراثتی، ۴- خودانگارهی فرد، و ۵- رابطهی فرد با تحرک دارد. بنابراین برای یک درمان کامل لازم است که درمانگر به تکتک این موارد پرداخته و مسائل موجود در هر محدوده را برطرف نماید.
رابطهی فرد با غذا و فرهنگ غذایی او
همهی ما در کودکی این جملات را شنیدهایم: «اگه دوستم داری باید غذاتو تموم کنی»، «بچههای آفریقایی غذا ندارند، اونوقت تو غذاتو حروم میکنی؟» علاوه بر این تمامی مراسمها و جشنها همیشه با خوردنیهای خوشمزه مانند کیک و شیرینی، غذاهای چرب یا فست فود، و نوشیدنیهای پرشکر همراه هستند. از یک طرف نخوردن تداعیکنندهی احساس گناهی است که والدین در کودکی در فرد ایجاد کردهاند و از طرف دیگر خوردن تداعیکنندهی لحظات خوش زندگی هست. به همین دلیل است که نخوردن یا به عبارتی «بهاندازه خوردن» مشکل میشود.
قدم اول پیدا کردن رابطهی فرد با غذاست. درمانگر با پرسیدن سوالات مناسب سعی میکند ریشه باورها را پیدا کرده و سپس با شیوهای غیرتهاجمی این باورها را به چالش بکشد. «خوردن تمام غذایی که در بشقابت است چگونه به بچههای قحطیزدهی آفریقایی کمک میکند؟ آیا نتیجهاش غیر از این است که معدهات را بزرگتر کرده و چربی بیشتری به بدنت اضافه میکنی؟ و به مرور به غذای بیشتری برای پر کردن معدهات احتیاج خواهی داشت؟»
اگر این باورها ریشهی عمیقی در ناخودآگاه فرد داشته باشند، درمانگر میتواند از تکنیک پسروی ذهنی استفاده نموده و فرد را به زمان کودکیاش ببرد و اجازه دهد فرد نقش والد را به شیوهی مناسبتری برای خودش بازی کند تا باورهای نامناسب با باورهای مفیدتر و مناسبتر جایگزین شوند.
رابطهی فرد با غذا و هیجاناتش
گاهی افراد از غذا برای غلبه بر هیجانات منفیشان استفاده میکنند. برای مثال زمانی که فرد دچار استرس است، بدنش شروع به سوزاندن گلوکز میکند و چون گلوکز آذوقهی ضروری بدن است به محض سوزانده شدن آن گرسنه میشوید و بدن از شما میخواهد این اندوخته را با مصرف مواد حاوی شکر جایگزین کنید. به علاوه زمانی که بدن دچار استرس است، به دلیل مشاهدهی خطر به چربیها میچسبد تا در حالت اضطرار غذا در دسترس داشته باشد. به همین دلیل است که استرس طولانیمدت کمکردن وزن را مشکل میکند. یا زمانی که خُلقتان پایین است، بدن میخواهد با آزاد کردن هورمون «سروتونین» خُلق شما را متعادل کند که این نیز به ولع شدید برای شکر منجر میشود.
تحقیقات نشان دادهاند که ارتباطی قوی بین پرخوری و حوادث آسیبزای حلنشده وجود دارد. مثلاً ممکن است فرد در کودکی فقر را تجربه کرده باشد و به خودش قول داده باشد که دیگر هیچوقت گرسنگی نکشد، یا ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گرفته باشد و حالا حس میکند این لایههای چربی میتوانند از او در برابر آسیبها محافظت کنند. مسلماً هیپنوتیزم روشی ایدهآل برای کشف این مسائل و برطرف نمودن آنهاست تا به این ترتیب تعارضات موجود در ذهن فرد، مانعی برای کاهش وزن ایجاد نکنند.
درک فرد از تغذیه و عوامل وراثتی
معمولاً بسیاری از افراد درک درستی از تغذیه مناسب ندارند؛ اینکه چه موادی سالم بوده و برای بدن لازم هستند. برای مثال برخی از چربیها برای عملکرد مغز بسیار مفید هستند و حذف کامل آنها از رژیم غذایی ممکن است وضع سلامت فرد را بدتر کند. به علاوه افراد بر اساس نژاد و محل زندگی از رژیم غذایی خاص محیط خودشان پیروی میکنند، به همین دلیل نمیتوان یک رژیم خاص را برای تمامی افراد در تمامی مناطق دنیا مفید دانست و تجویز نمود. بنابراین لازم است که فرد برخی از اصول علم تغذیه را نیز بیاموزد تا بتواند انتخابهای مناسبی برای جایگزین نمودن رژیم غذایی فعلیاش در نظر بگیرد.
خودانگارهی فرد
خودانگاره تصویری است که فرد از خودش دارد. هر چه این تصویر بدتر باشد احتمال اینکه فرد بتواند شیوهی زندگی سالمتری را انتخاب کند کمتر میشود. چرا؟ زیرا فرد فکر میکند: «بدن من در هر حال زشت است. چرا باید به خودم زحمت مراقبت کردن از آن را بدهم؟ اینقدر از بدنم میترسم که ترجیح میدهم آن را فراموش کنم و سراغ چیزی بروم که لااقل حالم را برای یک ساعت خوب میکند!»
برای برطرف نمودن این معضل فرد باید یاد بگیرد با خودش خوب باشد و بداند که انسان خوبی است. به این ترتیب زمانی که اشتباهی انجام میدهد یا انتخاب غذایی نامناسبی دارد، به جای تلاش برای فراموش کردن، از آنها میآموزد و یاد میگیرد دفعهی بعد جلوی اشتباه را بگیرد. در واقع فرد به خودش اجازه میدهد که گاهی اشتباه کند.
بهعلاوه گاهی درکی که فرد از خودش دارد با واقعیت مطابق نیست و اگر فرد از کودکی تنفر از بدنش را آموخته باشد به راحتی نمیتواند بر این احساس غلبه کند. اما میتوان با استفاده از تکتیک پسروی ذهنی به فرد کمک نمود تا به زمان کودکی رفته و این تصویر و احساس را تغییر دهد. مسلما تغییر این تصویر کمک شایانی برای قدم برداشتن در مسیر سلامت خواهد بود.
رابطهی فرد با تحرک
منظور از تحرک در اینجا ورزش کردن نیست. مسلماً هر چه فرد اضافهوزن بیشتری داشته باشد، شروع ورزش برایش سختتر خواهد بود. منظور ما استفاده از بدن برای انجام فعالیتهای لذتبخش است، فعالیتهایی نظیر قدم زدن، یوگا و حتی باغبانی. این کارها نه تنها باعث بهبود سلامت و کاهش وزن میشوند بلکه کیفیت زندگی را نیز بالا میبرند.
بنابراین همانطور که میبینید اضافهوزن و چاقی ابعاد مختلفی دارد و یک درمان کامل مستلزم پرداختن به تمامی این جوانب است.
در پایان لازم است اشاره کنیم با اینکه درمان هیپنوتیزمی به نسبت درمانهای دیگر شیوهی سریعتری محسوب میشود اما یک دورهی درمانی کامل، بسته به مراجع و شرایط او ممکن است چند جلسه و گاهی یکسال نیز زمان ببرد. زیرا علاوه بر اینکه یافتن و برطرف نمودن تمامی موانع کاهش وزن زمان میطلبد، کاهش وزن ناگهانی نیز ممکن است به اندازهی اضافهوزن برای سلامت فرد مضر باشد.
درست است که هر روز شیوههای درمانی جدیدتری برای مشکل چاقی ارائه میشود، شیوههایی نظیر جراحیهای مختلف، مصرف داروهای گیاهی و شیمیایی و … اما هیپنوتیزم کمک میکند که هم ظاهر بهتر و سلامتتر، و هم ذهن و روان شادابتر و آرامتری داشته باشید و شاید دلیل پایداری آثار این شیوهی درمانی نیز همین باشد.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.